-
يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۴۹ ق.ظ
-
۱۰۰۷
رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) اصرار عجیبی بر کوبیدن یهودیان دارد. در برابر، شاهد آن هستیم که جریان باطل، تمام تلاشهای خود را برای آبروبخشی به این شجره ملعونه به کار میگیرد.
رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) اصرار عجیبی بر کوبیدن یهودیان دارد. در برابر، شاهد آن هستیم که جریان باطل، تمام تلاشهای خود را برای آبروبخشی به این شجره ملعونه به کار میگیرد.
جبرئیل نازل شد و به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) گفت: بازگرد که خداوند رعبی از شما در دل قریش افکنده است و آنان برگشتهاند. در برگشت نیز کاروان مسلمانان، در بین راهشان به کاروانی تجاری برخوردند و خرید و فروشی با آنان کرده و سود خوبی بردند.
متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی از سران صحابه در موارد متعددی، با جانب داری از یهود به دنبال قصاص از مسلمانان به نفع یهودیان و اهل کتاب بوده و تا زمانی که مخالفت خاصی در این زمینه نمیدیدند، حاضر به کوتاه آمدن از حکم خود نبودند!
وقتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قریش را به اسلام فراخواند، جبهه کفر در برابر جبهه ایمان صف آرایی کرد و زنگهای خطر در تمام محافل شرک نواخته شد. پس از اندکی، اسلام به تمام طوایف قریش راه یافت.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: چرا یهودیان حکومتها را برای از بین بردن پیروان حضرت عیسی(ع) تحریک میکردند؟
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛
پرسش شما: نفوذ یهودیان در تشکیلات مسیحیّت حقیقت است یا توهم؟
پس از شهادت رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) یهودیان با مراجعههای متعدد به صاحبان قدرت تلاش تازهای در راه ناکارآمد جلوه دادن اسلام داشتند، ولی تیر آنها هر بار به وسیله امیرالمومنین(علیهالسلام) به سنگ میخورد.
با توجه به نقشه سکونت یهودیان در حجاز، آنها از مدینه تا دیوار قدس را خاکریز زده و استحکامات نظامی فوق العاده و موانعی عظیم در این مسیر فراهم آورده بودند.
یهودیان در انتقال قدرت به معاویه نیز تلاش میکردند. کعبالاحبار با اینکه در نزد برخی از سران صحابه جایگاه خاصی داشت، ولی با سخنان خود چنان در آنها نفوذ کرده بود که با صراحت معاویه را به عنوان حاکم بعد از خلیفه سوم معرفی میکرد.
ابوسفیان ارتباط تنگاتنگی با یهود داشت و در بسیاری از اقدامات خود علیه رسول الله(ص)، از کمک و همفکری یهود بهره میبرد.
حتی یکی از ابزارها آزردن پیامبر(ص) و فاطمه زهرا(س) نکوهش خدیجه(س) بود که نشان میدهد دستی در کار بوده تا حضرت خدیجه(س) را تحقیر کند. بنابراین این نقل که ایشان دو بار ازدواج کرده بود از جعلیات است.
اسید در زمان عمر، در ماجرای جابیه و فتح بیتالمقدس شرکت داشت. سال مرگ او را ۲۰ یا ۲۱ قمری دانستهاند. عمر بر او نماز خواند و وی را در بقیع دفن کرد.
پس از مرگ ابوعبیده جراح، خلیفه دوم میگفت «اگر ابوعبیده زنده بود، او را خلیفه قرار میدادم و با هیچ کس مشورت نمیکردم.»
بنابر نقل برخی منابع شیعی، وی از اصحاب صحیفه ملعونه است. اصحاب صحیفه ملعونه ۵ نفر هستند که در حجة الوداع، در بین خود معاهده ای نوشتند و امضا کردند که اگر پیامبر کشته شد یا از دنیا رفت، نگذارند خلافت به اهلبیت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) برسد.
اهمیت حفاظت از نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در نظر عبدالمطلب،در وصیت نامه او به ابوطالب آشکار میشود. محمد(صلیاللهعلیهوآله) هشت ساله بود که مرگ عبدالمطلب فرا رسید. رسم عرب وصیت به فرزند بزرگتر است، ولی عبدالمطلب بر خلاف این رسم عرب، ابوطالب را وصی خود قرار داد.
خلیفه دوم علاوه بر عضو کردن عبدالرحمن در این شورا به او این اختیار را داد که اگر این شورا، در دو گروه سه نفره نظر متفاوتی داشتند، رای گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.
اگر یهودیان از حضرت موسی(علیهالسلام) نام شیردهنده(حلیمه) پیامبر آخرالزمان را پرسیده بودند، در هفته اول ایشان را مییافتند. تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن محمد(صلیاللهعلیهوآله) ۵ سال طول کشید.
عبدالله نیز متهم به یهودی بودن است. گذشته از اینکه او نیز از تیره بنی امیه است و پیش از این به تفصیل درباره رومی و یهودی بودن این تیره سخن گفتیم؛ شواهد دیگری نیز این نکته را تقویت مینمایند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب تأکید میکند: «بخش عمدهای از تاریخ قرآن به بازگویی تاریخ بنیاسرائیل و یهود و رویارویی آنان با پیامبر آخرالزمان(ص) اختصاص یافته است.
سعد بن ابی وقاص یار و مشاور مورد اعتماد خلیفه دوم بود، او حتی اصرار داشت خلیفه پس از وی نیز از سعد به عنوان مشاور استفاده کند. در این زمینه از او نقل شده است اگر سعد را به خلافت برسانید که هیچ وگرنه هر که خلیفه شد با او مشورت کند.
رأس الجالوت به مسلمانان میگفت: هر آنچه کعب برایتان به عنوان پیشگویی از تورات نقل میکند، دروغ است. اینها همه کلماتی است که از پیامبران بنی اسرائیل و حواریون آنها به او رسیده است.
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) مسلمانان را از پیگیری رفتارهای نادرست یهودیان بر حذر میداشت.(3) مخالفتهای رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در احکام با یهودیان و اصرار بر علنی کردن جنبه مخالفت، آنچنان زیاد شده بود که صدای یهودیان را نیز درآورده بود!
یکی از بزرگان بنیقریظه رافع بن حریمله بود که نبی اکرم(ص) در روز مرگ بنی حریمله فرمودند: امروز منافقی که دارای نفاق بزرگ بود، مُرد.
یهود که سالها است در اثر سیاستهای رسولالله(صلیاللهعلیهو آله) بیچاره و درمانده شده است، با توجه به شکاف ایجاد شده در اثر شهادت آن حضرت بهترین فرصت را برای انتقام و سوء استفاده از شرایط به دست آورده است.
خداوند قتل پیامبرانش را به قوم بنیاسرائیل نسبت میدهد؛ درحالیکه همه آنها پیامبران را نمیکشتند، ولی اینان گرد سازمانی منحرف جمع شده بودند و کار آن سازمان را تائید میکردند. ما از این سازمان به سازمان یهود تعبیر میکنیم.