-
سه شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۴۷ ق.ظ
-
۶۰۹
از آنجا که معمولاً در شهرهای بزرگ مجتهدین متعددی وجود داشتند، صدر اعظمها و حتی خود شاه برای تحت سلطه در آوردن آنها، گاه بینشان اختلاف انداخته و جانب یکی را میگرفتند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ شاهان قاجار در برخورد با علما شدت بیشتر از آنچه که در دوران صفویه وجود داشت، داشتند. گرچه همیشه به علما و مجتهدین احترام گذاشته و بخصوص نسبت به چهرههای بسیار مقدس و عالم، تا آنجا پیش میرفتند که خود به خانه آنها رفته و از آنان دیداری میکردند، چنانچه فتحعلی شاه به منزل میرزای قمی در قم میآمده و یا ناصرالدین شاه در سبزوار نزد ملاهادی سبزواری میرفت.
از آنجا که معمولاً در شهرهای بزرگ مجتهدین متعددی وجود داشتند، صدر اعظمها و حتی خود شاه برای تحت سلطه در آوردن آنها، گاه بینشان اختلاف انداخته و جانب یکی را میگرفتند و گاه نیز با ایجاد ارتباطات سببی، با آنها، افراد خاصی را به مقام «امامت جمعه» برگزیده و میکوشیدند مردم را به سمت آنان هدایت کنند.
اما از آنجا که مردم به طور طبیعی این افراد را وابسته به دربار میدیدند سراغ مجتهدین مستقل میرفتند، کسانی که مدتهای مدید در مراکز علمی نجف تحصیلکرده و زمانی دراز نیز به خاطر حرمت نهادن به دین و شرعیات و خدمت به مردم در محلات مختلف و نیز تایید گرفتن از مراجع دست اول نجف، مورد مراجعه عمومی قرار میگرفتند.(1)
این باعث میشد که قدرت آنها مستقل و متکی به مردم و معتقدات دینی جامعه باشد از اینرو گاه دربار مجبور میشد تا برای کاهش نفوذ آنها دست به اقدامات جدی بزند. در این کار به خصوص در شهرهایی که نفوذ روحانیون بیشتر بود - مثل اصفهان - زحمت بیشتری برای دولت در بر داشت.
در این اواخر یعنی در نیمه دوم عصر ناصرالدین شاه بدین سو، جامعه ایران مواجه با مسائل جدیدتری شد، ظلم و تعدی حکام گسترش یافت و این به دلیل کاستن از قدرت روحانیون در یک سیر طولانی بود، موارد متعددی از ظلم بی مورد در تهران به خصوص در شهرستانها که نوعا شاهزادگان قاجار حاکم بودند به گوش مردم میرسید، اصفهان نمونهای بود که سالها ظلم ظلالسلطان فرزند ناصرالدین شاه را تجربه کرده بود.
در این سالها نفوذ روسها و انگلیسیها توسعه یافته و جدایی از آن که اثراتی در سیاست و اقتصاد گذاشته بود، از نظر دینی نیز موجب مسائلی گشت که جریحه دار شدن احساس دینی جامعه را به همراه داشت.
از یک طرف حکومت تحت سیطره مشاورات صدراعظم با سفارتخانههای خارجی بود و از طرفی دیگر امتیازات اقتصادی و سیاسی و قضایی پشت سر هم به خارجیها اعطا شده و باعث تحقیر شده بود، با ورود امتعه خارجی، وضع تولید داخلی نیز خراب شده و اثر آن در شهرهای بزرگ کاملا محسوس بود. توهین به مقدسات مذهبی نیز که گاه و بی گاه رخ میداد مزید بر علت شده بود.
درگیری علما با دولت در جریان نهضت تنباکو ، شکل یک برخورد خصمانهای را داشت که با آغاز و پایان آن در واقع جنگ و صلحی همراه با شکست دولت از روحانیون صورت گرفته بود. شرکت علما در سایر مخالفتها و حکم تحریم نسبت به امتیاز لاتاری و نیز مبارزه فعال در حذف امتیاز رویتر نیز این وضع را تشدید کرده و از لحاظ تودهای بر قدرت روحانیون افزود، به موازات آن دشمنی دربار نیز زیادتر شده و فاصله بین این دو قطب نیرومند رو به فزونی نهاد.
منبع:
بررسی و تحقیق در جنبش مشروطیت ایران(رسول جعفریان)، سال 1369، چاپ اول، چاپ سلمان فارسی.
پی نوشت؛
1 – کمپفر بخصوص اشاره به سیر طبیعی نفوذ یک مجتهد و اینکه رسیدن به آن زحمات زیادی لازم داشته و نمیتوان در آن حیلهگری کرد، اشاره دارد. رک: سفرنامه کمپفر، ص125 تا 127