استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

یادداشت | اسلام‌ستیزی یا عرب‌ستیزی؟

  • ۴۳۵

پهلوی عرب‌ستیز نبود بلکه اسلام‌ستیزی‌اش را حامیانش، عوض از عرب‌ستیزی گرفتند. از قضا محمدرضا پهلوی با عرب‌هایی که اسلامشان امریکایی بود، رابطه خوبی داشت جمهوری اسلامی هم عرب‌ستیز نیست، اما با عرب‌ها رابطه صمیمانه هم ندارد.

 

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ از فخرفروشی‌هایی که سلطنت‌طلب‌ها به حامیان جمهوری اسلامی دارند و حتی آن را مایه انتقاد به جمهوری اسلامی و حامیانش کرده‌اند، بحث رابطه با اعراب است. آنها معتقدند حکومت پهلوی نه تنها اعتماد به نفس بیجا به اعراب نمی‌داد که مقابل ایران گردن‌کشی کنند بلکه حتی عرب‌ستیز بود و در بسیاری موارد هم اعراب منطقه از حکومت پهلوی حساب می‌بردند! این در حالی است که جمهوری اسلامی کاری کرده که اعراب مقابل ایران جرئت و جسارت یابند. این ادعاهای سلطنت‌طلبان با نگاهی حتی ظاهری و نه عمیق و حتی بی‌نیاز از بررسی پشت پرده‌ها به راحتی رنگ می‌بازد. در واقع ادعاهای سلطنت‌طلبان و بعضاً پر‌بازدید شدن مطالبشان در شبکه‌های اجتماعی نه حاصل قوت استدلال‌شان بلکه ناشی از کم‌کاری حامیان انقلاب اسلامی و بی‌اطلاعی توده‌هاست.

 

ملکه عربی دربار ایران

ازدواج مقامات جمهوری اسلامی یا فرزندانشان با اعراب چقدر می‌تواند در داخل ایران تعجب و سؤال و اعتراض برانگیزد؟ از طرفی رابطه‌ ایران با اعراب (صرف‌نظر از لبنان و سوریه) در فاصله سال‌های 57 تا 95 چقدر صمیمانه بوده که چنین وصلتی را بتوان احتمال داد؟ آنچه در دو خط بالا نوشتم، حتی تصورش هم برای مردم ایران سخت است، حال برخورد سلطنت‌طلب‌ها با چنین اتفاقی چه خواهد بود، بماند. اما همین چند دهه قبل، چنین اتفاقی در ایران روی داده و در حالی که امروز عرب‌ستیزی به شعار واحد سلطنت‌طلب‌های ایرانی تبدیل شده، همسر اول محمدرضا پهلوی یک شاهزاده‌ عرب بود؛ ملکه فوزیه؛ کسی که قرار بود مادر ولیعهد ایران باشد و اگر فرزندش پسر بود، شاه آینده‌ ایران یک دو رگه‌ ایرانی عربی بود. (در آن صورت معلوم نیست تکلیف خون پاک آریایی چه می‌شد!)

جالب آنکه بر اساس اصل سی‌و‌هفتم متمم قانون اساسی آن زمان ایران، مادر ولیعهد الزاماً باید ایرانی‌تبار می‌بود. مجلس در اقدامی بی‌سابقه نه تنها به فوزیه تابعیت ایران داد بلکه او را ایرانی‌تبار نامید! شهناز فرزند مشترک شاه ایران و فوزیه بعد از انقلاب تابعیت مصری دریافت کرد، چون مادر او مصری بود.

از سویی دیگر، محمدرضا پهلوی علاقه داشت دخترش شهناز را که یک دورگه‌ ایرانی عربی بود، به پادشاه عراق بدهد یعنی باز هم وصلت با اعراب. اما عشق میان شهناز و اردشیر زاهدی مانع آن پیوند دوباره پهلوی عربی شد.

 

اعراب؛ پناهگاه پهلوی‌ها

گرچه وصلت پهلوی‌ها و عراقی‌ها اتفاق نیفتاد اما این ماجرا باعث نشد که شاه در زمان آشوب‌های منجر به کودتای 28 مرداد همراه با ثریا، همسر دومش به عراق پناه نبرد. کشورهای عربی همیشه پناه خوبی برای محمدرضا پهلوی بودند. او پس از انقلاب اسلامی 57 هم در نهایت به مصر پناه برد و انور سادات مصری میزبان او شد. رفیق عرب محمدرضا پهلوی برای او مراسم تشییع و تدفین برگزار کرد و مصر برای همیشه میزبان جنازه محمدرضا پهلوی شد، آنچنان که قبلاً چند سالی را میزبان جنازه رضاخان شده بود.بوسه فرح دیبا بر مزار انور سادات، نشانه قدرشناسی از این مهربانی‌هاست. اینها تازه همه‌ آن چیزی نیست که بر عرب‌ستیزی سلطنت‌طلب‌ها خط حماقت می‌کشد...

 

ایران؛ عزادار ترور پادشاه سعودی

زمانی که در سال 54 فیصل بن عبدالعزیز آل‌سعود معروف به ملک فیصل، پادشاه عربستان ترور شد، دربار پهلوی به صدور پیام تسلیت اکتفا نکرد و رسماً از طرف دربار هفت روز عزای عمومی اعلام شد. هفت روز عزای عمومی در ایران برای مرگ پادشاه سعودی! فقط فکر کنیم اگر جمهوری اسلامی چنین کند، سلطنت‌طلب‌ها چگونه برخورد خواهند کرد. این عزای هفت روزه یقیناً نه نشانه ‌ستیز پهلوی با اعراب می‌توانست باشد و نه حتی حساب بردن آل‌سعود از شاه ایران، بیشتر بوی رفاقت و حتی باج دادن داشت. این طور نیست؟

در مورد از دست دادن جزیره بحرین و بخشیدن کامل اروندرود به عراق هم می‌توان گزارشی جداگانه نوشت؛ سرزمینی که برای ایران بود و حکومت پهلوی آن را نتوانست حفظ کند.

 

ارتش ایران؛ مدافع حکومت عمان

بگذارید به بخشی دیگر از این ماجرا نگاه کنیم. سال 1349 چریک‌های چپ عمان علیه حکومت پادشاهی کشورشان قیام کرده بودند و توانستند کنترل بخش‌هایی از کشور را در دست بگیرند. محمدرضا پهلوی برای کمک به رفقای عربش در عمان، در سال 51 دستور اعزام واحدهای واکنش ارتش شاهنشاهی ایران همراه با 20 بالگرد به عمان را به صورت محرمانه صادر کرد. خبر حضور ارتش ایران در سرکوب قیام مردم عمان چندین سال مخفیانه باقی ماند. از تعداد نیروهای اعزامی هم ارقام موثقی در دست نیست و بین 600 تا 4‌هزار نفر برآورد شده است. آمار کشته‌شدگان هم هیچ‌گاه رسماً اعلام نشد اما برخی منابع ارتش به کشته‌شدن بیش از ۲۰۰ نفر از نیروهای ارتش شاهنشاهی ایران و مجروح‌شدن بیش از ۷۰۰ نفر اشاره دارند. (مدافعان حکومت پادشاهی عمان!) جالب آنکه صدام در یکی از بازجویی‌های سال 2004 در مورد ارتش شاه می‌گوید: «اگر ارتش شاه هنوز وجود داشت، ما آنها را ظرف یک ماه شکست می‌دادیم

 

اسلام‌ستیزی یا عرب‌ستیزی؟

پهلوی عرب‌ستیز نبود بلکه اسلام‌ستیزی‌اش را حامیانش، عوض از عرب‌ستیزی گرفتند. از قضا محمدرضا پهلوی با عرب‌هایی که اسلامشان امریکایی بود، رابطه خوبی داشت جمهوری اسلامی هم عرب‌ستیز نیست، اما با عرب‌ها رابطه صمیمانه هم ندارد. برای جمهوری اسلامی اسلام و وحدت جهان اسلام است که موضوعیت دارد، وگرنه نژاد ملت‌ها ملاک تنظیم روابط سیاسی دولت‌هایشان نیست. اسلام‌ستیزی پهلوی را به اشتباه عرب‌ستیزی جا می‌زنند، در حالی که پهلوی‌ها با اعرابی که غرب حامی‌شان بود، رابطه خوبی داشتند و حمایت جمهوری اسلامی از ملت‌های مسلمان را باج دادن نظام به اعراب تفسیر می‌کنند، در حالی که نه نژاد اعراب بلکه این دین‌شان است که برای جمهوری اسلامی ایران موضوعیت دارد.

سلطنت طلب آریایی! هنوز دارید شعار عرب‌ستیزی می‌دهید؟ اشکالی ندارد، فقط به این فکر کنید که حتی اگر بخواهید بر سر مزار اعلیحضرت فقیدتان بروید، باید از همین عرب‌ها ویزا بگیرید؛ ویزایی که البته با وقوع انقلاب اسلامی و تیرگی روابط ایران و مصر، به شما به عنوان یک شهروند ایرانی تعلق نخواهد گرفت.

نویسنده: کبری آسوپار

انتهای پیام/

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی