-
جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۰۵ ق.ظ
-
۶۶۷
امپریالیسم غربی همچنان به تلاش خود برای تقسیم و تفرقه جهان عرب و اسلام ادامه میدهد تا جهان را ضعیف، عقبمانده و از هم جدا نگه دارد و به نوعی قادر به انجام هیچ گونه عمل، وحدت، تشکیل اتحادیه یا پیشرفت نباشند و مطیع امپریالیسم غربی باقی بمانند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ نخستین پرواز تجاری میان رژیم صهیونیستی و امارات، با عبور از آسمان عربستان سعودی روز گذشته در فرودگاه بینالمللی ابوظبی بر زمین نشست.
رئیسجمهور آمریکا ۲۳ مرداد در بیانیهای اعلام کرد رژیم صهیونیستی و امارات به توافقی برای «عادیسازی کامل روابط» دست پیدا کردهاند که بر اساس آن اسرائیل اعلام حاکمیت بر مناطق اعلامشده در چشمانداز صلح رئیسجمهور ترامپ را تعلیق کرده و تلاشهای خودش را بر توسعه روابط با سایر کشورها در جهان عرب و اسلام متمرکز خواهد کرد.
با توجه به نزدیک شدن اسرائیل برای ایجاد رابطه با کشورهای منطقه و اعراب، مسعود دریس، کارشناس و تحلیلگر منطقه غرب آسیا به نحوه تشکیل رژیم صهیونیستی در منطقه و همچنین اهداف آن اشاره کرد و اظهار داشت: در سال ۱۹۰۵، حزب محافظه کار انگلیس، به طور مخفیانه خواستار برگزاری کنفرانس لندن شامل کشورهای استعمارگر در آن زمان یعنی انگلیس، فرانسه، هلند، بلژیک، اسپانیا و ایتالیا شد. جلسات و مباحث این کنفرانس تا سال ۱۹۰۷ با حضور فیلسوفان، مورخان مشهور و محققان شرقشناسی، جامعهشناسی، جغرافیا و اقتصاد، علاوه بر کارشناسان امور نفت، کشاورزی و استعمار ادامه داشت.
وی افزود: از برجستهترین شخصیتهایی که در این کنفرانس شرکت کردهاند، استاد جیمز، نویسنده کتاب «افول امپراتوری روم»، پروفسور لوئیز مادلین، نویسنده «ظهور و رهایی امپراتوری ناپلئون»، استادان لستر، اسمیت، ترنیچ و زهروف و سایر محققان و همچنین رهبران سیاسی و نظامی از این کشورهای استعماری بودند.
دریس با اشاره به نحوه برپایی این کنفرانس خاطرنشان کرد: کمپبل پنرمن کنفرانس را با سخنرانی طولانی آغاز کرد و در آن گفت: امپراتوریها تا حدی تشکیل میشوند، بزرگ شده، تقویت و تثبیت میشوند، سپس به آرامی منحل و سپس ناپدید میشوند. تاریخ پر از چنین تحولاتی است، و برای هر کشور تغییر نمیکند. امپراتوریهای روم، آتن، هند و چین وجود دارد، و پیش از آنها، بابل، آشور، فرعونیها و دیگران، آیا دلایل یا وسیله ای دارید که بتواند از سقوط استعمار اروپا و فروپاشی آن جلوگیری کند یا سرنوشت آن را به تاخیر بیندازد؟ این امپراتوری اکنون به اوج خود رسیده است و اروپا به قاره ای باستان تبدیل شده است. منابع آن به پایان رسیده و منافع آن پیر شده است، در حالی که جهان دیگر (جهان اسلام) هنوز در بنای جوان خود به دنبال دانش، سازمان و شکوفایی بیشتر است. موفقیت و عدم موفقیت آنان به موفقیت و میزان تسلط و کنترل ما بستگی دارد.
دریس با بیان اینکه پس از بحثهای طولانی، داوطلبان به این نتیجه رسیدند که مدیترانه شریان حیاتی استعمار است، اما این پلی است که شرق را به غرب و مسیر طبیعی به قارههای آسیا و آفریقا و تقاطع جهان متصل میکند، گفت: در این نشست مدیترانه مهد ادیان و تمدنها عنوان و مطرح شد که مشکل این است مردم آن در سواحل خود زندگی میکنند. به ویژه مناطق جنوبی و شرقی و اینکه یک قوم با وحدت تاریخ، دین و زبان مشترک هستند.
وی با اشاره به توصیههای مطرح شده در کنفرانس لندن تصریح کرد: بر همین اساس مقرر شد با سلب حمایت و کسب علم و دانش فنی و حمایت نکردن از آنها در این زمینه و مبارزه با هرگونه تمایل این کشورها به داشتن علوم فنی، مردم این منطقه را از هم جدا کرده و نادان و جنگ طلب نگه دارند. همچنین برای مقابله با هر روند واحدی در آن و دستیابی به وحدت میان آنان، قرار شد فلسطین همانند سد انسانی قوی، عجیب و خصمانه باشد و قسمت آفریقایی این منطقه را از قسمت آسیایی جدا کند و(اسرائیل) از تحقق وحدت این مردم جلوگیری کند.
وی ادامه داد: متن نهایی توسط کمیته استعمار تصویب شد که در بخشی از آن آمده است: «کشورهای دارای علاقه باید برای تداوم عقب ماندگی منطقه و تفرقه کردن آن و نگه داشتن مردم این منطقه گمراه، نادان و متخاصم تلاش کنند. ما باید با اتحاد این مردم و ارتباط آنها با هر نوع ارتباط فکری، معنوی یا تاریخی بجنگیم و ابزارهای عملی قوی برای جدا کردن آنها از یکدیگر پیدا کنیم. این کمیته به عنوان ابزاری اساسی و فوری برای جلوگیری از خطر، لزوم کار برای جدا کردن بخش آفریقایی این منطقه از قسمت آسیایی خود را توصیه میکند و برای این امر ایجاد یک سد انسانی نیرومند و عجیب و غریب «دولت اسرائیل» را پیشنهاد میکند تا در این منطقه شکل بگیرد و نزدیک کانال سوئز، یک نیروی استعماری دوستانه و دشمن ساکنان منطقه باشد».
دریس با بیان اینکه بر اساس توصیههای این کنفرانس، توافقنامه سایکس ـ پیکو در سال ۱۹۱۶ منعقد شد، ادامه داد: پس از آن منطقه را تقسیم و مرزهایی را تعیین کردند که این منطقه قبلاً این مرزها را نمیشناخت و سپس بیانیه بالفور در سال ۱۹۱۷ (وعده دادن به چیزی که مال خودش نیست به کسانی که مستحق آن نیستند) آمد و مراحل کاشت غده سرطانی بدخیم صهیونیست در قلب جهان عرب و اسلام آغاز شد.
کارشناس و تحلیلگر منطقه غرب آسیا با اشاره به اینکه جهان عرب و اسلام هنوز از عواقب این کنفرانس رنج میبرند، گفت: امپریالیسم غربی همچنان به تلاش خود برای تقسیم و تفرقه جهان عرب و اسلام ادامه میدهد تا جهان را ضعیف، عقبمانده و از هم جدا نگه دارد و به نوعی قادر به انجام هیچ گونه عمل، وحدت، تشکیل اتحادیه یا پیشرفت نباشند و مطیع امپریالیسم غربی باقی بمانند.
دریس با بیان اینکه تاریخ آینه ملل است که گذشته آنها را منعکس میکند، خاطرنشان کرد: مردمی که تاریخ را نمیخوانند و از آن بهره نمیگیرند، حال و روز خود و آینده خود را از دست میدهند و اسیر دشمنان خود میشوند در این همایش بیش از ۱۰۰ سال ویژگیها و شکل منطقه و همه بحرانها و تجزیه آن را ترسیم و تعریف کرده است. بنابراین میتوان با آگاهی از نحوه تشکیل غده سرطانی اسرائیل که در مقابله با توطئههایی که برای منطقه ما در این مرحله دشوار طراحی کردهاند، سهیم باشیم.
انتهای پیام/
منبع: فارس