-
جمعه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۴۳ ق.ظ
-
۶۷۳
رأس الجالوت به مسلمانان میگفت: هر آنچه کعب برایتان به عنوان پیشگویی از تورات نقل میکند، دروغ است. اینها همه کلماتی است که از پیامبران بنی اسرائیل و حواریون آنها به او رسیده است.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ فعالیت فرهنگی – سیاسی کعب الاحبار در چند زمینه نمود چشمگیرتری دارد:
1 - نفوذ به سازمان حکومت
کعب بلافاصله پس از ابراز اسلام، تلاش کرد به سازمان حکومت نفوذ کند او نفوذ فراوانی بر سران حکومت داشت. برخی از سران حکومت چنان به گفتههای کعب اعتماد داشتند که حتی حقیقت حکمرانی خود را و اینکه خلیفه یا پادشاه در اسرائیلیات او جستجو میکردند!(1)
حتی مهندسی سفر این افراد برای فتح بیت المقدس در دستان کعب الاحبار یهودی بود. در جمادی الاول سال هفدهم هجری یکی از سران حکومت تصمیم به گشت و گذار در سرزمینهای اسلامیگرفت و در این زمینه از مسلمانان مشورت خواست. این در حالی بود که کعب الاحبار در همان سال مسلمان شده بود!(۲)
کعب در این سفر جای صخره را به او نشان داد و تلاش داشت مسجد مسلمانان را پشت صخره بنا کند تا صخره نیز عملاً در قبله مسلمانان آن منطقه قرار گیرد! ولی وی این پیشنهاد را نپذیرفت و مسجد را جلوی صخره بنا کرد.
همچنین وقتی در راه بازگشت، اهل عراق از او خواستم به سرزمین آنها نیز برود، کعب به این بهانه که این سرزمین پناهگاه جنیان یاغی است و نٌه بخش از ده قسمت شهر در این منطقه است و...، رأی او را زد و او را از سفر به عراق منصرف ساخت.(3)
کعب شاگردان فراوانی در میان مسلمانان تربیت نمود، نظیر ابوموسی اشعری، ابوهریره، عبدالله بن عمر، عبدالله بن زبیر و... . برخی از سران صحابه نیز برای وجاهت کعب تلاش میکردند.(4) برخی از صحابه در مسائل فقهی خود از او استفتا میکردند! به عنوان نمونه: در حالی که ابوذر(غریبانه در گوشهای از جلسه دربار آنان نشسته بود یکی از صحابه که در مجلس بود از کعب پرسید «ابااسحاق! اگر زکات مال داده شود، بدهی دیگری در آن وجود دارد؟»
کعب گفت «خیر.» ابوذر برخاست و با عصایش به صورت کعب کوفت و گفت «یهودی زاده! تو چنین گمان میکنی که غیر از زکات حق دیگری در اموال مردم نیست!؟ مگر خداوند نمیگوید «آنها دیگران را بر خود مقدم میدارند، حتی اگر خودشان محتاج باشند؟»
مگر خداوند نمیگوید «آنها به خاطر محبت خداوند غذای خود را به مسکین، یتیم و اسیر میدهند؟» مگر خداوند نمیگوید «بخشی از اموال آنها حق گدایان و محرومان است؟»...(5)
پیشگوییها و حکمتهای! کعب در میان افراد سرشناس نیز بسیار طالب داشت. عبدالله ابن زبیر ادعا داشت «هر آنچه را در حکومتش به آن رسیده قبلا از زبان کعب شنیده بود.»(6)
حجاج بن یوسف پس از کشتن عبدالله ابن زبیر در خزانه او نامهای از پیشگوییهای کعب پیدا کرد.(7) همین تسخیر قلوب سران صحابه و سرشناسان جامعه به وسیله کعب باعث شده بود تا نگاهی سرشار از عظمت به او را در میان افراد جریان باطل شاهد باشیم.
معاویه درباره کعب عقیده داشت «ابودرداء و عمروعاص هر دو از حکیمان هستند و کعب یکی از عالمان است. پیش از او دانش همانند میوه پرخاصیت و مفید است. هر چند ما درباره او زیاده روی کردیم.»(8) ابودرداء هم درباره وی معتقد بود پیش کعب علم فراوانی وجود دارد.(9)
2 - پایبندی ویژه به یهودیت
کعب عموماً کارهای خود را مستند به کتابهای بنی اسرائیل میکرد. این مطلب از مطالعه سیره کعب کاملا آشکار است. رأس الجالوت به مسلمانان میگفت: هر آنچه کعب برایتان به عنوان پیشگویی از تورات نقل میکند، دروغ است. اینها همه کلماتی است که از پیامبران بنی اسرائیل و حواریون آنها به او رسیده است. همانند روایتی از پیامبرتان و اصحابش به شما رسیده است.(10)
طبق گزارشی، کعب هنگام مرگش تورات تغییر نایافته را که پیش خود داشت فرستاد تا در میان دریا بیاندازند.(11) کعب ذوقربات که را از یهودیان ساکن یمن بود به عنوان اعلم الناس به معاویه معرفی کرد و وقتی ذوقربات به دمشق آمد به رسم یهودیان به یکدیگر احترام گذاشتند. کعب برای توجیه کار خود به آیه «وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»(12) استناد کرد.
کعب حتی در تلاوت قرآن ابتدا تورات را میخواند، به این استناد که خداوند تورات را پیش از قرآن نازل کرد.(13) کعب یکبار که به ایلیا آمده بود ۱۰ یا ۱۲ دینار به یکی از بزرگان یهود رشوه داد تا صخره سلیمان را به او نشان دهد. سپس گفت سلیمان بر این صخره سه دعا کرد که دو تای آنها مستجاب شد و امیدواریم سومی آنها در قیامت مستجاب شود... و سومین خواسته او این بود که هر که به نیت نماز به این مسجد بیاید، تمامی گناهانش آمرزیده شود.(14)
از دیگر سو او نگاهی منفی به مدینه داشت، به گونهای که شریح بن عبیدالله میگوید نامهای از کعب خواندم که در آن آمده بود مدینه گرفتار مصیبتی خواهد شد که مردم در حالی که شهر به ذلت کشیده شده آن را رها میکنند. شهر به گونهای متروکه میشود که روباه و سایر حیوانات در کوی و برزن آن کثافت میکنند و کسی جلودارشان نیست.(15)
کعب برعکس مدینه نگاهی سراسر عظمت به شام داشت، به گونهای که حتی عقیده داشت ۴۰ سال پیش از تخریب شام زمین ویران خواهد شد، تا آنجا که حتی رعد و برق نیز در هیچ کجا غیر از شام رخ نخواهد داد.(16)
گزارشهای فراوانی از کعب در قداست و عظمت منطقه شام را میتوان در کتاب تاریخ مدینه دمشق ملاحظه نمود. برخی از نویسندگان یهودی نیز او را مهمترین و تاثیرگذارترین مهره یهود در بین مسلمانان معرفی کرده و نوشتهاند «لقد کان بعد اسلامه کانه لم یترک دین اجداده، لان کان ینظر الی الاسلام باعلین الیهودیه»(17)
او در ادامه مینویسد: با اینکه کعب یهودی بودن خود را مخفی نمیکرد و در بین مردم تورات میخواند و از تلمود خبر میداد باز شیخ العلمای اسلام به حساب میآمد.(18) در برابر، جواد علی درباره کعب مینویسد: من باور نمیکنم آنچه در کتابهای تاریخ و تفسیر به نام کعب الاحبار آمده هست، تماماً از زبان کعب صادر شده باشد. بلکه ممکن است روایت دیگران باشد که به زبان او بستهاند.
او همچنین در ادامه میگوید: احدی به کعب تالیفی نسبت نداده، بلکه تمام آنچه به وی منسوب است به صورت شفاهی و سماع بوده و بسیاری از آنها اندیشههای اسرائیلی هستند که در تورات و تلمود و دیگر کتابهای یهود آمده است و برخی از آنچه به او نسبت دادهاند مجعول و ساختگی است.(19)
3 - جامعه پذیر کردن یهودیت
کعب آنگاه که میدان رزم را فراهم دید به ترویج اسرائیلیات در میان مسلمانان و شاگردانش و جمله ابوهریره پرداخت. او ذبیح، در ماجرای حضرت ابراهیم علیهالسلام را حضرت اسحاق میدانست؛ نه اسماعیل(20) کعب به کسانی که به ملاقاتش آمده بودند سفارش کرد وقتی بیت المقدس رفتید صخره را میان خود و قبله قرار دهید.(21)
4 - تحریف حقیقت
در ضمن ماجرای میان کعب و یکی از بزرگان یهود به نام نعیم، ۴۲ نفر از احبار یهود مسلمان شدند. معاویه که این اتفاق در زمان خلافت او رخ داده بود نام این عده را در دفتر بیت المال ثبت کرد.(22)
روشن است که ورود چنین حجمی از بزرگان یهود به جامعه مسلمانان آن هم در منطقه شام که زیر سلطه اسلام اموی به سر میبرد، چه عواقب و پیامدهای شومی خواهد داشت. کعب رسماً به دنبال تحریف معارف اسلامی بود.
شخصی پیش عبدالله بن مسعود آمد و گفت: برادرتان کعب سلامتتان رساند و اینگونه بشارت داد که آیه: بیاد بیاور پیمانی را که خداوند از اهل کتاب گرفت که حق را برای مردم بیان کنند و مخفی نسازند، درباره شما نازل نشده است.
عبدالله هم پاسخ داد: تو هم به او سلام برسان و بگو این آیه زمانی نازل شد که تو یهودی بودی(23) به گفته عکرمه یک بار که روایتی عجیب از کعب الاحبار را برای ابنعباس نقد کردند عصبانی شد و سه بار گفت: کعب دروغ گفته است. او تلاش دارد اسرائیلیات را وارد اسلام کند... خدا این حبر را بکشد که چقدر نسبت به خداوند گستاخ است.(24)
در کلمات برخی از بزرگان غیرشیعه نیز نکات تامل برانگیزی درباره کعب به چشم میخورد. بخاری میگفت: کعب هرچند از راستگوترین محدثان از کتاب(تورات) است ولی دروغ نیز میگوید(25)
ابن کثیر نیز درباره کلمات کعب معتقد است: کعب کلمات گذشتگان را با تمام آمیختگی و نادرستی و تحریف و تبدیلهایی که داشت، نقد میکرد؛ از این رو برخی از نقلهای وی با حقیقت تفاوت فراوانی دارد که بیشتر مردم متوجه آن نمیشوند.(26)
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم (برگرفته از دروس استاد مهدی طائب)، چاپ اول بهار 98، انتشارات شهید کاظمی، صص 123-129
پی نوشت؛
1 - کنز العمال، ج12، ص574
5 – تاریخ مدینه دمشق، ج50، ص158
6 – همان، ج2، ص171
7 – الدر المنثور، ج4، ص57
8- شعب الایمان بیهقی، ج3، ص195
9 – تاریخ مدینه دمشق، ج50، ص168
10 – همان
11 – همان، ص169
12 – همان، ص154
13 – همان، ص171
14 – همان، ج58، ص344-345
15 – سوره نساء/ 86
16 – تاریخ مدینه دمشق، ج17، ص367
17 – همان، ج59، ص250
18 – همان، ج1، ص282
19 – همان
20 – ابو ذویب، کعب الاحبار مسلمه الیهود فی الاسلام، ص54
21 – همان، ص55
22 – جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج6، ص565
23 – جامع البیان، ج23، ص96
24 – تاریخ الاسلام، ج5، ص287-288
25 – همان، ص288
26 – جامع البیان، ج4، ص269-270
27 – تاریخ طبری، ج1، ص44
28 – تاریخ مدینه دمشق، ج50، ص169
29 – البدایه و النهایه، ج6، ص69