-
سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۳۰ ب.ظ
-
۵۲۹
روز ۲۴ مرداد 1315، علامه میرزا محمدحسین نائینی از رهبران نهضت مشروطه در سن ۷۸ سالگی بدرود حیات گفت. او نماینده افکار علما و مراجع طرفدار مشروطیت است که اندیشههای جناح مشروطهخواه را تئوریزه و مدون میکرد.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ آیتالله نائینی نماینده افکار علما و مراجع طرفدار مشروطیت است که اندیشههای جناح مشروطهخواه را تئوریزه و مدون میکرد. از نظر وی نیابت فقها در عصر غیبت در امور حسبه از قطعیات مذهب است و حفظ نظم و اساس اسلام را از مهمترین مصادیق امور حسبه میداند. علامه نائینی، حکومت مشروطه را از باب اولیه مشروع نمیداند، بلکه آن را نوعی حکومت غاصبانه میشمارد که از باب ضرورت و ثانویه غصب آن کمتر از حکومت استبدادی است.
روز ۲۴ مرداد 1315، علامه میرزا محمدحسین نائینی از رهبران نهضت مشروطه در سن ۷۸ سالگی بدرود حیات گفت. او نماینده افکار علما و مراجع طرفدار مشروطیت است که اندیشههای جناح مشروطهخواه را تئوریزه و مدون میکرد.
مهمترین اثر آیتالله میرزاحسین نائینی «تنبیه الامّه وتنزیه الملّه» نام دارد. او این اثر را در زمان مشروطه تدوین کرد و دو مرجع آن زمان، آیتالله آخوند خراسانی و میرزا عبدالله مازندرانی بر آن تقریظ نوشتند. اما علامه نائینی پس از مرگ آخوند خراسانی، شروع به جمعآوری نسخههای این کتاب حتی به قیمت گزاف کرد و سپس آنها را از بین برد.
مرحوم نائینی در کتاب یاد شده، تلاش میکند تا مبانی مشروطیت را به اسلام نزدیک کند. بعضیها پنداشتهاند نظریه حکومتی مرحوم نائینی همان حکومت مشروطه است و این برداشتی اشتباه است که متأسفانه شهرت یافته است.
آیتالله نائینی تصریح میکند که نیابت فقها در عصر غیبت در امور حسبه از قطعیات مذهب است و حفظ نظم و اساس اسلام را از مهمترین مصادیق امور حسبه میداند: «ازجمله قطعیات مذهب ما (طایفه امامیه) این است که در این عصر غیبت ـ علی مغیبهالسّلامـ آنچه از ولایات نوعیه را که عدم رضای شارع مقدس به اهمال آن حتی ـ در اینزمینه ـ معلوم باشد، وظایف حسبیه نامیده و نیابت فقها و عصر غیبت را در آن قدر متیقن و ثابت دانستیم؛ حتی با عدم ثبوت نیابت عامه در جمیع مناصب و چون عدم رضای شارع مقدس به اختلال نظام و ذهاب بیضه اسلام بلکه اهمیت وظایف راجعه به حفظ و نظم ممالک اسلامیه از تمام امور حسبیه از اوضح قطعیات است، لهذا ثبوت نیابت فقها و نواب عام عصر غیبت در اقامهی وظایف مذکوره از قطعیات مذهب خواهد بود.علامه نائینی، حکومت مشروطه را از باب اولیه مشروع نمیداند، بلکه آن را نوعی حکومت غاصبانه میشمارد که از باب ضرورت و ثانویه غصب آن کمتر از حکومت استبدادی است پس: «ارجاعش از نحوه اولی [استبدادی[ که ظلم زائد و غصب اندرغصب است به نحوه ثانیه ]مشروطه[ و تحدید استیلای جوری به قدر ممکن واجباست.»
نظریه حکومتی مرحوم نائینی همان حکومت اسلامی یا حکومت فقهاست. او معتقد است در این زمان، ولایت فقها توسط ستمگران غصب شده و بازگرداندن آن نیز فعلاً ممکن نیست: «در این عصر غیبت که دست امت از دامان عصمت کوتاه و مقام ولایت و نیابت نواب عام در اقامه وظائف مذکوره هم مغصوب و انتزاعش غیرمقدور است.»
جالب این است که میرزای نائینی بدون هیچ تظاهری آنچه را که در خواب راجع به مشروطیت دیده بیان میکند و میگوید: حضرت فرمودند: «مشروطه مثل آن است که کنیز سیاهی را که دستش هم آلوده باشد به شستن وادارش نمایید.» علامه نائینی تنها فرقی که بین استبداد و مشروطه قائل است، کثیفی و تمیزی دست این دو حکومت سیاه است و خود در تعبیر خواب گوید: «سیاهی کنیز، اشاره به غصبیت اهل تصدی وآلودگی دست، اشاره به همان غصب زائد است.»
مرحوم نائینی به جای اینکه این کنیز سیاهروی را به پریچهرهای بهشتی صفت تبدیل کند، تلاش کرده است که دست کثیف این سیهچرده را بشوید.
ای کاش علما از این رویای صادقه به فکری اساسیتر افتاده بودند و این همه برای شستن دست تلاش نمیکردند. همین موضوع بود که پس از چندی به این نتیجه رسیدند که این سیاه، دستش را به چیزی دیگر آلوده میکند و مجبور شدند نسخههای «تنبیه الامه» را با قیمت گزاف بخرند و نابود کنند. گرچه ایدئولوژی مشروطه، نهضت را به انقلاب تبدیل کرد و نظام سیاسی را تغییر داد، اما چون اصیل نبود پس از چندی تبدیل به استبداد پهلوی شد.
منبع: برگرفته از کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» به قلم حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان، سال 91، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی