-
دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۱۷ ب.ظ
-
۵۷۲
یکی از بزرگان بنیقریظه رافع بن حریمله بود که نبی اکرم(ص) در روز مرگ بنی حریمله فرمودند: امروز منافقی که دارای نفاق بزرگ بود، مُرد.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛
قبایل یهودی؛ 1 - بنیقریظه. بنیقریظه از یهودیانی بودند که در کتابهای خود اوصاف رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) و نام و مکان هجرتش را تدریس میکردند و به فرزندانشان یاد میدادند، ولی پس از بعثت حضرت منکر او شدند.(1)
بزرگان آن ثعلبه بن ابی مالک قرظی بود که به خاطر ازدواج با زنی از بنیقریظه جز این قبیله به شمار میآمد.(2) بنیقریظه عموماً در منطقه مهروز ساکن بودند.(3) این مکان در کنار بطحان یکی از دو منطقه خوش آب و هوا مدینه بود.(4)
غیر از مهزور، اماکن دیگری همچون اَلهان(5) و بُعاث(6) هم در اختیار آنان بود. بنیقریظه، بدترین برخورد را با رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) داشتند. آنها در سختترین شرایط یعنی زمانی که رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در محاصره قریش بود، پیمان خود را شکستند و پشت جبهه را نیز تبدیل به خط مقدم کردند!
آنها حتی تصمیم به گروگان گرفتن تعدادی از زنان داشتند که در قلعه حسان بن ثابت به سر میبردند. ولی با شجاعت صفیه، عمه رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) ناکام ماندند. بنابراین طبیعی بود که بلافاصله پس از پایان خندق رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) به فکر تسویه حساب با این گروه خیانت کار باشد.
در نبرد بنیقریظه، پرچمدار رسولالله(صلیاللهعلیهوآله)، امیرالمومنین علیه السلام بود.(7) به گفته منابع غیر شیعی، سعد بن معاذ حکم قتل مردان و اسارت زنان و تقسیم اموال آنان در میان مسلمانان کرد.
در تعداد مردان بنیقریظه که بر اساس حکم سعد گردنشان زده شد، اختلاف است و چهارصد(8)، هفتصد و پنجاه(9) و بین هشتصد تا نهصد(10) نفر گفتهاند. تنها تعداد اندکی از این قبیله ایمان به رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) را بر مرگ انتخاب کردند.(11) با این حال برخی محققان اشکالات متعددی را به اصل وقوع این حادثه ابراز کرده و آن را از اسرائیلیات دانستند.(12)
پس از این واقعه اراضی بنیقریظه ملک خالص رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) شد و رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) زنان و فرزندان و داراییهای آنها را میان مسلمانان تقسیم کرد و تمامییهودیان مدینه از جمله بنی قینقاع و بنی حارثه از آن شهر بیرون راند.(13)
یکی از بزرگان بنیقریظه رافع بن حریمله بود که نبی اکرم(ص) در روز مرگ بنی حریمله فرمودند: امروز منافقی که دارای نفاق بزرگ بود، مُرد.
2 - بنی قینقاع
قینَقاع، قینُقاع، قینِقاع، قبیله یا محلهای از یهودیان ساکن مدینه بود.(14) بنی قینقاع را همپیمانان عبدالله ابن ابی سلول گفتهاند. آنها شجاعترین یهودیان به شمار آمدهاند که به زرگری روزگار میگذراندند.(15)
رابطه بنی قینقاع با بنیقریظه خصمانه بود درحالیکه بنیقریظه و بنینضیر با هم اتحاد داشتند. از دیگر سو اوسیها هم پیمان قینقاع و خزرجیها هم پیمان قریظه بودند و بنینضیر با هردوی و خزرج پیمان برادری داشتند.(16)
هر چند در مدینه بازارهای متعددی وجود داشت،(17) ولی هیچ یک به شهرت بازار بنی قینقاع نبودند. از این نکته با مراجعه به گزارشهای تاریخی کاملا آشکار است. از این گزارشها چنین بر میآید که مهمترین و جا افتادهترین بازار مدینه در اختیار بنی قینقاع بود.(18)
بر اساس پاره ای دیگر از گزارشها این بازار در بیرون مدینه قرار داشت.(19) البته آن گونه که گفته شده است این بازار همیشگی نبود.(20) برخی جلسات رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) با عموم یهودیان نیز در این بازار شکل میگرفت.(21)
تعداد جنگجویان بنی قینقاع هنگامیکه رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) به جنگ آنها رفت، هفتصد(22) و به قولی چهارصد(23) تن گفته شده است. ابن اسحاق، برخی از افراد این قبیله را که در مدینه سکونت داشتند را این گونه نام میبرد؛ زید بن اللصیب، سعد بن حییه، محمود بن سبیحان و... . عبدالله بن سلام بن الحرث که بزرگ و داناترین آنها بود.(24) همچنین: کنانه بن صوبرا و زید بن لصیت، سوید، داعس - که این دو جز منافقان بودند – و مالک بن ابی قوقل.
3 - بنینضیر
به گفته ابن اسحاق، نضیر و قریظه به همراه نحام و عمرو، فرزندان خزرج ابن صریح و از نسل «لاوی» بودند.(25) به نظر میرسد بنینضیر نسبت به بنیقریظه جایگاه بالاتری برخوردار بودند؛ چرا که گزارش شده اگر شخصی از بنیقریظه به دست بنینضیر کشته میشد تنها نیمی از دیه را به خانوادش میدادند، ولی بنیقریظه در صورت کشتن فردی از بنینضیر مأمور به پرداخت دیه کامل بودند.(26)
بنینضیر عموماً در منطقه بطحان ساکن بودند.(27) گفته شده این منطقه یکی از سه وادی پیرامون مدینه است که بنینضیر در آن سکونت کردند؛ همانگونه که بنیقریظه در مهزور ساکن شدند. این دو وادی دارای آبهایی گوارا بودند.(28) از دیگر مناطق مسکونی بنینضیر، غرس(29) و بویره.(30)
در جریان آزادسازی این منطقه به دستور رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) درختان خرمای آن را قطع کردند.(31) این قبیله در کنار یهودیان بنی وائل از پایه گذاران جنگ خندق بودند.(32) آنها همچنین به دنبال ترور رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) نیز بودند که با اطلاع به موقع حضرت ناکام ماندند.
بالاخره رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) تصمیم به مبارزه با بنینضیر گرفت و با نیروهای خود به سوی آنها راهی شد؛ در حالی که پرچم دار ایشان امیرالمومنین علیه السلام بود.(33) آن حضرت در نهایت پذیرفت که بنینضیر را زنده بگذارد، به شرط آن که از مدینه کوچ کنند.
بنابراین تمامیدارایی بنینضیر طبق آیه قرآن ملک شخصی رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) بود. یادآوری این نکته هم لازم و ضروری است که هر چند به همین اسناد اراضی بن قینقاع نیز ملک شخصی رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) بود، ولی در کمال شگفتی هیچ نشانی از این مسئله در منابع غیر شیعی به چشم نمیخورد!
صفیه از همسران رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) و همچنین ریحانة بن زید - که به گفته منابع اهل تسنن رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) به شدت شیفته او شده بود - را برخی از بنینضیر و برخی از بنیقریظه دانستند.
کعب اشرف طائی(هم پیمان بنینضیر).(34) بنی حُقیق، بزرگان یهود به شمار آمده اند.(35) گفته شده از تیره بنینضیر تنها دو نفر با نامهای یامین بن عمیرو ابوسعید بن وهب، به خاطر این اموالشان را از دست ندهند، مسلمان شدند!(36)
4 - سایر قبایل یهودی
ابوالفرج از تعدادی قبایل اسرائیلی ساکن مدینه نام برده که چندان نامیدر تاریخ ندارند. این قبایل عبارتند از بنی عکرمه، بنی ثعلبه، بنی محمر، بنی زعورا(37)، بنی قینقاع، بنینضیر، بنیقریظه، بنی بهدل، بنی عوف، بنی فصیص.(38)
در پیمان نامه ای که رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) میان مسلمانان تنظیم نمود از قبایل یهودی نام برده شده که ظاهراً ترکیبی از یهودیان اسرائیلی و عرب هستند. این قبائل عبارتند از بنی عوف، بنی نجار، بنی حارث، بنی ساعده، بنی جشم، بنی اوس، بنی ثعلبه، بنی شطیبه و یهودیان اوس.(39) درباره برخی از این قبایل نکتهای در منابع یافت نشد.
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم (حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب)، نوبت چاپ اول، بهار 98، انتشارات شهید کاظمی، صص25،32
پی نوشت؛
1 - تاریخ مدینه الدمشق جلد ۳ صفحه ۴۱۶ و ۴۱۷
2 – عمده القاری جلد ۱۴ صفحه ۱۶۷ و ۱۶۸
3 - سنن ابوداوود جلد ۲ صفحه ۱۷۳
4 - معجم البلدان جلد ۵ صفحه ۲۳۴
5 – همان، جلد1، صفحه 248
6 – همان، 451
7 – السیره النبویه ابن هشام، جلد ص، ص716
8 – سنن دارمی، جلد 2، صفحه 238
9 – المغازی واقدی، جلد 1، صفحه 518
10 – تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 250
11 – مسلم، جلد 5، صفحه 159
12- الصحیح من سیره النبی الاعظم، جلد12، صفحه 147 الی 149
13 – بخاری، جلد 5، صفحه 22
14 – عمده القاری، جلد 15، صفحه 18
15 – الطبقات الکبری، جلد 2، صفحه 29
16 – تفسیر قرطبی، جلد 2، صفحه 20
نن – تاریخ المدینه، جلد 1، صفحه 306
18 – بخاری، جلد 3، صفحه 3 و 19
19 – السنن الکبری بیهقی، جلد 5، صفحه 315
20 – تاریخ المدینه، جلد 1، صفحه 289
21 – سنن ابوداوود، جلد 2، صفحه 33
22 – البداء و التاریخ، ج4، صفحه 195
23 – التنبیه والاشراف، صفحه 206
24 – السیره النبویه ابن هشام، جلد 2، صفحه 359
25 – همان، جلد 1، صفحه 12
26 – سنن نسایی، جلد 8، صفحه 18
27 – فیض القدیر، جلد 5، صفحه 421
28 – معجم البلدان، جلد 1، صفحه 446
29 – الطبقات الکبری، جلد 2، صفحه 57
30 – معجم البلدان، جلد 5، صفحه 290
31 – همان، جلد 1، صفحه 512
32 – الدرر، صفحه 169
33 – تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 226
34 – انساب الاشراف، جلد 1، صفحه 283 الی 285
35 – عمده القاری، جلد 13، صفحه 305 و 306
36 – تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 226
37 – الکامل، جلد 1، صفحه 656(ابن اثیر نیز زعورا را یکی از قبایل یهودی به شمار آورده است.)
38 – الاغانی، جلد 22، صفحه 344
39 – السیره النبویه ابن هشام، جلد 2، صفحه 350 و 351