استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

یادداشت | استعمار ایران توسط انگلیس

  • ۵۳۶

انگلیسی‌ها از سال ۱۹۱۷ ایران را تحت اشغال خود درآوردند و با توجه به نیاز این قوا به آذوقه، تمام غلات و مایحتاج ایرانیان حتی زیادتر از نیاز عمداً توسط قوای انگلیس جمع‌آوری می‌شد.

 

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ اقدامات استعمار انگلیس در عصر قاجار.

 

امتیاز خط تلگراف ـ پستخانه اهواز به تهران

 

امتیاز خط تلگراف ـ پستخانه اهواز به تهران که ۱۰۹۰ کیلومتر طول داشت. در سال ۱۸۶۲ میلادی به مدت ۶۰ سال به انگلیسی‌ها داده شد. بر طبق این امتیاز، دولت ایران می‌پذیرفت خط تلگراف کشیده شود و اجازه می‌داد انگلیسی‌ها از آن استفاده کنند.

 

امتیاز رویتر (۱۸۷۲ میلادی)

 

طبق گزارش‌های تاریخی موجود «نخستین امتیاز عمده‌ای که در ایران برای بهره‌برداری از معادن کشور و از جمله معادن نفت به خارجیان اعطا شد، به دوره ناصرالدین شاه بازمی‌گردد.» جولیوس دو رویتر از یهودیان انگلستان در قبال اعطای وامی به ناصرالدین شاه امتیازی را کسب کرد که به موجب آن، امتیاز انحصاری راه‌سازی، ساختن راه آهن ایران و استخراج همه معادن (به جز طلا، نقره و سنگ‌های قیمتی) و ایجاد تاسیسات آبی، قنوات و کانال‌ها و استفاده و بهره‌برداری از جنگل‌هایی را به مدت هفتاد سال و استفاده و نظارت بر گمرک ایران را به مدت ۲۵ سال تصاحب می‌کرد.

گرچه این امتیاز به واسطه مخالفت‌های داخلی و فشار روس‌ها عملا به نتیجه نرسید، ولی پس از لغو این قرارداد، انگلیسی‌ها لقمه چرب‌تری به دست آوردند که امتیاز بانک بود. بانکی که تا زمان تاسیس بانک ملی، نقش بانک مرکزی را داشت و بعد از چندسال هم امتیاز استخراج معادن و هم احداث خط آهن به اسم بانک گرفته شد.

 

امتیاز کشتیرانی بر رود کارون. سال۱۳۰۶ (۱۸۸۸ میلادی)

 

بعد از مدت‌ها اصرار و فشار انگلیس برای گرفتن این حق و روابط انگلیس با صدراعظم (میرزا علی اصغرخان اتابک)، امتیاز کشتی رانی بر رود کارون به برادران لینچ داده شد. روس‌ها از این امتیاز برآشفته شدند و با تهدید توانستند حق کشتی رانی بر مرداب انزلی و رودخانه‌های منتهی به خزر را بگیرند. شرکت لینچ در ازای این امتیاز یک لنج به ناصرالدین شاه هدیه داد و در مقابل، نفوذ مالی، سیاسی و اطلاعاتی در منطقه به دست آورد.

 

امتیاز تاسیس بانک شاهنشاهی

 

رویتر به جبران خسارت لغو امتیاز قبلی، در سال ۱۸۸۹ امتیاز تاسیس بانکی با سرمایه ۴ میلیون لیره، اجازه نشر اسکناس تا۸۰۰ هزار لیره، ۶ درصد سهم از کل درآمدهای خالص ایران و بهره‌برداری از همه معادن ایران که قبلا واگذار نشده را دریافت کرد. حتی دولت ایران متعهد شد برای شعب بانک یا زمین رایگان بدهد یا به خرید زمین مناسب کمک کند. این امتیاز باعث سقوط ارزش پول ایران شد؛ زیرا تا قبل از آن معاملات در ایران بر طلا استوار بود اما با رواج اسکناس ارزش پول هم پایین آمد.

 

امتیاز لاتاری

 

در سفر ناصرالدین شاه به اروپا، یک فرانسوی به مدت ۷۵ سال هرگونه امتیاز لاتاری و وام‌های مربوطه، شرکت‌ها و بلیت‌ها و درآمد حاصل از آن را از شاه گرفت و سپس این امتیاز را به مبلغ ۱۲۰ هزار لیره به یک انگلیسی فروخت. شاه در بازگشت به ایران با مخالفت علما و البته روسها مواجه شد و امتیاز را لغو کرد اما این اقدام باعث اخراج سفیر ایران از لندن و شکایت خریدار شد.

 

امتیاز رژی (انحصار توتون و تنباکو)

 

در سال ۱۸۹۰ این امتیاز توسط ناصرالدین شاه به تالبوت داده شد و به موجب آن حق حمل و نقل و خرید فروش توتون و تنباکو در سراسر ایران به مدت پنجاه سال به تالبوت داده می‌شد. علما به زودی دریافتند که چنین وضعیتی ممکن است پس از توتون برای سایر اقلام ضروری هم پیش بیاید و اجنبی بر مملکت مسلط شود و مبالغی هم که دریافت می‌شود به جای آنکه صرف آبادی کشور شود، به سفرهای اروپا اختصاص می‌یابد. به همین دلیل میرزای شیرازی فتوای معروف حرمت استفاده از توتون و تنباکو را دادند و مردم پشت سر علما حرکت کردند و تعدادی هم کشته شدند.

در نهایت با بالاگرفتن شعله قیام، ناصرالدین شاه وادار شد امتیاز را لغو کند. اما بابت خسارت کمپانی یعنی برای معامله‌ای که اصلا رخ نداده، مجبور شد سالی ۳۰ هزار لیره نزول بپردازد و گمرکات جنوب را ودیعه این قرض بگذارد که ظرف ۴۰ سال اصل و فرع قرض پرداخت شود.

 

امتیاز دارسی (استخراج نفت)

مظفرالدین‌شاه در سال ۱۹۰۱ میلادی امتیاز اکتشاف و استخراج نفت را به دارسی داد. بر اساس این قرارداد، امتیاز استخراج و بهره‌برداری از نفت در سراسر ایران به استثنای ایالات شمالی شامل گیلان، مازندران، گرگان، خراسان و آذربایجان برای مدت ۶۰ سال به دارسی واگذار شد.

هم‌چنین بر اساس این قرارداد، دارسی متعهد شد ظرف دو سال، شرکت یا شرکت‌هایی برای بهره‌برداری از این امتیازات تأسیس کند و سالیانه مبلغ ۲۰ هزار لیره وجه نقد و معادل همین مبلغ از سهام شرکت و نیز ۱۶ درصد از منافع خالص خود را به دولت ایران بپردازد. جالب آنکه سال‌های بعد همین ثمن بخس هم به ایران پرداخت نمی‌شود و کار به لغو قرارداد توسط رضاخان و شکایت دارسی به دیوان لاهه و ... کشیده می‌شود و رضاخان قراردادی فاجعه بار‌تر از دارسی را به نام ۱۹۳۳ امضا می‌کند.

 

معاهده پاریس (جداکردن هرات از ایران)

 

دقیقا مانند دو معاهده ننگین گلستان و ترکمانچای که با فشار انگلیس و پس از دو جنگ بین ایران و روسیه تزاری بسته شد و باعث از دست رفتن قفقاز شد، در زمان ناصرالدین شاه هم پس از دو جنگ بین ایران و انگلیس، معاهده‌ای در پاریس (۱۸۵۷ میلادی) امضا شد که به موجب آن قاجار از ادعا درباره هرات دست برداشت.

 

قرارداد ۱۹۱۹

 

این قرارداد در ۹ اوت ۱۹۱۹ میلادی میان وثوق‌الدوله نخست وزیر و کاکس وزیر مختار انگلیس امضاء و محرمانه نگه داشته شد. این قرارداد که در واقع دخالت آشکار انگلیس در ساختار سیاسی ایران بود و باعث زوال استقلال مالی و نظامی ایران می‌شد، با واکنش روحانیون و مردم و مطبوعات و شاعران رو به رو شد و طبق معمول، سایر کشورهای خارجی مخصوصا آمریکا نیز با سلطه همه جانبه انگلیس مخالفت کردند. «سرانجام تحت فشار افکار عمومی وثوق ­الدوله استعفا داد و مجلس شورای ملی ایران همه مفاد این قرار داد را تقبیح و غیر قابل تصویب اعلام کرد.»

 

مساله قحطی

 

جنگ جهانی اول (۱۸-۱۹۱۴) از مهم‌ترین اتفاقاتی است که در زمان حکومت قاجار در جهان رخ می‌دهد و تاثیر این جنگ و عملکرد انگلیس بر ایران هم از عوامل پیشین بیشتر است. در نتیجه این جنگ، بین سال‌های ۱۲۹۸ ـ ۱۲۹۶ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی در ایران رخ داد که از بزرگترین قحطی‌های تاریخ بود، تلفات جانی فراوانی را سبب شد و به هولوکاست ایرانی معروف گشت.

در جنگ جهانی اول، با وجود اعلام بی‌طرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلیس و روس به دلیل دلایل ژئوپلتیک و منابع حیاتی ایران که برای ادامه جنگ ضروری بود، از نقاط مختلف وارد کشور شدند. قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور داشتند و بخشهایی از جنوب کشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود. همچنین واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه نیروهای هندی، به بهانه محافظت از تأسیسات استخراج نفت در منطقه، آبادان را اشغال کرده بودند.

با انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر کردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمان‌ها و عثمانی آغاز کرد. اینگونه بود که انگلیسی‌ها از سال ۱۹۱۷ ایران را تحت اشغال خود درآوردند و با توجه به نیاز این قوا به آذوقه، تمام غلات و مایحتاج ایرانیان حتی زیادتر از نیاز عمداً توسط قوای انگلیس جمع‌آوری می‌شد.

به نظر برخی متخصصان، در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوء تغذیه و بیماری‌های ناشی از آن نابود شدند. در کنار بی کفایتی شاهان قاجار و احتکار آذوقه توسط شخص احمدشاه قاجار، دولت بریتانیا به دلیل خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین‌النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاست‌های مالی از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران مسبب اصلی این قحطی بود.

سربازان انگلیسی به دلیل عدم رعایت بهداشت موجب شیوع بیماری‌هایی نظیر آنفولانزا و وبا در ایران شدند که به دلیل قحطی و عدم توانایی مردم برای مقاومت در برابر بیماری‌ها، مبتلایان جان خود را از دست می‌دادند. به این ترتیب حدود ۹ میلیون ایرانی به شکلی دردناک از بین رفتند و پس از این قحطی چهل سال طول کشید تا ایران به جمعیت ۱۹۱۴ خود بازگردد.

انتهای پیام/

نویسنده: مریم انصاری

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی