-
يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۴۰ ب.ظ
-
۶۴۰
خلیفه دوم علاوه بر عضو کردن عبدالرحمن در این شورا به او این اختیار را داد که اگر این شورا، در دو گروه سه نفره نظر متفاوتی داشتند، رای گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.
خلیفه دوم علاوه بر عضو کردن عبدالرحمن در این شورا به او این اختیار را داد که اگر این شورا، در دو گروه سه نفره نظر متفاوتی داشتند، رای گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.
در طول ۱۱ سال به قدری روایتهای کمی از امام حسین(ع) نقل شده است که شاید از عدد انگشتان یک دست تجاوز نکند و هیچ سخنرانی علنی و یا گفتگوی آشکاری را نمیتوان در این دوره خفقان از حضرت پیدا کرد.
اگر یهودیان از حضرت موسی(علیهالسلام) نام شیردهنده(حلیمه) پیامبر آخرالزمان را پرسیده بودند، در هفته اول ایشان را مییافتند. تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن محمد(صلیاللهعلیهوآله) ۵ سال طول کشید.
عبدالله نیز متهم به یهودی بودن است. گذشته از اینکه او نیز از تیره بنی امیه است و پیش از این به تفصیل درباره رومی و یهودی بودن این تیره سخن گفتیم؛ شواهد دیگری نیز این نکته را تقویت مینمایند.
در جریان ماجرای شهادت محمد بن ابیبکر در مصر وقتی معاویه بن حدیج به خاطر تشنه کشته شدن عثمان، آب را از محمد دریغ کرد؛ محمد او را «زاده زنی یهودی و ریسنده» خطاب کرد.
نتیجه فعالیت حسنین(ع) را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: زمینه سازی حادثه کربلا و قبول آن از سوی جامعه. این فعالیتها مقدمه و زمینه ساز حادثه عظیم عاشورا بود؛ حادثهای که از سوی مردم پذیرفته شد و منشا و مبنای تحولات بعدی قرار گرفت.
شاکله دین عیسی(علیهالسلام) فریسی ستیزی بود و آشکارا به آن حمله کرده بود. اما پولس با نامهها و کتابهای خویش لبه تیز فریسی ستیزی عیسی(علیهالسلام) را کنُد و مسیحیت را دین آشتی با یهود ساخت.
در زندگی انس شواهدی دال بر یهودی زدگی به چشم میخورد. وی از سوی خلیفه اول والی بحرین شد و در فتح ایلیاء(بیتالمقدس) در کنار خلیفه دوم بود.
پس از مرگ ابوبکر، طلحه به همراه عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و عبدالرحمان بن ابوبکر از جمله کسانی بود که وارد قبرش شدند و وی را در کنار پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) دفن کردند.
سیر به قدرت رسیدن معاویه و امتداد و فرجام او، نمونه روشن و واضحی برای شناخت این مانع است. حکومت معاویه مولد سقیفه است. روزی که او از سوی خلیفه دوم به عنوان فرماندار شام انتخاب میشود، حدود ۴۰ سال سن دارد.
محمد(ص) از همان نخستین روز تولد شناسایی شد. تیرهای یهود برای جلوگیری از تولد او همه به خطا رفته بود و آنها برای رسیدن به هدفشان میبایست محمد(ص) را از میان بر میداشتند.
سازمان یهود پس از حضرت عیسی(علیهالسلام) جز اسلام هیچ تهدیدی در برابر خود نمیدید. آنان درباره اسلام، اهداف آن، آورنده و ادامه دهنده آن اطلاعات جامع و کاملی داشتند.
اشعث خباثت را تا جایی پیش برد که حتی امام را تهدید به مرگ کرد و در توطئه شهادت آن حضرت به دست ابن ملجم نیز دست داشت. فرزندان اشعث نیز مانند خودش دشمن اهلبیت علیهمالسلام بودهاند.
یهود از فرقهها و عقاید گوناگونی تشکیل میشد، بزرگترین این فرقهها فریسیان بود که در دربار روم نفوذ فراوان داشتند و بیشتر عالمان یهود از این فرقه بودند.
معاویه از اعلام جانشینی یزید باکی نداشت. او نگران این بود که همه نقشههایش برای بدنام و منزوی کردن خاندان اهلبیت علیهمالسلام نقش بر آب شود. تلاشهای فراوانی صورت گرفته بود که نام حسن بن علی(علیهالسلام) با اکراه برده شود، اما مردم با اکرام از او یاد میکردند.
سعد بن ابی وقاص یار و مشاور مورد اعتماد خلیفه دوم بود، او حتی اصرار داشت خلیفه پس از وی نیز از سعد به عنوان مشاور استفاده کند. در این زمینه از او نقل شده است اگر سعد را به خلافت برسانید که هیچ وگرنه هر که خلیفه شد با او مشورت کند.
رأس الجالوت به مسلمانان میگفت: هر آنچه کعب برایتان به عنوان پیشگویی از تورات نقل میکند، دروغ است. اینها همه کلماتی است که از پیامبران بنی اسرائیل و حواریون آنها به او رسیده است.
سیستم امنیتی - جاسوسی معاویه، نه از راه ترور امام حسن(علیهالسلام) و نه راههای دیگر نتوانست باعث ادامه جنگ شود. به این ترتیب، معاویه تسلیم درخواست عمومی برای پذیرفتن صلح و شروط صلح نامه شد.
از آنجایی که بنی امیه اصالت رومی و یهودی داشتند، این جریان فتح شام را برگردن سه لشکر گذاشت. دو تا از این لشکرها تحت فرماندهی خالد بن سعید بن عاص ابن امیه و عمرو بن عاص بن وائل بودند.
مکانی که حضرت اسحاق(علیهالسلام) در آن مستقر شد، پیشانی تاریخ است؛ و حتی تاریخِ نوشته شده، حول محور آنجا نوشته شده است، چرا که بیشتر حوادثی که نقل شده است، ارتباطی با آن مکان داشت.
پذیرش اسلام از سوی وی همزمان با آغاز امارت و فرمانروایی معاویه در شام بود. برخی محققان از دیدار کعب الاحبار از شام و همزمانی نصب معاویه به عنوان والی آن سرزمین و پذیرش اسلام از سوی کعب سخن گفتهاند.
ظاهر تاریخ نشان میدهد که اسحاق(علیهالسلام) تا انبیای بعد زمینهساز انتقال این حرکت از فلسطین به مکه بودهاند. اسحاق(علیهالسلام) نیز مانند پدرش پیامبری تبلیغی بود و با کاروانها ارتباط برقرار میکرد.
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) مسلمانان را از پیگیری رفتارهای نادرست یهودیان بر حذر میداشت.(3) مخالفتهای رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در احکام با یهودیان و اصرار بر علنی کردن جنبه مخالفت، آنچنان زیاد شده بود که صدای یهودیان را نیز درآورده بود!
یکی از بزرگان بنیقریظه رافع بن حریمله بود که نبی اکرم(ص) در روز مرگ بنی حریمله فرمودند: امروز منافقی که دارای نفاق بزرگ بود، مُرد.
یهود که سالها است در اثر سیاستهای رسولالله(صلیاللهعلیهو آله) بیچاره و درمانده شده است، با توجه به شکاف ایجاد شده در اثر شهادت آن حضرت بهترین فرصت را برای انتقام و سوء استفاده از شرایط به دست آورده است.