-
يكشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۹، ۰۴:۳۹ ب.ظ
-
۴۴۱
عمده جریانها و جنبشهای اسلامی در واکنش به اوضاع نابسامان جوامع اسلامی شکل گرفتند. اما استعمار و به خصوص انگلستان نیز در فرقه سازی و آیینهای ساختگی علیه جریانهای اصیل نقش ویژهای داشتند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ در مقطع جنگ سرد به دلیل منافع قدرتهای بزرگ و در راستای حمایت تمام عیار از دیکتاتورها جنبشهای جوامع اسلامی بدون هیچگونه استثنایی سرکوب میشد. تنها بعد از فروپاشی شوروی، اندکی فضا برای فعالیت گروههای اسلامی محیا شد و بعد از آن سیاست مدیریت جنبشهای اسلامی در دستور کار غرب قرار گرفت.
جنبشهای اسلامی ضد استعمار
شکی نیست که همه جنبشهای معاصر جهان اسلام بلا استثناء در ابتدای شکل گیری دو ویژگی اسلامی و ضد استعماری بودن را به عنوان شاخص خود معرفی کرده اند. اما بسیاری از جنبشها بعد از مدتی به دلایل مختلف و تحت فشار کشورهای استعماری تغییر رویه داده و به عامل استعمار بدل شدند. لذا مروری بر جنبشهایی که در مقابل استعمار ایستادگی کاملی داشتند حائز اهمیت است.
آنچه جنبش مهدی سودانی، جنبش حزب الله و جنبش انصار الله یمن را به شاخصی در جنبشهای اسلامی تبدیل کرده؛ اتکاء به مبانی اسلامی، عدم اتکاء به حکام مستبد منطقهای و مبارزه تمام قد با استعمار و استکبار بوده است. در نتیجه این رویکرد است که جنبشهای این گروه مورد خصم حکام وابسته و کشورهای استعماری قرار میگیرند و این مسئله در همه این جنبشها به عینه دیده میشود.
جنبش مهدی سودانی
محمد احمد بن عبدالله ملقب به مهدی سودانی از رهبران بزرگ ضد استعمار سودان در قرن سیزدهم هجری/ نوزدهم میلادی محسوب میشود. مهدی سودانی با مشاهده انحطاط اخلاقی، اجتماعی و فساد جامعه اسلامی سودان و بی عدالتی و ظلم حکام مصر و استعمار انگلستان به قیام مسلحانه روی آورد. وی توانست بر اساس دعوت اصلاحی و اسلامی خود قبایل و اقوام پراکنده سودان را متحد سازد و حکومتی ملی، اسلامی و مستقل و به دور از دخالت بیگانگان تأسیس کند. لذا عدم سازش این جنبش با انگلستان ، موجب دشمنی استعمار با این قیام و نابودی آن شد.
در اهمیت این جنبش بایستی اشاره شود که ضربه این جنبش برای بریتانیا به قدری سخت و ناگوار بود که به نوشتة روزنامه انگلیسی ساندی تلگراف "ملکه ویکتوریا چند روز پس از این واقعه عزادار شد و حتی سالها بعد که سودان مجدداً به تصرف انگلستان درآمد، باز هم تأثر حادثة نخستین به جای خویش باقی بود؛ زیرا پسر قایق ساز، اولین رهبری بود که یک ضربة توأم با پیروزی به امپراطوری بریتانیا وارد کرده بود.(1)
آنچه جنبش مهدی سودانی را به شاخصی در جنبشهای اسلامی تبدیل کرده عدم اتکاء به حکام مستبد منطقه ای و مبارزه تمام قد با استعمار به خصوص انگلستان بوده است.
جنبش اخوان المسلمین
جنبش اخوان المسلمین بدون تردید از مهم ترین و نیرومندترین جنبشها و حرکتهای اسلامی سیاسی در تاریخ معاصر جهان است. این جنبش در سال ۱۹۲۸ م. در اسماعیلیه مصر به رهبری شیخ حسن البنا(2) تاسیس شد، اما به مرور گسترش پیدا کرد و به بسیاری از کشورهای عربی تسری یافت.
بسیاریها سید قطب اندیشمند اسلامی، محمد الغزالی مبلغ اسلامی، سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده را بنیانگذاران فکری این جنبش میدانند که در پاسخ به انحطاط داخلی مسلمانان و سلطه بیگانگان بر کشورهای اسلامی پدید آمد. این جنبش با ویژگی اسلامی و ضد استکباری خود از جمله جنبشهایی است که تا به حال در مقابل آرمانهای خود سر سازش فرود نیاورده است.
اما استثنائاتی نیز وجود دارد که جنبش اخوان المسلمین به دلیل فراملیتی بودن و وسعت جغرافیایی گسترده خود در برخی کشورها تحت تاثیر حکام و استعمار گران قرار گرفته و در مقطعی به ابزاری برای ضربه به اسلام تبدیل شده است. با این حال با توجه به رهبری شخصیتهای بزرگی که این جنبش اسلامی را راه اندازی کردند و روح استکبار ستیزی این جنبش دارای اهمیت بسیار است. لذا مشاهده میشود که اکثر رهبران این گروه بخصوص افرادی که موضع گیری مستقلی از دولتهای خود و قدرتهای بزرگ دارند تحت فشارهای سیاسی سنگینی قرار گرفته و بعضا به عنوان افراد تروریست در کشورهای غربی معرفی میشوند. این مسئله به خصوص در رابطه با فلسطین و حمایت از آرمان این ملت به عینه دیده میشود.
جنبش حزب الله لبنان
جنبش حزب الله لبنان در سال ۱۹۸۲ میلادی، یعنی حدود سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس شد. شاید بتوان گفت که این جنبش اکنون مشهورترین و تاثیرگذارترین گروه اسلامی و ضد استکباری در جهان اسلام است که توانسته است با فعالیتها و اقدامات خود به این مهم دست یابد. اما آنچه این جنبش و این گروه را به شاخص این نوشتار بدل کرده مبارزه بی امان با استکبار و استعمار و نماینده آنها در منطقه(رژیم صهیونیستی) و عدم وابستگی به حکام وابسته و مستبد جهان عرب است.
در رابطه با استکبار ستیزی این جنبش سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان، رژیم صهیونیستی را خط مقدم قدرتهای استکباری و استعماری جهان برای هدف قرار دادن منطقه ما به شمار میآید و در رابطه اسلام خود را ادامه دهنده راه بزرگان اسلام از جمله امام حسین(ع) میداند. با شاخصهای فوق است که جنبش حزب الله لبنان مورد غصب کشورهای غربی و استعماری قرار گرفته و به لیست تحریمیو ترویستی آنها وارد شده است.
جنبش انصار الله یمن
خاستگاه جنبش انصارالله در یمن بوده و پایگاه عمده ای در میان مسلمانان زیدی دارد. اعضای جنبش انصارالله که به حوثیها معروف هستند بخش قابل توجهی از ساکنان یمن، به ویژه استان صعده را تشکیل میدهند که طی دهههای اخیر با شعار مبارزه بااستکبار جهانی (آمریکا و اسرائیل)، مقاومت و صلابتی مثال زدنی در پافشاری بر تفکرات و مواضع خویش به تصویر کشیده اند.
رد حمایت حکام فاسد محلی و منطقه ای و مبارزه با متخاصمین محلی از جمله عربستان و... از دیگر ویژگی این گروه بر مبنای مفروض نوشتار است. لذا بلافاصله بعد از قدرت گیری و استقبال مردم از این گروه، توطئه حکام فاسد منطقه به رهبری عربستان بر علیه این گروه شروع شد و در حال حاضر یورش ده ماههای بر علیه این جنبش و مردم یمن در جریان است.
در جمعبندی مطالب فوق باید گفت جنبش انصارلله نشات گرفته شده از گفتمان انقلاب اسلامی است و در حقیقت قیامیاست علیه فساد سیاسی و اقتصادی داخلی و توسعهطلبی خارجی که توانسته در قلب حوزه امنیتی تعریف شده عربستان سعودی فعالیت کند و حمایت اکثریت مردم یمن را به دست آورد. در حالی که دشمنان آنها برای مبارزه با این گروه، آنها را تروریسم، شورشی یا بنیادگرا خطاب میکنند.
جنبشهای اسلامی تحت حمایت استعمار
همزمان با شروع استعمار و شروع مداخلات غرب در جهان اسلام تبلیغات مسیحی کاتولیکها و پروتستانها در این مناطق و در خود کشورهای غربی شدت یافته است. لذا بسیاری از مورخین شکل گیری جنبشهای افراطی فعلی و یا به عبارتی سلف داعش در منطقه را (همان سلفیها و وهابیها)، واکنشی به تحرکات افراطیون مسیحی در جهان اسلام میدانند که ضرورت بازگشت به ایمان و کتب مقدس را تبلیغ میکردند.
جنبش وهابیت (سلفی)
سلفی به گروههایی اطلاق میشود که به دین اسلام تمسک جسته و خود را پیرو سلف صالح میدانند و در عمل و اعتقادات خود از پیامبر اسلام، صحابه و تابعین تبعیت میکنند. اما این ویژگی همه جنبشهای اسلامی بوده و همه در تلاش به تبعیت از اسلام ناب هستند. از این نگاه بنیانگذاری سلفیگری تاریخی طولانی دارد و در تاریخ معاصر به سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده در اوایل قرن بیستم نسبت داده میشود.
جنبش وهابی نیز در تلاش است خود را جنبش سلفی نشان دهد. در حالی که آنها خودشان را سلفی میدانند، اما وهابیت نامیاست که شیعیان و اهل سنت بر این فرقه نهاده اند.(3) لذا با وجود سابقه تاریخی این جنبش و نقشی که این جنبش در دوره معاصر و تحولات فعلی ایفا کرده در زمره جنبشهای تحت حمایت استعمار طبقه بندی شده است.
قوت گیری این جنبش در تاریخ معاصر به محمدبن عبدالوهاب نجدی تمیمیدر سال( 1115 ه ./ 1703 م.) در نجد عربستان نسبت داده میشود.
با وجود آنکه اندیشههای محمد عبد الوهاب در منطقه ای بسیار سخت از نظر زندگی یعنی در صحرای عربستان رشد و نمو کرد بسیاری از کشورهای همجوار از جمله کویت و یمن در اوایل دهه بیستم از قرن بیستم حاضر نشدند زیر لوای این اندیشهها قرار گیرند، اما اکنون به طبع حمایت مالی گسترش فوق العاده ای یافته و این مسئله نیز تحت تاثیر اقدامات عبد الله عزام یکی از معروفترین نیروهای شبه نظامیعرب در افغانستان علیه ارتش اشغالگر شوروی و ابداعات او بوده است.
با وجود این، اهمیت روانی تجاوز شوروی در افغانستان، اقدامات ناسیونالیستی جمال عبدالناصر در مخالفت با عربستانو به طبع آن رویارویی و رقابت الازهر مصر و مذهب شافعی در مقابل روحانیون عربستان از دلایل اصلی اوج گیری این جنبش بوده است.
همکاری کامل اعضای این جنبش با آمریکا در افغانستان برای مقابله با شوروی استکبار ستیزی این گروه اسلام گرا اما دولتی، را کاملا تبلیغاتی کرده است. چرا که اکثر شخصیتها و گروههای وهابی تحت حمایت مستقیم و غیر مستقیم دولتهای غربی قرار دارند.(4)
اما اهمیت جنبش در حمایت از جریان تروریسم فعلی خاورمیانه است؛ مسئله ای که به صورت نظام مندی در راستای حمایت از افراطی گری طراحی شده و با تخریب اسلام به عاملی برای ضربه اسلام بدل شده است. لذا داعش امروز را بایستی نسخه به روز وهابی در منطقه نامید.
در این راستا به اذعان یکی از نویسندگان عربستانی، وهابی بودن داعش، نیازی به تأیید مشایخ و علما ندارد، با گشودن هر کدام از کتابهای اعتقادی وهابیون برنامه کار داعش را به طور مفصل و مستدل مشاهده خواهید کرد.(5)
جنبش سنوسی در لیبی
نام سنوسی برای این جنبش از نام موسس آن سید محمد بن علی سنوسی گرفته شده است. محمد سنوسی روحانی مسلمانی بود که در قرن نوزدهم رسالت دینی خود را پالایش دین اسلام از باورهای نادرست و زنده کردن اصول و بنیان های دینی اسلام میدانست. اما تاکید بر بازگشت به اصول اولیه دینی و حذف عقاید غلط دینی مسلمانان در اندیشه محمد سنوسی شباهت بسیاری با محمدبن عبدالوهاب سعودی دارد.
محمد سنوسی در مکه به تحصیل دینی پرداخت و در آنجا با تشکیل گروههایی از مسلمانان داوطلب به عنوان هسته مرکزی آموزشهای دینی و با نام زاویه، تلاش کرد تا با فرستادن این گروه ها در میان قبایل مسلمان، و فراخواندن آنان به برادری اسلامی، به آموزش دینی قبایل بدوی بپردازد.
شعار این جنبش در الجزایر و لیبی٬ مبارزه با استعمار فرانسه بود، اما به مرور به جای مبارزه با استعمار، منازعه فرقهای و کشتارهای درون اسلامی در دستور کار آنها قرار گرفت. لذا در نهایت جنبش سنوسی نیز راه جنبش وهابیت را در پیش گرفت و هر دو جنبش بر خلاف شعارهای اولیه در نهایت به تشکیل رژیم رسیدند و سرانجام در خدمت منافع غرب قرار گرفتند.(6)
جنبش شاه ولی الله در هند
شاه ولی اللّه ، از رهبران شبه قاره هند بود که جنبش اصلاحی خود را در قرن هجدهم و بین سالهای 1703 ـ 1762 میلادی (1176 ـ 1115) شروع کرد. تشابه نظریات شاه ولی الله با محمد بن عبدالوهاب و نظریه پردازان وهابی از این لحاظ اهمیت دارد که هردو شخص همزمان در مدینه تحصیل کرده و اساتید یکسانی داشته اند. همین شباهت شعارها و دیدگاههای شاه ولی الله و ابن عبدالوهاب سبب شده بسیاری جنبش شاه ولی الله و فرزندانش و سید احمد بارلی و حرکتهای دیگر پیرو آنها در هند را متاثر از جنبش وهابیون بدانند.
لازم به ذکر است که هم ابن عبدالوهاب و هم شاه ولی الله اقدامات خود را در واکنش به مسائل داخلی جوامع اسلامی شروع کردند و با تفکر و تمدن جدید غربی و سیاست و استعمار غربیان و مساله غرب برخورد مخالف سختی نداشتند. در حالی که موضع خصمانه شاه ولی الله نسبت به شیعیان با دیدگاههای بنیاد گرایانه کاملا شبیه وهابیون بود.
جنبشهای ابداعی استعمار
همانطور که اشاره شد عمده جریانها و جنبشهای اسلامی در واکنش به اوضاع نابسامان جوامع اسلامی شکل گرفتند. اما استعمار و به خصوص انگلستان نیز در فرقه سازی و آیینهای ساختگی علیه جریانهای اصیل نقش ویژه ای داشتند. چراکه جریانهایی مانند بابیت و بهائیت مستقیما توسط استعمار غربی به خصوص روسیه و انگلیس ایجاد شد و به عاملی برای ضربه جنبشهای اصلی و واقعی مورد بهره برداری قرار گرفتند.
حمایت دولتهای استعماری از فرق ظاله بهائیت و فرقه بابیه و بسیاری از فرقههای مقدم بر این فرق، از جمله بر کشورهای انگلستان و روسیه امری بدیهی است و حتی برخی منتقدین تاسیس بابی گری و بهایی گری را چه در عقاید و چه درعمل ساخته و پرداخته روسیه و انگلستان میدانند.
این دیدگاه بر اساس کتابی موسوم به «خاطرات کینیاز دالگورگی جاسوس روس در ایران» استوار است که در سالهای آغازین ۱۳۰۰ شمسی در تهران منتشر شد و برخی بهائیان سابق نیز آنرا تایید کردند.
اما گروهی نیز عقاید بابیه و بهائیت را ادامه دیدگاههای شیخیه بر بستر اجتماعی ایران در دوران قاجار میدانند، اما هیچ گروهی حمایت دولتهای استعماری از جمله روسیه و انگلستان در ادامه حیات بابیه و بهائیه را رد نکرده اند.
دلیل این امر نیز وجود اسناد غیر قابل انکار روابط گرم بهائیان با استعمار و حتی اعطای القاب متعدد از سوی استعمارگران به این جنبشها میباشد. همه اینها در حالی است که گروه متاخر دو فرقه ظاله بابیه و بهائیه، یعنی فرقه شیخیه نیز وابستگی غیر قابل انگاری به دولتهای استعماری داشته است.(7) حال اینکه نسخه به روز این فرق امروز عرفانهای نوظهور و مورد حمایت غرب است.
نویسنده: محمد راد
پی نوشت:
1 - http://daneshnameh.irdc.ir/?p=757
2 - شیخ حسن بن احمد بن عبدالرحمن البنا(۱۳۲۴-۱۳۶۸ ه.ق/۱۹۰۰-۱۹۴۸ م.)
3 - جریان سلفی گری را در قرن چهارم هجری (323 ه . ق) گروهی از اهل حدیث به وجود آوردند. آنان، خود را «سلفیه» نامیدند، به این اعتبار که خودشان را پیرو سلف صالح میشمردند و در رفتارها و باورهایشان، خود را تابع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اصحاب و تابعین میدانستند. اما ابن تیمیه از شخصیتهای قرن هشتم هجری نقش ویژه ای در عقاید این گروه دارد.
4 - سید احمد موثقی، جنبشهای اسلامی معاصر، سازمان سمت، تهران 1374، صفحه 112
5 - http://fa.alalam.ir/news/1624932
6 - http://revolution.pchi.ir/show.php?page=contents&id=7451
7 - آسف حسین، مترجم احمد موثقی ، جهان اسلام از منظرهای سیاسی مختلف ، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، 1387