-
چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۰ ب.ظ
-
۷۶۴
اشعث خباثت را تا جایی پیش برد که حتی امام را تهدید به مرگ کرد و در توطئه شهادت آن حضرت به دست ابن ملجم نیز دست داشت. فرزندان اشعث نیز مانند خودش دشمن اهلبیت علیهمالسلام بودهاند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ اشعث بن قیس کندی بزرگ قبیله کنده در یمن بود(1) که تا سال نهم هجری اسلام نیاورد. در این سال وی به همراه تنی چند از بزرگان قبیله کنده به مدینه آمد و مسلمان شد،(2) اما پس از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، قبیلهاش مرتد شدند. در جنگی که میان فرستاده ابوبکر و ایشان رخ داد، شکست خورده به قلعهای پناه بردند(3) در نهایت وی توانست برای خود و خانوادهاش امان بگیرد، اما با نیرنگی، کندیان را استثنا کرد و به همین سبب مورد لعن و نفرین ایشان قرار گرفت و حتی به او لقب «عرف النار» به معنای پیمان شکن داده شد.(4)
اشعث به همراه دیگر اسیران به مدینه آورده شد، اما ابوبکر در اقدامی عجیب وی را آزاد کرد و خواهر خود «ام فروه» را به ازدواجش درآورد.(5) پس از ابوبکر و در زمان خلافت عمر بن خطاب، در فتح عراق و نبرد قادسیه و نبرد یرموک نیز شرکت کرد و یک چشم خود را از دست داد،(6) در نهایت وی پس از بنای کوفه در آنجا اقامت گزید.(7) در دوران عثمان به امارت آذربایجان رسید.(8)
زمانی که امیرالمومنین علی علیهالسلام به خلافت رسید و پس از واقعه جمل به او امر کرد تا اموال آذربایجان را تسلیمش کند(9) و سپس او را از ولایت آنجا برکنار کرد. اشعث پس از اطلاع از عزل خود به خانهاش بازگشت و افراد مورد اعتمادش را فرا خواند و گفت: نامه علی علیهالسلام به دستم رسیده و مرا وحشت زده کرده، او اموال آذربایجان را از من خواسته، حال که من میخواهم به معاویه بپیوندم. اطرافیان گفتند: مرگ برای تو بهتر از آن چیزی است که در صدد انجام آن هستی. آیا میخواهی قوم و شهر خود را رها کرده، پیرو شامیان شوی.(10)
لذا وی به کوفه بازگشت و در جنگ صفین نیز حضور یافت.(11) اما در شب لیله الهریر که نزدیک بود سپاهیان امام کار جنگ را یکسره کنند، اشعث در جمع کندیان به پا خواست و ضمن خطبهای با لحنی مصلحت جویانه خواستار ترک خونریزی بیشتر شد. بنابر این روایات، تا خبر خطبه اشعث به معاویه رسید دستور داد تا قرآنها را به نیزه کنند،(12) این نشان از هماهنگی کامل معاویه با وی دارد.
چنانچه یعقوبی صریحا از مکاتبه و ارتباط اشعث و معاویه در این باره یاد کرده است.(13) نیز یعقوبی به این نکته اشاره می کند که وقتی بر سر لقب امیرالمومنین برای امام علی علیهالسلام هنگام نوشتن صلح نامه میان نمایندگان دو سپاه اختلاف افتاد، اشعث از کسانی بود که خواستار محو این لقب در آن نامه شد و مالک اشتر سخت به او اعتراض کرد.(14)
اشعث خباثت را تا جایی پیش برد که حتی امام را تهدید به مرگ کرد(15) و در توطئه شهادت آن حضرت به دست ابن ملجم نیز دست داشت.(16)
با توجه به آنچه گذشت و با در نظر داشتن نقش خاص اشعث و خاندان وی در حوادث آینده و زمینگیر شدن کشتی نجات، به نظر میرسد که جریان باطل از همان ابتدا به فکر جذب و بهادادن به نیروهایی هست که امید میرود در آینده کارهای بزرگی از دست آنها برآید و گرنه گذشتن از خون کسی که مرتد شده و خواهر به او دادن هیچ توجیه معقولی ندارد.
فرزندان اشعث نیز مانند خودش دشمن اهلبیت علیهمالسلام بودهاند. چنانچه محمد فرزند بزرگ اشعث در دستگیری حجربن عدی، صحابی امیرالمومنین علیهالسلام شرکت فعال داشت. او از امیران مورد اعتماد زیاد بن ابی سفیان و ابن زیاد بود و در دستگیری و قتل هانی بن عروه و مسلم بن عقیل در آستانه واقعی کربلا شرکت جست.(17)
فرزند دیگرش قیس از کسانی بود که امام حسین علیهالسلام را به کوفه دعوت کرد، ولی به آن حضرت خیانت نمود. به لشکر شام پیوست و مکاتبه با آن حضرت را انکار کرد(18) و در نهایت پس از شهادت سیدالشهدا علیهالسلام، جامه از پیکر آن حضرت ربود.(19) دخترش جعده نیز امام حسن علیهالسلام را مسموم و به شهادت رساند.(20)
نکته قابل توجه در مورد قبیله کنده آن است که دین یهود میان برخی قبایل یمنی همچون کنده رایج بوده است.(21) برخی نیز معتقدند که اشعث قبل از گرویدن به دین اسلام در زمره پیروان یهود قرار داشت.(22)
موارد ذیل را میتوان به عنوان شواهد دیگر بر مدعیان ذکر نمود؛
خاندان یهودی اشعث بن قیس
الف) خواهر یهودی
در چند سند از وجود خواهر یهودی یا مسیحی برای اشعث بن قیس سخن به میان آمده است که خود اشعث یا فرزندش محمد بن اشعث، پس از مرگ آن زن به دنبال تصاحب ترکه وی بودند که به فتوای خلیفه دوم ترکه به وارثان همکیش آن زن رسید.(23)
ب) عمه یهودی
در پارهای دیگر از گزارشها از عمه یهودی اشعث بن قیس و مرگ او و فتوای برخی از صحابه درباره ارث بردن وارث آن هم کیش از او، سخن به میان آمده است.(24)
ج) پسر عموی یهودی
بر اساس گزارشی معروف، اشعث با مردی یهودی بر سر تملک یک قواره زمین اختلاف داشت و چون شاهدی بر مدعای خود نداشت، رسول الله صلیاللهعلیهوآله از یهودی خواست تا سوگند بخورد و از آنجا که سوگند وی به دروغ بود باعث نزول آیهای از قرآن شد.(25)
هر چند در این گزارش از ماهیت آن مرد یهودی سخن به میان نیامده است ولی در گزارش دیگری از زبان اشعث، این شخص به عنوان پسر عموی او معرفی شده است.(26) جالبتر آنکه بر اساس گزارش سوم این اشعث بود که ادعای باطل بر علیه خویشاوندش داشت.(27)
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم(برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب)، چاپ اول، بهار98، انتشارات شهید کاظمی، صص183-186
پی نوشت؛
1 – ابن سعد، الطبقات الکبری، ج6، ص100
2 – ابن هشام، عبدالملک، ج4، ص232
3 – طبری، تاریخ طبری، ج3، ص335-336
4 – همان، ص338
5 – همان، ص339
6 – ابن قتیبه، المعارف، ص586
7 – طبری، تاریخ طبری، ج4، ص129
8 – بلاذری، فتوح البلدان، ج1، ص273-274
9 – یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص200
10 – ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ج1، ص112
11 – بلاذری انساب الاشراف، ج2، ص296
12 – دینوری، الاخبار الطوال، ج1، ص188-189
13 – یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص188-189
14 – همان، ج2، ص189
15 – ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج1، ص34
16 – سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج1، ص193 به بعد.
17 – طبری، تاریخ طبری، ج5، ص263-264-367-369-380
18 – طبری، تاریخ طبری، ج5، ص417-422-425
19 – همان، ص453
20 – بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص14
21 – ابن رسته، الاعلاق النفسیه، ترجمه حسین قرهچانلو، ص281
22 – محمد حمیدالله، مجموعه الوثاق السیاسه، ترجمه محمود مهدی دامغانی، ص264
23 – الموطا، ج2، ص519
24 – سنن دارمی، ج2، ص369
25 – بخاری، ج3، ص159
26 – همان، ج5، ص166 و ج7، ص228
27 – المحرر الوجیزابن عطیه اندلسی، ج1، ص459