-
سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ
-
۵۵۲
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: ماجرای جنگ رده چه بود و امیرمؤمنان(ع) درباره آن چه موضعی اتخاذ کردند؟
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: ماجرای جنگ رده چه بود و امیرمؤمنان(ع) درباره آن چه موضعی اتخاذ کردند؟
پس از رحلت نبی مکرم اسلام(صلیاللهعلیهوآله)، عدهای از مردم مناطق اطراف مدینه در اعتراض به خلافت خلیفه اول، از دادن زکات امتناع ورزیدند و اظهار داشتند که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) حضرت علی(علیهالسلام) را جانشین معرفی نمودند.
مسلم که فردی بسیار زیرک بود ابتدا پنهانی و به صورت فردی ناشناخته و در زمانی که نعمان بن بشیر والی کوفه بود وارد آن شهر شد و با توجه به فرمان امام حسین(علیهالسلام) صرفاً در صدد ارتباط گیری با بزرگان شیعه در کوفه برای ساماندهی ایشان برآمد.
زمینههای هجرت پیامبر اکرم(ص) در شعب ابیطالب، و بعد از مذاکرات ایشان با عدهای از اهالی مدینه به وجود آمد. تقاضای قبائل اوس و خزرج این بود که پیامبر اسلام(ص) از همان هنگام و همراه آنها به مدینه برود، اما آن حضرت فرمودند که باید آن شهر، پذیرای من باشد تا بیایم.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) هنگام نزول وحی در غار حرا بوده و صدای وحی را هم شنیده است؛ اما سخنی از ترس و تردید پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نمیزند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: اقدامات امیرالمؤمنین(ع) در مقابل جریان حاکم چه بود؟
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: آیا امیرمؤمنان(ع) برای رساندن پیامهای خود از ظرفیت ائمه جمعه بهره میبردند؟
اشعث خباثت را تا جایی پیش برد که حتی امام را تهدید به مرگ کرد و در توطئه شهادت آن حضرت به دست ابن ملجم نیز دست داشت. فرزندان اشعث نیز مانند خودش دشمن اهلبیت علیهمالسلام بودهاند.
سیستم امنیتی - جاسوسی معاویه، نه از راه ترور امام حسن(علیهالسلام) و نه راههای دیگر نتوانست باعث ادامه جنگ شود. به این ترتیب، معاویه تسلیم درخواست عمومی برای پذیرفتن صلح و شروط صلح نامه شد.
یهودیت منحرف انواع و اقسام دشمنیها و کارشکنیها را داشتند. ولی از وقتی که حکومت در مدینه تشکیل میشود و دین میخواهد مدیریت دنیا و زندگی و شئونات مردم آن منطقه را به عهده بگیرد، کارشکنیها اوج میگیرد.
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) مسلمانان را از پیگیری رفتارهای نادرست یهودیان بر حذر میداشت.(3) مخالفتهای رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در احکام با یهودیان و اصرار بر علنی کردن جنبه مخالفت، آنچنان زیاد شده بود که صدای یهودیان را نیز درآورده بود!
یکی از بزرگان بنیقریظه رافع بن حریمله بود که نبی اکرم(ص) در روز مرگ بنی حریمله فرمودند: امروز منافقی که دارای نفاق بزرگ بود، مُرد.
علی(علیهالسلام) در کوفه که مظهر اقتدار اوست، به شهادت میرسند. نیروهای ساکن در نخیله با شنیدن خبر شهادت حضرت به شهر باز میگردند. اهل بیت حضرت پیکر مبارک ایشان را شبانه در دفن میکنند و هیچ کس اعتراض نمیکند که چرا مولا را شبانه دفن کردید؟!
هر چند آن حضرت ربع قرن اول پس از وفات پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در موضع قدرت نبودند، سختگیری ایشان بر یهودیان تازه مسلمان در این دوران باعث شد که آنان در زمان خلافت حضرت، از عربستان به شام نزد معاویه، سرسختترین دشمن امام علی(علیهالسلام) فرار کنند.
تقیه کارآمدترین سلاح امیرالمومنین(علیهالسلام) در شرایط سخت و دشوار پس از رسولالله(صلیاللهعلیهوآله)- هم در جهت حفظ جان خود و اندک یاران وفادارش و هم در جهت پیشبرد اهداف جریان حق – بود.
رشادت امیرالمومنین(علیهالسلام) در برابر مرحب خیبری و نجات دادن اسلام از بن بست یهود خیبر را میتوان سرآمد تلاش مشترک رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) و امیرالمومنین(علیهالسلام) در این جهت به شمار آورد.
هنگامی که حَسَنین(ع)، مروان بن حکم را در جنگ جمل شفاعت کرده، نزد امیرالمومنین(ع) آوردند تا با آن حضرت(ع) بیعت کند، فرمود «نیازی به بیعت او ندارم دست او همچون دست یهودی است که اگر از رو به رو بیعت کند از پشت سر خیانت خواهد کرد.»
اگر نزول جبرئیل، ترس در پیامبر(ص) ایجاد میکرد، پس چرا درباره فاطمه زهرا(ع) که پس از پیامبر اکرم(ص) جبرئیل با ایشان سخن میگفت، چنین حالتی نقل نکردهاند؟ بنابراین، اینگونه مطالب، در راستای هتک شخصیت رسول الله(ص) است.
بر اثر نفوذ سازمان نفاق در اصحاب رسول الله(ص)، مردم، کسان دیگری را نیز به موازات پیامبر(ص) قبول داشتند و به اوامرشان گوش میسپردند؛ به اندازهای که با پیروی از آنان، از بیعت با علی(ع) سرباز زدند. این فرمانبری به حدی بود که زهرا(ع) پس از پدر آزارهای بسیار دید و در راه رسوا ساختن خط نفاق و دفاع از ولایت به شهادت رسید.
کسانی از ترور حضرت امیر(ع) اطلاع داشتند، عدهای چشمشان را بستند. چون کسانی که اطراف حضرت را گرفته بودند، دشمنان حضرت(ع) بودند، زیرا دوستان حضرت(ع) در اردوگاه نخیله جمع شده بودند.