-
چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۳۹ ب.ظ
-
۸۱۱
اگر نزول جبرئیل، ترس در پیامبر(ص) ایجاد میکرد، پس چرا درباره فاطمه زهرا(ع) که پس از پیامبر اکرم(ص) جبرئیل با ایشان سخن میگفت، چنین حالتی نقل نکردهاند؟ بنابراین، اینگونه مطالب، در راستای هتک شخصیت رسول الله(ص) است.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ یکی از جعلیات تاریخ، مسئله ترس پیامبر(ص) از جبرئیل و تردید و تشکیک ایشان در وحی است. مطابق این روایات، پیامبر(ص) در غار حِرا در وحی خداوند تردید داشت و پس از بیان آن حالات به خدیجه(س) و وَرَقَة بن نَوفَل، دریافت که وظیفه سنگین رسالت به او سپرده شده است!
در قسمتی از کتاب تازه منتشر شده «دشمن شدید»، مدعای مذکور این گونه پاسخ داده شده است:
امیرالمؤمنین(ع) ترس پیامبر(ص) و تردید و تشکیک ایشان را هنگام نزول وحی، نفی میکنند. حضرت در اینباره میفرمایند: همواره چونان بچه اشتری که در پی مادر خویش است، در پی او بودم. او از اخلاق خویش هر روز مرا پرچمی برمیافراشت و به پیرویام فرمان میداد. راه و رسم او چنین بود که هر سال چندی را در غار حرا میگذرانید که تنها مرا رخصت دیدارش بود و کسی جز من او را نمیدید. آن روزها تنها سرپناهی که خانوادهای اسلامی را در خود جای داده بود، خانه پیامبر(ص) و خدیجه(س) بود و من سومینشان بودم. روشنایی وحی را میدیدم و عطر پیامبری را میبوییدم. به هنگام فرود وحی بر او، بیگمان ناله شیطان را شنیدم. پرسیدم: ای رسول خدا! این ناله چیست؟ در پاسخ فرمود: این شیطان است که از پرستیده شدن، نومید شده است. بیتردید آنچه را که من میشنوم، تو نیز میشنوی و آنچه را که من میبینم، تو نیز میبینی. جز این که تو پیامبر نیستی، هرچند که وزیر منی و رهرو بهترین راهی(1).
در این بیان امیرالمؤمنین (ع)، هیچ سخنی از ترس و تردید پیامبر(ص) نیست.
آوردهاند: پیامبر(ص) پس از نزول وحی، فرمود «دَثِّرونی، دَثِّرونی... (2)؛ مرا بپوشانید». سپس آیه نازل شد: «یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ. قُمْ فَأَنذِرْ(3)؛ ای جامه در سرکشیده، برخیز و بیم ده».
شاید نزول این آیه زمانی بوده است که تبلیغ میبایست علنی میشد. دعوت پیامبر اکرم(ص) به توحید، سه سال غیرعلنی بود؛ سپس با نزول این آیات، دستور تبلیغ علنی آمد؛ یعنی ای کسی که با حرکت پوشیده میروی، برخیز و علنی دعوت کن.
داستان وحی به آن شکل، بالاترین اهانتی است که در طول تاریخ به نبی اکرم(ص) شده است. برخی اصل داستان را میپذیرند و ترس حضرت را توجیه میکنند که به سبب سنگینی وحی بوده است! آیا به راستی جبرئیل ترس داشت؟! آیا مقام پیامبر(ص) پایینتر از جبرئیل بود که وقتی جبرئیل با او سخن میگفت، حضرت خسته و آزرده میشد؟! هر چند در روایات آمده است که با نزول وحی، قطرات عرق بر پیشانی ایشان مینشست(4)، اما به این روایات نیز باید با چشم تردید نگریست.
اگر نزول جبرئیل، چنین حالتی در پیامبر(ص) ایجاد میکرد، پس چرا درباره فاطمه زهرا(ع) که پس از پیامبر اکرم(ص) جبرئیل با ایشان سخن میگفت(5)، چنین حالتی نقل نکردهاند؟ بنابراین، اینگونه مطالب، در راستای هتک شخصیت رسول الله(ص) است.
در مقام و شخصیت حضرت رسول(ص) آمده است: «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى(6)؛ در حالى که او در افق اعلى بود. سپس نزدیک آمد و نزدیک تر شد تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیک تر شد». در شب معراج هنگامی که پیامبر(ص) با جبرئیل بالا میرفت، به مکانی رسیدند که جبرئیل به اندازه یک بند انگشت نیز نمیتوانست بالا برود، اما رسول الله(ص) بسیار بالاتر از آن راه یافت(7)
منبع:
کتاب دشمن شدید(حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب)، دفتر اول، چاپ دوم، زمستان 95، ص235-237
پی نوشت؛
(1). نهج البلاغه، خطبه 192(قاصعه).
(2). بحار الأنوار، ج18، ص167.
(3). مدثر، آیات 1 و 2.
(4). کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص85.
(5). الکافی، ج1، ص241.
(6). نجم، آیات 7- 9.
(7). بحار الأنوار، ج18، ص382.