-
يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۴:۲۶ ب.ظ
-
۴۳۸
وجود امیرالمؤمنین -علیه الصّلاة و السّلام- از جهات متعدد و در شرایط گوناگون، برای همهی نسلهای بشر، یک درس جاودانه و فراموشنشدنی است.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ وجود امیرالمؤمنین -علیه الصّلاة و السّلام- از جهات متعدد و در شرایط گوناگون، برای همهی نسلهای بشر، یک درس جاودانه و فراموشنشدنی است؛ چه در عمل فردی و شخصی خود، چه در محراب عبادتش، چه در مناجاتش، چه در زهدش، چه در محو و غرق شدنش در یاد خدا، و چه در مبارزهاش با نفس و شیطان و انگیزههای نفسانی و مادّی.
این جملات از زبان امیرالمؤمنین، در فضای آفرینش و فضای زندگی انسان، همچنان پُرطنین است: «یا دنیا ... غُرّی غیری»(نهج البلاغه، حکمت77)؛ ای جلوههای دنیا، ای زیباییهای پُرجاذبه، ای هوسهایی که قویترین انسانها را به دام خود میکشید، بروید کس دیگری غیر علی را فریب بدهید؛ علی بزرگتر و بالاتر و قویتر از این حرفهاست.
بنابراین، یکایک انسانهای بیدار، در لحظهلحظهی زندگی امیرالمؤمنین و در ارتباطش با خدا و معنویت، درسهای فراموشنشدنی پیدا میکنند.
و باز در بُعد دیگر، جهادش برای برپا داشتن و به پا شدنِ خیمهی حق و عدالت بود. یعنی آن روزی که نبىّاکرم -صلّی الله علیه و آله و سلّم- بار رسالت را بر دوش گرفت، از اولین ساعات، یک مبارز و مجاهد مؤمن و فداکار -که هنوز در دوران نوجوانی بود- در کنار خود پیدا کرد، و او علی بود.
تا آخرین ساعات عمر بابرکت پیامبر، مجاهدت در راه برپا داشتن نظام اسلامی و بعد حفظ کردن آن، لحظهای امیرالمؤمنین را فارغ نگذاشت. چقدر مبارزه کرد، چقدر خطرها را به جان خرید و چقدر در راه مبارزه برای اقامهی حق و عدل محو بود.
آن وقتی که هیچکس در میدان نمیماند، او میماند. آن وقتی که هیچکس به میدان قدم نمیگذاشت، او میگذاشت. آن وقتی که سختیها مثل کوههای گران، بر دوش مبارزان و مجاهدان فی سبیل الله سنگینی میکرد، قامت استوار او بود که به دیگران دلگرمی میبخشید.
برای او، معنای زندگی همین بود که از امکانات خداداده، از قوّت جسمی و روحی و ارادی و کلاً از آنچه که در اختیار اوست، در راه اعلای کلمهی حق استفاده کند و حق را زنده نماید. با قدرت اراده و بازو و جهاد علی، حق زنده شد.
بعد دیگر از زندگی امیرالمؤمنین در میدان حکومت است. آنوقتی که این انسان بزرگ اندیش و بزرگ، بالاخره بر مسند قدرت و حکومت دست پیدا کرد، در آن دوران کوتاه، کاری کرد که اگر سالهای سال، مورخان و نویسندگان و هنرمندان، بنویسند و تصویر کنند، کم گفتهاند و کم تصویر کردهاند. وضع زندگی امیرالمؤمنین در دوران حکومت، قیامتی است. اًصلا علی معنای حکومت را عوض کرد.
با این مبناهای باارزش، امیرالمؤمنین کمتر از پنج سال حکومت کرد. قرنهاست که دربارة امیرالمؤمنین مینویسند و کم نوشتهاند و نتوانستهاند درست تصویر کنند و بهترینها، معترف به عجز و تقصیر خودشان هستند.
شما تاریخ زندگى امیرالمؤمنین را نگاه کنید، از کودکى، از آنوقتىکه در نه سالگى یا سیزده سالگى، به نبوت رسول اکرم ایمان آورد و آگاهانه و هوشیارانه، حقیقت را شناخت و به آن تمسک جست، از آن لحظه تا آن لحظهاى که در محراب عبادت مثل سحرگاه روز نوزدهم ماه رمضانى، جان خودش را در راه خدا داد و خشنود و خوشحال و سرشار از شوق به لقاء پروردگار رسید، در طول این پنجاه سال تقریبا، یا پنجاه ودوسه سال، از ده سالگى تا شصت وسه سالگى، شما ببینید یک خط مستمرى وجود دارد در شرح حال زندگى امیرالمؤمنین و آن خط ایثار و از خودگذشتگى است؛ در تمام قضایایى که در طول این تاریخ پنجاه ساله بر امیرالمؤمنین گذشته، شما نشانة ایثار را مشاهده مىکنید از اول تا آخر، حقیًقتا این درس است براى ما.
و ما ـ من و شما ـ که على گو و على جو و معروف در جهان به محبت علىبن ابیطالب هستیم، باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین، صرف محبت على کافى نیست، صرف شناختن فضیلت على کافى نیست، بودند کسانىکه در دلشان به فضیلت علىبن ابیطالب اعتراف داشتند شاید از ما هم که هزاروچهارصد سال فاصله داریم با آن روزگار بیشتر، همانها یا بعضىشان در دل، على را به عنوان یک انسان معصوم و پاکیزه، دوست هم مىداشتند، اما رفتارشان، رفتار دیگرى بود.
چون همین خصوصیت را نداشتند، همین ایثار را، همین رها کردن منیت را، همین کار نکردن براى»خود» را، هنوز در حصار «خود» گرفتار بودند و على امتیازش این بود که در حصار «خود» گرفتار نبود. «من»، براى او هیچ مطرح نبود، آنچه براى او مطرح بود وظیفه بود و هدف بود و جهاد فىسبیل الله بود و خدا بود.
انتهای پیام/
منبع: کتاب انسان 250 ساله(بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی- مبارزاتی ائمه معصومین)، صص71- 74(تلخیص).