-
يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۳۳ ق.ظ
-
۱۰۳۱

جبرئیل نازل شد و به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) گفت: بازگرد که خداوند رعبی از شما در دل قریش افکنده است و آنان برگشتهاند. در برگشت نیز کاروان مسلمانان، در بین راهشان به کاروانی تجاری برخوردند و خرید و فروشی با آنان کرده و سود خوبی بردند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پس از نبرد احد، به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) خبر رسید که مشرکان تصمیم گرفتهاند به مدینه بازگردند و آن جا را غارت کنند. آنها از اینکه به آسانی از پیروزی قطعی خود دست کشیده و در حالی که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) هنوز زنده بود، جنگ را رها کرده بودند، پشیمان شدند.
در حالی که سپاهیان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به مدینه بازگشته و مشغول دفن جنازهها بودند، منادی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) اعلام کرد: فقط کسانی که دیروز در جنگ زخمیشدند، آماده تعقیب دشمن شوند. این 70 نفر، افرادی بودند که از میدان جنگ فرار نکردند و زخم برداشتند.
انصار پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در حالی که بیشترشان زخمیبودند و خون از زخمهایشان جاری بود، آهنگ قریش کردند.(1) به نظر میرسد اصرار به حضور زحمیهای احد، منحصرا برای نبرد حمراءالاسد، به نوعی رسوا کردن فراریان روز احد بود که اغلب از بزرگان مهاجران بودند.
نقش عملیات روانی در پیشبرد نبرد
در راه بازگشت مشرکان، شخصی به ایشان رسید که از مدینه به مکه میرفت. از او اخبار مدینه را پرسیدند؛ گفت: محمد و اصحابش را در حمراءالاسد دیدم. سربازانش در نهایت خشم از مدینه خارج شدهاند و در پی شمایند.
آنها از نتیجه نبرد دیروز، به شدت پشیمانند. او به قدری از وضعیت روحی سپاه اسلام سخن گفت که ابوسفیان از ادامه راه منصرف شد و گفت: ما به پیروزی بزرگی دست یافتهایم؛ اگر بازگردیم، تن به شکست دادهایم.
وی به نعیم بن موسی اشجعی که از تجار مکه بود و به مدینه میرفت، گفت: اگر از راه حمراءالاسد بروی و با محمد و اصحابش ملاقات کنی و آنان را از تعقیب ما بازداری، من ده شتر پر بار از خرما و مویز به تو میدهم.
نعیم پذیرفت و هنگامیکه به سپاه پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رسید، به آنان گفت: بازگردید که هم سوگندان قریش و هر کس به جنگ احد نیامده بود، با ایشان متحد شدهاند و شما تاب رویارویی با آنان را ندارید. مسلمانان با ایمانی استوار در پاسخ گفتند: ما پروای آنان نداریم.
«الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ. الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ؛ آنها که دعوت خدا و پیامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند؛ (و هنوز زخمهای میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان «حمرار الاسد» حرکت نمودند؛) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است. اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»(2)
جبرئیل نازل شد و به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) گفت: بازگرد که خداوند رعبی از شما در دل قریش افکنده است و آنان برگشتهاند. در برگشت نیز کاروان مسلمانان، در بین راهشان به کاروانی تجاری برخوردند و خرید و فروشی با آنان کرده و سود خوبی بردند. این چنین خداوند جزای پرهیزکاران و متوکلان را در دنیا و آخرت عطا میکند.(3)
«فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّه وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ؛ به همین جهت، آنها(از این میدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند؛ در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسید؛ و از رضای خدا، پیروی کردند؛ و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است.
انتهای پیام/
منبع: کتاب دشمن شدید، دفتر اول(جریان شناسی انحراف در تاریخ با محوریت یهود) حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، چاپ دوم، زمستان95، انتشارات شهید کاظمی، صص 284-286
1_ شرح نهج البلاغه، ج20، صص184و185 ؛ تفسیرالقمی، ج1، صص124 و125
2_ سوره آل عمران، آیات 172 و 173
3_ تفسیرالقمی، ج1، ص125 ؛ مجمع البیان، ج1، ص447
4_ سوره آل عمران، آیه174