استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

یادداشت | مبارزات مردمی در محرم

  • ۴۲۹

طولی نکشید که این خواسته تحقق یافت و شاه در اواخر دیماه از ایران گریخت. چندی بعد، نهضت اسلامی که با تاسی از نهضت عاشورا آغاز شده بود و مهم‌ترین هدفش نابودی دستگاه ظلم بود، بساط سلطنت 2500 را برچید.

 

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ پیوند خاص انقلاب اسلامی با قیام عاشورا از سویی باعث شدت مبارزات مردمی شد و از سوی دیگر موجبات حساسیت رژیم را فراهم کرد. با این حال در سال‌های نهضت اسلامی، علی‌رغم اعمال کنترل شدید از سوی ساواک، برگزاری مراسمات مذهبی به همراه فعالیت‌های انقلابی مردم، بیش از پیش پیوند عاشورا و نهضت را مستحکم‌تر کرد.

 

قیام مردمی در محرم 1342

امام خمینی از مدت‌ها قبل از آغاز محرم1383 ق، در سخنرانی‌ها و گفت‌وگوهای خصوصی خود، بارها به این نکته اشاره کرده بود که درصدد است تا در محرم، تدابیری برای افشای نظام حاکم اتخاذ کند. براساس این رویکرد، امام در گام نخست اقدام به اعزام طلاب به شهرها و مناطق مختلف کشور نمود تا در مجالس محرم به افشاگری علیه نظام بپردازند. ایشان همچنین، برنامه‌هایی نیز برای وعاظ شهرستان‌ها ترسیم نمود.

روند عزاداری‌های محرم آن سال نشان می‌داد که اوضاع کم‌کم از کنترل رژیم خارج می‌شود. روز عاشورا در تهران یک حرکت عظیم صورت گرفت و با سخنرانی حجت‌الاسلام فلسفی داغ‌تر شد. اما رویداد مهم در عصر همان روز رقم خورد؛ در عصر عاشورا امام خمینی در قم یک سخنرانی کوبنده انجام دادند. ایشان در این سخنرانی به‌طور همه‌جانبه و مستقیم، شاه را نشانه گرفتند. سخنرانی امام به‌قدری آتشین بود که فضای جلسه را تغییر داد.

متعاقب این سخنرانی، نیمه شب 15 خرداد، ماموران امنیتی رژیم پهلوی، امام خمینی را بازداشت کردند. با انتشار خبر بازداشت امام، همه ایران قیام کرد. خبرها حاکی از آن بود که در تهران، تبریز، قم، اصفهان، شیراز، یزد، مشهد و ... مردم عزادار یه خیابان‌ها آمده‌اند و بدون هراس از اسلحه و توپ و تفنگ، در برابر ماموران شاه صف‌آرایی کرده‌اند.

خواسته مردم تنها یک چیز بود: آزادی آیت‌الله خمینی. دهه اول محرم 1342 بدین شکل به یک قیام عمومی وصل شد که آینده رژیم را دچار تغییر کرد. این قیام که نقطه آغاز آن در ماه محرم بود، چون سیل ویرانگری، دودمان پهلوی را به باد داد.

 

ادامه مبارزات در محرم 43

تجربه ماه محرم سال 42 مأموران رژیم را بر آن داشت تا در ماه محرم و صفر سال بعد یعنی سال 43 احتیاط فراوانی به عمل آورند. از این رو، با نزدیک شدن به ماه محرم 43 و سالگرد قیام پانزده خرداد، ساواک تدابیری اتخاذ کرد تا از بروز هرگونه تظاهرات و اعتراض، جلوگیری کنند. از جمله این تدابیر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. وعاظ و روضه‌خوان‌ها نباید به رخداد پانزده خرداد اشاره کنند و از آیت‌الله خمینی نام ببرند... 2. علم و کتل‌هایی که دسته‌ها حمل می‌کنند نباید شعارهایی مربوط به وقایع 15 خرداد باشند و نباید نام [امام] خمینی روی آن‌ها باشد در غیر این صورت ماموران مییباید آنها را پراکنده کنند.(1)

کنترل و زیر نظر گرفتن مراسم ماه محرم در سال 43 تنها محدود به پایتخت نبود بلکه این برنامه در سراسر کشور، اجرا گردید. با این وجود، مبارزان و شاگردان امام درصدد بودند تا از این فرصت نهایت بهره‌ را ببرند.

امام می‌دانست که محرم ظرفیت ویژه‌ای دارد که می‌توان با استفاده از آن، بساط پهلوی را جمع کرد. مردم هم کاملا از این پتانسیل آگاه بودند. ظهر عاشورا، مردم با شعارهای «ننگ بر یزید پهلوی، وارثِ تاج اموی»، «درود بر شهیدان 15 خرداد» و «خمینی پیروز باد» به سوی اقامتگاه شاه در کاخ مرمر به راه افتادند و یک تظاهرات بزرگ در تهران شکل گرفت.

به دنبال این ماموران به پراکنده ساختن مردم پرداختند و ماموران شروع به تیراندازی کردند. اما مردم مقاومت کردند. در جریان این درگیری یک نفر از جمعیت زخمی شد. سرانجام جمعیت بر اثر تیراندازی ماموران پراکنده شدند. این پایان مبارزه نبود و در محرم بعد، بار دیگر مقاومت مردمی ادامه یافت.

 

مبارزه عمومی در محرم 44

در محرم 1344، بسیاری از وعاظ و خطبا در نقاط مختلف کشور ممنوع‌المنبر شدند و نامشان در لیست سیاه ساواک قرار گرفت. رژیم می‌دانست که محرم آن سال به‌مانند سال‌های گذشته حساس است. از این رو تلاش برای کنترل مراسم تاسوعا و عاشورای ادامه داشت. وعاظ در این ماه از سوی ساواک مؤظف شدند: «نبایستی از [امام] خمینی نامی ببرند مگر در مورد تقاضای عضو از مقامات عالی مملکت.» اما آنچه مسلم است در محرم این‌سال، یکی از موضوعاتی که به کوشش روحانیان و وعاظ در منابر مطرح گردید؛ موضوع  تبعید امام خمینی، بود.

برخی وعاظ به‌صورت رمزی و برخی آشکارا از امام اسم می‌بردند و مردم نیز با آن‌ها همراه می‌شدند. این اولین محرمی بود که مردم رهبر نهضت اسلامی را در تبعید می‌دیدند. با این وجود ارتباط امام با انقلابیون برقرار بود.

 

مبارزات مردم در محرم‌‌های 1345 تا 1355

در این دهه، هرچند امام در بین مردم نبود، اما پیام‌ها و رهنمودهای ایشان همواره راهگشا بود. امام با پیام‌های خود خط مبارزه را آشکار می‌کردند و چون سال‌های گذشته، همچنان محرم و صفر ظرفیت ویژه‌ای محسوب می‌شد.

در محرم سال 45 برنامه‌های رژیم برای کنترل مراسم عزاداری ماه محرم، ادامه یافت. اما علی‌رغم این کنترل‌ها، مردم یاد امام خمینی را در مراسمات عزاداری زنده نگه داشتند. به گزارش ساواک، در محرم این سال، در «خرمشهر و آبادان»، مردم در خلال مراسم عزاداری، در انتقاد از رژیم ضمن فرستادن صلوات برای امام خمینی برای ایشان دعا کردند.

در محرم سال بعد با وجود اینکه تعداد زیادی از روحانیان و وعاظ از رفتن به منبر منع شدند، اما شور مبارزه همچنان برقرار بود. هیجان عمومی در ماه محرم به اوج می‌رسید و پیغام عاشورا در راستای مبارزه با جور به راحتی به قلوب مردم منتقل می‌شد. از این‌رو با وجود سخت‌گیری‌های منابع امنیتی رژیم، در ماه‌های محرم و صفر این سال روحانیون و وعاظ فعالیت خود را به شکل تهیه و توزیع نشریات انتقادآمیز، سخنرانی‌های کوبنده و روشنگری‌های عمومی ادامه دادند. همچون سال قبل، برخی مباحث پیرامون بازگشت امام خمینی به وطن بود. در مقابل اینگونه  فعالیت‌ها ،‌ ساواک به تبعید عده‌ای از مخالفین رژیم پرداخت.(2)

در سال 1349 ساواک برای جلوگیری از گسترش نهضت امام خمینی و کنترل مردم در این ماه طی گزارشی 32 نفر از روحانیون سرشناس نهضت از جمله آیت‌الله خامنه‌ای را ممنوع‌المنبر اعلام کرد. طی سال‌های بعد نیز دستگاه پهلوی کوشید با اقداماتی از جمله ممنوع‌المنبر کردن افراد شاخص بتواند از تحرک انقلابیون در ماه‌های محرم جلوگیری کند.

در سال‌های بعد نیز علی‌رغم تدابیر امنیتی شدید، مبارزات مردمی در ماه محرم ادامه یافت. ساواک رخدادهای ماه محرم سال 1353 را اینچنین گزارش داد: «مراسم عزادری امام حسین در مساجد و تکایا و نیز مجتمعات مختلف مذهبی در سراسر کشور، طی دهه‌ اول ماه محرم سال جاری برگزار گردید. این مراسم در سطح گسترده‌ای انجام شد.»(3)

کنترل‌های ساواک و فعالیت‌های انقلابی مردم طی سال‌های بعد نیز ادامه یافت، به طوری که در دو سال‌ پایانی سقوط سلطنت، کنترل مراسمات مذهبی در ماه محرم از دست ساواک خارج شد و طنین شعارهای «مرگ بر شاه و درود بر خمینی» بار دیگر هیمنه سلطنت پهلوی را لرزاند.

 

ترس ساواک از عزاداری محرم 1356

در محرم سال 1356 ساواک همانند سال‌های قبل طرح کنترل رخدادهای محرم را آماده کرد تا با بازداشت و تبعید روحانیون، و شناسائی محل‌های اجتماع و گماردن مأموران نظامی، مانع حرکت انقلابی توسط مردم شود. علی‌رغم این همه تدابیر امنیتی، ساواک گزارش‌های متعددی از اقدامات ضدرژیم ارائه می‌دهد.

در تهران نیز مردم در خیابان خیام درحالیکه پرچمی را که روی آن شعار «مسلمانان به پا خیزید، خمینی رهبر ماست، نشستن ذلت است» نوشته شده بود با خود حمل می‌کردند، دست به تظاهرات زدند. در اهواز هم یک واعظ در مسجد باغ شیخ در بالای منبر از رژیم به شدت انتقاد کرد و به صورت کنایه از امام خمینی تمجید به عمل آورد. دیگر استان‌ها نیز شاهد خیزش مردمی بود که مراسم عزاداری را به تظاهراتی علیه رژیم بدل کرده بودند.

 

اوج مبارزه در محرم سال 57

محرم سال 57 با بقیه سال‌ها تفاوت اساسی داشت؛ در آستانه این ماه امام خمینی طی یک پیام، مردم را به مبارزه در ماه عزای حسینی فراخواندند. امام خمینی در این پام همه اقشار مردم را مؤطف به مبارزه فراگیر ساختند. مردم نیز در این ماه شیوه‌های نوآورانه جالبی برای مبارزه برگزیدند. به‌ گزارش‌ استمپل ‌وابسته‌‌ سیاسی‌ سفارت‌ آمریکا، مردم روی بام خانه‌ها «فریاد الله‌اکبر» سر دادند. به روایت سفیر وقت آمریکا، فریاد تکبیر «تاکتیک‌ مؤثر و تازه‌ای‌ بود» که‌ «مخالفان‌ مذهبی‌»  شاه‌ «برای‌ نشان‌ دادن‌ قدرت‌ خود» به آن دست ‌زدند.

به اذعان صاحب‌نظران، این‌ فریاد در خلال‌ شب‌های‌ محرم حتی به‌ پنجره‌های‌ کاخ‌ نیاوران‌، کاخ‌ شاه‌ در شمال‌ شهر تهران‌ می‌رسید. خصوصاً که‌ این‌ شعار همراه‌ با فریاد «زنده‌ باد خمینی»‌ و «خمینی‌ وارث‌ حسین‌ است‌» توأم‌ بود.

علاوه بر این، در سطح شهر نیز مراسم عزاداری به تظاهرات بدل شد. تظاهرات مردم در محرم 57 چنان لرزه‌ای به اندام سلطنت انداخت که ژنرال‌ ازهاری‌ - نخست‌وزیر - بلافاصله در مجلس‌ شورای‌ ملی‌ حاضر شد و ادّعا کرد که‌ این‌ شعارها با استفاده نوار کاست پخش می‌شود. با این وجود تظاهرات عظیم و میلیونی مردم در تاسوعا و عاشورای 57 ضربه سهمگینی به حیثیت رژیم پهلوی وارد کرد.

به طوری که نیویورک‌تایمز نوشت رژیم پهلوی: «فقط باید کناری بایستد و بگذارد که رهبرانِ مذهبی خود کارها را رو به راه کنند.» این روزنامه نوشت که «اکنون در ایران دولتی دیگر وجود دارد.» روزنامه‌ کریستین ساینس مانیتور نیز در گزارش خود از این تظاهرات نوشت: «توده‌ عظیمِ مردم با صدایی رساتر از هر گلوله و بمبی در سراسر پایتخت اعلام کردند: «شاه باید برود.»

طولی نکشید که این خواسته تحقق یافت و شاه در اواخر دیماه از ایران گریخت. چندی بعد، نهضت اسلامی که با تاسی از نهضت عاشورا آغاز شده بود و مهم‌ترین هدفش نابودی دستگاه ظلم بود، بساط سلطنت 2500 را برچید.

نویسنده: امین خدابخشی

پی‌نوشت‌ها:

1 - ننظمیه در دوره‌ پهلوی، (شهریور 1320-آبان 1355)خاطرات سرلشکر بازنشسته پلیس یحیی افتخارزاده، تهران: اشکان، 1377، صص244.

2 - یاران امام به روایت اسناد ساواک ، ج1، 1376 ، ص 67 ؛ حشمت الله سلیمی، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد ، سندهای  شماره  120-122، ‌ ،ص 354-360

3 - ساواک و روحانیت: بولتن های نوبه‌ای از تاریح 25/12/49 تا30/6/57، دفتر اول، [گرد آورنده] دفتر ادبیات انقلاب اسلامی باهمکاری مرکز اسناد وزارت اطلاعات، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1371، صص 114-115.

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی