-
سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۱ ب.ظ
-
۵۸۸

برای اینکه اسلام را از روح و حقیقت خود خالی کنند، عدهای مزدورِ قلم به مزد و زبان به مزد داشتند. پول میدادند حدیث درست میکردند؛ پول میدادند منقبت برای آنها درست میکردند؛ پول میدادند کتاب برای آنها مینوشتند... .
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ اصلاً ائمه(علیهمالسلام) آیا یک زندگی سیاسی داشتند یا نه؟ آیا زندگی ائمه(علیهمالسلام) فقط این بود که یک عده شاگرد، یک عده مرید، یک عده علاقهمند را دور خودشان جمع کنند، احکام نماز و احکام زکات و احکام حج و اخلاقیات اسلامی و معارف و اصول دین و عرفان و این چیزها را به آنها بیان کنند و همین و بس؟ یا نه، غیر از این چیزهایی که گفته شد و روح آنچه که گفته شد، یک چهارچوب دیگری در زندگی ائمه است که آن، همان زندگی سیاسی ائمه(علیهمالسلام) است؛ این یک مطلب بسیار مهمی است که باید روشن بشود.
البته در فرصتهای کوتاه جای بحث استدلالی و مشروح نیست. من رؤوس مطالب را عرض میکنم برای اینکه آن کسانی که شوق دارند، دنبال این مسئله بروند، با این چهارچوب یک بار دیگر روایات را نگاه کنند و کتب تاریخ را ببینند. آنوقت معلوم میشود که زندگی موسی بن جعفر یا ائمه دیگر ما(علیهمالسلام) چه حقیقتی است که امروز هم همچنان مبهم و ناگفته و ناشناخته است.
ائمه(علیهمالسلام) بعد از آنکه احساس کردند در محیط امامت و محیط اهل بیت هدف پیغمبر برآورده نشد، یعنی «یُزَکّیهِم و یُعَلِّمُهُمُ الکتابَ و الحِکمَةَ»(آل عمران/ 164) انجام نگرفت، بعد از آنی که دیدند تشکیل یک نظام اسلامی، تشکیل یک دنیای اسلامی آن طوری که پیغمبران خواسته بودند، بعد از دوران صدر اول به کلی فرمواش شد و جای نبوت و امامت را سلطنت گرفت، کسریها و قیصرها و قُلدرها و اسکندرها و دیگر نامداران ظالم و طاغی تاریخ در لباس جانشینی و خلافت با نام سلسلهی بنیامیه و بنیعباس روی کار آمدند و قرآن به آن شکلی که ارباب مُلک و قدرت میخواستند، تفسیر شد و ذهنهای مردم تحت تأثیر عملکرد خائنانهی آن عالمانی که سر در آخور مطامع و محبتهای مادىِ ارباب حکومت و مُلک داشتند قرار گرفت، یک نقشهی کلی در زندگی ائمه به وجود آمد.
بنده بارها گفتهام زندگی ائمه(علیهمالسلام) را که دویست و پنجاه سال طول کشیده، زندگی یک انسان به حساب بیاوریم؛ یک انسان دویست و پنجاه ساله؛ از هم جدا نیستند: «کلّهم نور واحد». هر کدام از اینها که یک حرفی زدند، این حرف در حقیقت از زبان آن دیگران هم هست.
هر کدام از اینها که یک کاری انجام دادند، این در حقیقت کار آن دیگران هم هست. یک انسانی که دویست و پنجاه سال گویی عمر کرده است. تمام کارهای ائمه در طول این دویست و پنجاه سال، کار یک انسان با یک هدف، با یک نیت و با تاکتیکهای مختلف است.
ائمه(علیهمالسلام) وقتی که احساس کردند که اسلام رو به غربت افتاد و جامعهی اسلامی تشکیل نشد، چند هدف را اهداف اصولی خود قرار دادند: یکی تبیین اسلام به شکل درست. اسلام از نظر آن کسانی که در رأس قدرت در طول این سالیان طولانی و درازمدت قرار داشتند، یک چیز مزاحم بود.
اسلام پیغمبر، اسلام قرآن، اسلام جنگ بدر و حنین، اسلام ضد تجملپرستی، اسلام ضد تبعیض، اسلام طرفدار مستضعفان، اسلام کوبندهی مستکبران، به درد آن کسانی نمیخورد که میخواستند با ماهیت فرعونی، لباس موسوی بپوشند؛ با ماهیت نُمرودی، لباس ابراهیمی بپوشند؛ امکان نداشت. مجبور بودند اسلام را تحریف کنند.
امکان نداشت که اسلام را از دل مردم، از ذهن مردم یکباره دور کنند؛ چون مردم مؤمن بودند. مجبور بودند اسلام را از روح و محتوا و ماهیت خودش عوض کنند و خالی کنند. عین همان کاری که شما یادتان هست و شاهد بودید در دوران رژیم گذشته نسبت به مظاهر اسلامی انجام میگرفت. در رژیم گذشته با تظاهرات اسلامی مخالفت نمیشد، اما با معنای اسلام و با روح اسلام چرا؛ با جهاد اسلام چرا؛ با امر به معروف و نهی از منکر اسلام چرا؛ با بیان حقایق اسلامی چرا؛ اما با ظواهر اسلامی که به گاو و گوسفند آنها صدمهای نزند، مخالفت نمیشد.
این حالت در دوران خلافتهای اموی و عباسی هم وجود داشت. لذا برای اینکه اسلام را از روح و حقیقت خود خالی کنند، عدهای مزدورِ قلم به مزد و زبان به مزد داشتند. پول میدادند حدیث درست میکردند؛ پول میدادند منقبت برای آنها درست میکردند؛ پول میدادند کتاب برای آنها مینوشتند... این درد بزرگ جامعهی ما، جامعهی اسلامی در طول قرنهای اول بود. ائمه(علیهمالسلام) این را میدیدند، احساس میکردند که میراث ارزشمند پیغمبر -یعنی احکام اسلامی که باید برای طول تاریخ بماند و انسانها را در تمام ادوار تاریخ هدایت بکند- دستخوش تحریف شده. یکی از هدفهای ائمه که خیلی هم مهم بود، تبیین درست اسلام و تفسیر حقیقی قرآن و افشاگری تحریفها و تحریف کنندهها بود.
انتهای پیام/
منبع: انسان 250 ساله(بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی- مبارزاتی ائمه معصومین) صص18-20