-
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۶ ب.ظ
-
۱۱۳۱

متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی از سران صحابه در موارد متعددی، با جانب داری از یهود به دنبال قصاص از مسلمانان به نفع یهودیان و اهل کتاب بوده و تا زمانی که مخالفت خاصی در این زمینه نمیدیدند، حاضر به کوتاه آمدن از حکم خود نبودند!
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ برخی افراد جریان حاکم، به دنبال بازگرداندن آبروی از دست رفته یهودیان و جایگاه اجتماعی آنها است. نمونههای متعددی از این رفتار، در گفتارهای فرهنگی و سیاسی، ذکر شد. در اینجا به ذکر نمونههای دیگری در این زمینه میپردازیم.
متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی از سران صحابه در موارد متعددی، با جانب داری از یهود به دنبال قصاص از مسلمانان به نفع یهودیان و اهل کتاب بوده و تا زمانی که مخالفت خاصی در این زمینه نمیدیدند، حاضر به کوتاه آمدن از حکم خود نبودند! تاریخ، با تمام جانب داریهایش، گوشهای از این تلاشها برای جامعه پذیری یهودیان و اهل کتاب را به ما رسانیده است. به عنوان نمونه:
خلیفهی وقت، یک بار تصمیم به قصاص مسلمانانی داشت که مردی از اهل ذمه را مجروح کرده بود و وقتی با اعتراض عمومیرو به رو شد، هر چند دست از قصاص برداشت ولی دیه آن را دو برابر کرد!(1) بار دیگر تصمیم گرفت قاتل یکی از اهل ذمه را قصاص کند، ولی با مخالفت دیگر صحابه رو به رو شد. وی هر چند از تصمیم خود کوتاه آمد ولی در عوض، دیه مقتول را به اندازه دیه مسلمان قرار داد!(2)
بار سوم، وقتی در شام تصمیم داشت مردی را به حرم کشتن یکی از اهل ذمه بکشد، زید بن ثابت مانع این کار شد و لذا تن به دیه داد.(3) بار چهارم وقتی مردی از اهل ذمه به وسیله مسلمانی زخمیشده بود، این صحابی تصمیم به قصاص داشت ولی معاذ بن جبل به استناد روایت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در برابر وی ایستاد و او حاضر به دیه شد.(4)
بار پنجم وقتی خبر کشته شدن مردی یهودی را به این صحابی دادند، دستور دادبه عنوان دیه دوازده هزار درهم به خانواده اش بدهند.(5) بار ششم وقتی مردی از بکر بن وائل، مردی مسیحی از اهل حیره را کشت، او دستور داد او را برای قصاص به اولیای دم مقتول بدهند. پس از کشته شدن قاتل، وی به فرماندارش نامه نوشت که اگر قاتل هنوز زنده است، او را نکشند!(6)
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم (برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب) به کوشش سید محمدمهدی حسین پور و مجتبی رضایی، چاپ اول، بهار 98، انتشارات شهید کاظمی، صص224-225
پی نوشت؛
1 _ السنن الکبری بیهقی، ج8، ص32
2_ همان، ص32 ؛ کنزالعمال، ج15، ص96 از ابن جریر
3_ المنصف عبدالرزاق، ج10، ص100
4_ کنزالعمال، ج15، ص97
5_ المنصف عبدالرزاق، ج10، ص 97
6_ کتاب الام، ج7، ص339 ؛ السنن الکبری، ج8، ص 32، و...