-
پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۳۸ ق.ظ
-
۵۴۰
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) مسلمانان را از پیگیری رفتارهای نادرست یهودیان بر حذر میداشت.(3) مخالفتهای رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در احکام با یهودیان و اصرار بر علنی کردن جنبه مخالفت، آنچنان زیاد شده بود که صدای یهودیان را نیز درآورده بود!
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ جبهه باطل پس از رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در بخش فرهنگی رفتارها و اقدامات متعددی را انجام داد.
جعل حدیث در جهت منافع یهود
با مراجعه به احادیث رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در منابع غیر شیعی به حجم گستردهای از روایات بر میخوریم که بر اساس آنها رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) اصرار ویژهای بر مخالفت با یهودیان دارند.
بر اساس این دسته از روایات رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) ضمن بیان حکم فقهی، اصرار دارد بر جنبه مخالفت آن با احکام یهود تصریح کنند!(1) آن حضرت از تشابه به یهود و نصارا نهی میفرمود.(2)
همچنین مسلمانان را از پیگیری رفتارهای نادرست یهودیان بر حذر میداشت.(3) مخالفتهای رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در احکام با یهودیان و اصرار بر علنی کردن جنبه مخالفت، آنچنان زیاد شده بود که صدای یهودیان را نیز درآورده بود!
بهگونهای که میگفتند گویا این مرد کمر همت بسته در هر مسئلهای با ما مخالفت کند!(4) ولی متأسفانه با وجود تمامی این اصرارها و تصریحها باز شاهد آن هستیم که این جریان تلاش گستردهای برای بازگرداندن آبروی رفته به روی یهودیان دارد!
نکته بسیار مهم و قابل تأمل اینکه این جریان که پایهگذار قانون منع حدیث است، هر جا لازم میدانست به احادیث خود ساخته استناد میکرد و شیطنتهای خود را رنگ دینی میداد.
الف: تلاش برای برتری بخشی به آیین یهود
1 - جایگاه برتر حضرت موسی(علیهالسلام)
یکی از نمونههای بارز فعالیت نیروهای جریان باطل در راستای قداست بخشی و بالا بردن جایگاه دین یهود در میان مسلمانان جعل حدیثی درباره برتری مقام حضرت موسی(علیهالسلام) نسبت به رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) است.
از ابوهریره نقل شده: دو نفر یکی مسلمان و دیگری یهود با هم درگیر شدند. مسلمان میگفت به آنکه محمد صلی الله علیه و آله را بر تمامی مخلوقاتش برگزید، سوگند. یهودی هم میگفت به آنکه موسی(علیهالسلام) را بر تمامی مخلوقاتش برگزید، سوگند. مسلمان، یهودی را کتک زد.
یهودی شکایت به رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) برد. رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) ضارب را طلبید و پس از شنیدن توضیحات او گفت: مرا بر موسی برتری ندهید، چرا که پس از اینکه برای بار نخست در صور دمیده میشود من نیز از خود بی خود میشوم، ولی زودتر از دیگران به خود میآیم و موسی(علیهالسلام) را میبینم که در کنار عرش الهی ایستاده است، نمیدانم او پیش از من به هوش آمده یا اصلاً نفخ صور در او اثری نداشته است.(5)
2 - جایگاه بیتالمقدس
درباره قداست بیتالمقدس و سرزمین شام روایات فراوانی در منابع غیر شیعی میتوان یافت. در اینکه بیتالمقدس از اماکن محترم اسلامی به شمار میآید، بحثی نیست. برای اثبات این نکته همین بس که در قرآن از این منطقه به «الارض المقدسه»(6) یاد شده است و مسجد الاقصی، در مسیر اسراء و معراج رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) قرار داشت.
ولی مسئله اینجاست که در برخی منابع غیر شیعی نگاهی ویژه را به این منطقه شاهدیم که جز با نگاه افراطی و اسرائیلی سازگار نیست. به عنوان نمونه در روایتی که از زبان رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) جعل شده، بیتالمقدس به عنوان سرزمین حشر و نشر مردم معرفی گردید.
از رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) گزارش شده که درباره بیتالمقدس فرمودند «اینجا سرزمین حشر و نشر مردم است به آنجا بروید و نماز بخوانید که نماز در آن مکان معادل هزار نماز در جاهای دیگر است.» و حضرت سفارش فرموده «هر که نمیتواند به بیتالمقدس برود روغن زیتون به آن جا هدیه کند تا در چراغهای آن مکان استفاده شود، این کار معادل نماز خواندن در آنجاست.»(7)
در گزارشی دیگر نیز رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) سفارش به نماز در بیتالمقدس فرمود و خبر داد روزگاری خواهد آمد که اندازه جای یک کمان از فضای پیرامون بیتالمقدس از تمامی دنیا برتر و بهتر خواهد بود!(8) این تعریف و تمجیدها در سطحی وسیعتر شامل شام نیز میشود.
کعب الاحبار اصرار داشت در تورات چنین آمده است که حکومت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در شام تشکیل خواهد شد.(9) برخی از بزرگان صحابه هم شام را به عنوان محل سکونت ابدال(10) و نیز جماعتی که بدون حساب و کتاب به بهشت میروند(11) معرفی کردهاند!
همچنین ادعا شده قرآن در شام هم نازل شد!(12) حتی بر اساس گزارشی حرکت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) به سمت تبوک به خاطر تعریف یهودیان از سرزمین شام به عنوان سرزمین انبیا بود!!(13)
متأسفانه رفتار برخی از صحابه تأثیر مستقیم در قداست بخشی به شام و افراط در اهمیت بیتالمقدس دارد. ظاهراً اقدام عملی در قداست بخشی افراطی به بیتالمقدس را از همان اولین روزها پس از شهادت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) شاهد هستیم.
آنجا که بر اساس گزارشی عجیب پس از شهادت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) مهاجران تصمیم داشتند جنازه حضرت را برای دفن به مکه منتقل کنند و انصار اصرار داشتند جنازه در مدینه بماند و گروهی دیگر میخواستند او را به بیتالمقدس که آرامگاه انبیا الهی است منتقل کنند!(14)
3 - پناه بردن به گزارشهای یهودی به جای احادیث نبوی
در تاریخ، موارد متعددی را میتوان مشاهده کرد که برخی از اصحاب نامدار پیامبر، به گزارشهای یهودیان به جای احادیث نبوی پناه میبردند.
نمونه نخست: یکی از اصحاب از مرد یهودی پس از آن که از راستگویی او مطمئن شد، درباره دجال پرسید و پاسخ شنید «به خدای یهود سوگند! زاده مریم او را در منطقه لد خواهد کشت.»(15) این در حالی است که در این زمینه روایات متعدد و معتبری از رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در دست است که آنها را در کتب مختلف دسته اول منابع غیر شیعی میتوان یافت.
نمونه دوم: گروهی از یهودیان برای وی اینگونه گزارش کردند: جماعتی از بنیاسرائیل دچار وبا و مجبور به کوچ اجباری از سرزمینشان شدند، ولی خداوند آنها را میراند و سایر بنیاسرائیل بر مزار آنها دیواری کشیدند پس از آنکه استخوانهای آنها پوسید، خداوند حزقیل نبی را فرستاد و به دعای او، آنها زنده شدند.(16)
حال آنکه اصل این ماجرا در قرآن(17) نیز آمده است و گزارش یهودیان، نکته خاص و جالب توجهی نیست که این صحابی بخواهند به آن اعتماد کند.
نمونه سوم: از اقرع، اذانگو نقل است «به سفارش یکی از صحابه به دنبال اسقف رفتم و اسقف برای او همچنین گفت: جانشین خلیفه فعلی، جانشین خوبی است، ولی نزدیکانش را جلو میاندازد. وی سه بار گفت: خدا به این صحابی رحم کند!! بعد پرسید: حاکم پس از او چگونه است؟ گفت: آهنی تیز میبینم. وی دست بر سر گذاشت و سه بار گفت: واویلا! اسقف گفت: او مرد خوبی است، ولی وقتی به حکومت میرسد که شمشیرها کشیده و خونها ریخته شده است.(18)
ظاهراً برای توجیه چنین مراجعههایی به اهل کتاب، در منابع غیر شیعی شاهد مراجعههای عجیب و غریب برخی از اصحاب سرشناس رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) به اهل کتاب هستیم! نمونه این مراجعهها را میتوان در پرسش نامأنوس ابن عباس از یکی از بزرگان یهود منطقه تیماء مشاهده کرد!(19)
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم(استاد مهدی طائب)، انتشارات شهید کاظمی، چاپ اول، بهار 98، صص 68، 69، 76، 77، 78 و 79
پی نوشت؛
1 – فهرستی از نمونههای اصرار رسولالله(ص) بر مخالفت با یهودیان در بخش سوم ذکر خواهیم کرد.
2 – سنن ترمذی، ج4، ص159و160
3 – تفسیر ابن ابی حاتم، ج11، ص45
4 – مسلم، ج1، ص169
5 – بخاری، ج3، ص88 و ج4، ص132و133
6 – مائده، 21
7 – مسند احمد، ج6، ص463
8 – تاریخ مدینه دمشق، ج1، ص175
9 – سنن درامی، ج1، ص5
10 – تاریخ مدینه دمشق، ج1، ص295
11 – مسند احمد، ج1، ص19
12- المعجم الکبیر، ج8، ص171
13 – دلائل النبوه بیهقی، ج5، ص254
14 – الملل و النحل، ج1، ص23
15 – المصنف عبدالرزاق، ج11، ص398
16 – المحرر الوجیز ابن عطیه، ج1، ص327
17 – بقره، 259
18 – تاریخ المدینه، ج3، ص179
19 – تفسیر ثعلبی، ج4، ص173