استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

گزارش | دلایل بقای رژیم صهیونیستی

  • ۴۵۵

یکی از دلایل آن، نفوذ گسترده جریان سلطه‌جوی صهیونیسم در عالم است. خطر این جریان سلطه‌جوی قدرت‌طلب که یکی، دو قرن است آشکارا فعالیت می‌کند و دستگاه‌های رسانه‌ای و شریان‌های اقتصادی دنیا را تحت تأثیر قرار داده باید شناخته شود.

 

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ نخستین نشست تخصصی «جایگاه و عملکرد حوزه‌های علمیه در تقابل با صهیونیسم» با هدف شناسایی ظرفیت حوزه‌های علمیه از سوی مؤسسه بررسی‌های راهبردی بعثت با حضور اساتید حوزه و دانشگاه در تاریخ بیست و نهم اردیبهشت ماه سال جاری در شهر مقدس قم برگزار شد.

در ادامه سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین علی عباسی، رئیس جامعه المصطفی العالمیه تقدیم می‌گردد:

در ابتدا آرزوی قبولی طاعات و عبادات و استجابت دعای اساتید بزرگوار را در ماه ضیافت الهی داریم. همچنین از کسانی که این جلسه را ترتیب دادند و بانیان آن تشکر می‌کنیم. در آستانه روز قدس هستیم. همان‌طور که دوستان بیان فرمودند راهپیمایی روز قدس، از ابتکارات حضرت امام و جمهوری اسلامی به حساب می‌آید. حضرت امام از ابتدای نهضت، مسئله فلسطین و قدس شریف را در سخنرانی‌های خود مطرح کردند. در همین جا و در ابتدا گرامی می‌داریم یاد و خاطره شهدای مقاومت را که سال‌ها جان‌های خود را فدای این مسیر کردند و در رأس همه آن‌ها به سردار مقاومت برادر عزیز حاج قاسم سلیمانی درود بفرستیم و علو درجات همه آن‌ها را از خداوند متعال خواستاریم.

روز قدس، مسئله بین‌المللی اسلامی و جهانی است. امام ابتکاری به خرج دادند و این مسئله را تبدیل به مسئله‌ای جهانی یا بین‌المللی اسلامی کرد. استحضار دارید که روز قدس در این چهار دهه در بین مردم به خوبی پذیرفته شده ولی از طرف جریان رسانه‌ای سلطه و به‌خصوص از طرف دولت‌های استعماری و دست‌نشانده تلاشی صورت گرفته که مسئله قدس کمرنگ‌ شود، ولی عملاً توفیق چندانی نداشتند.

قدس، مسئله‌ای مهم و شاید به معنای مهم‌ترین مسئله جهان اسلام است و باید به همین نحو در جهان اسلام مطرح شود. وظیفه‌ای که علما و گروه‌های مؤثر، اندیشمندان و متفکران و نخبگان دنیای اسلام به عهده دارند این است که این مسئله مشمول مرور زمان نشود. کسانی که به تشکیل این رژیم جعلی کمک کردند تلاش می‌کنند تا این مسئله به نحوی استمرار پیدا کند که نسل‌ها بیایند و بروند و این مسئله تاریخی به فراموشی سپرده شود؛ به تعبیر حقوقی مشمول مرور زمان گردد، یعنی این مسئله مربوط به چند قرن قبل بوده و تمام شده است. تلاش اصلی مراکز علمی و مراکز پژوهشی این است که این مسئله زنده بماند و فراموش نشود و تبدیل به آرمانی شود که در این راه فداکاری کنند.

این مسئله، طایفه‌ای یا ناسیونالیستی یا مسئله اعراب یا حتی مسئله جهان اسلام نیست، بلکه مسئله‌ای جهانی و بشری است. بر‌اساس ضوابط و قواعد دنیای امروز پذیرفتنی نیست که گروهی خانه و کاشانه و سرزمین ملتی را غصب و آن‌ها را آواره کنند و بدون هیچ سابقه‌ای در منطقه اعلام موجودیت نمایند و برای تحقق این هدف دست به جنایت بزنند، پیرزن‌ها و پیرمردها را قتل‌عام کنند و مردم را در محاصره اقتصادی قرار دهند و انواع فشارها را بر آن‌ها تحمیل کنند. این مسئله انسانی و جهانی است و باید در جهان زنده نگه داشته شود.

عربی معرفی کردن مسئله فلسطین، اشتباهی راهبردی است؛ چون این مسئله عربی نیست، بلکه جهانی و مسئله بین‌المللی اسلامی است. من به انگیزه‌های کسانی که به شکل‌گیری این رژیم کمک کردند نمی‌پردازم، چون بنا ندارم و فرصت آن نیست؛ اما باید به علل استمرار این رژیم توجه کرد.

چرا بیش از هفت دهه از این مسئله می‌گذرد ولی حل نشده است؟ یکی از دلایل آن، نفوذ گسترده جریان سلطه‌جوی صهیونیسم در عالم است. خطر این جریان سلطه‌جوی قدرت‌طلب که یکی، دو قرن است آشکارا فعالیت می‌کند و دستگاه‌های رسانه‌ای و شریان‌های اقتصادی دنیا را تحت تأثیر قرار داده باید شناخته شود. این جریان، نفوذ گسترده‌ای در بسیاری از سازمان‌ها و مراکز جهانی دارد. در بسیاری از کشورهای غربی کسانی که کاندیدای موقعیت‌های ریاست‌جمهوری یا پارلمانی می‌شوند احساس می‌کنند که باید به نحوی دل این مجموعه سلطه‌جو را به دست آورند و اگر در برابر آن‌ها قرار بگیرند مشکل پیدا می‌کنند.

در انتخابات اخیر فرانسه، بعضی از کاندیداها انتقادات نرمی از صهیونیسم مطرح کردند و بلافاصله از انتخابات برکنار شدند. وقتی رئیس‌جمهور کشوری نقدی علیه رژیم صهیونیستی می‌کند چنان برای او جریان‌سازی می‌کنند تا او کنار گذاشته شود. معرفی‌کردن این جریان، باید در پژوهشگاه‌ها دنبال شود؛ چراکه ما هنوز به اعماق پشت‌پرده این جریان آن‌چنان که بایسته است نرسیده‌ایم.

به طور طبیعی به دلیل نفوذ این جریان، قدرت‌های بزرگ از این رژیم جعلی حمایت می‌کنند. در گذشته انگلستان و فرانسه و امروز آمریکا از صهیونیسم حمایت می‌کنند؛ البته کوتاهی نهادهای جهانی هم قابل انکار نیست. ما منکر ارزش نهادهایی نیستیم که در پی حل مشکلات جهانی هستند، بلکه نظم غیرعادلانه‌ای در این جهان قرار داده شده و بسیاری از این نهادهای بین‌المللی مدافع این نظم هستند. افشای این حمایت‌ها و پشتیبانی‌ها توسط اهل قلم و اهل اندیشه و ایراد گرفتن به این رفتارها جزو وظایف علمی است و از نخبگان و عالمان انتظار می‌رود که چنین کاری را انجام دهند. در کنار سستی به وجود آمده خیانت برخی دولت‌های به ظاهر مسلمان وجود دارد که بیش از ۷۰ سال است که دائماً با این جریانِ سازش‌کارِ خیانت‌پیشه روبه‌رو هستند. نتیجه این کارها باعث ادامه حیات رژیم مجعول غیرقانونی غیرانسانی، و تحریم و کنارگذاشتن مخالفان شده است.

انقلاب اسلامی شرایط را تغییر داد. جریان مقاومت، محصول اندیشه انقلاب اسلامی است. نسخه شفابخش دنیای اسلام برای عبور از پدیده جعلی رژیم صهیونیستی، اندیشه مقاومت است. به‌همین‌رو، تمام تلاش رژیم صهیونیستی و حامیانش برای آسیب‌زدن به این تفکر است. تلاش برای حذف کسانی مثل شهید سلیمانی و آسیب‌زدن به جریان مقاومت و ایجاد فتنه مذهبی و فتنه تکفیری که حدود ده سال است حامیان رژیم مجعول در منطقه به راه انداختند برای از بین بردن تفکر مقاومت و تفکر انقلاب اسلامی است. به نظر می‌رسد تنها راه‌حلِ عبور از این بحرانْ مقاومت باشد.

چرا رژیم صهیونیستی و حامیان آن تلاش کردند تا بقای این رژیم را تضمین کنند؟ همه طرح‌ها و قراردادهایی مثل پیمان کمپ دیوید، پیمان اُسلو و معامله قرن تلاشی برای تضمین بقای رژیم مجعول و شکل‌گیری هنجاری عالم‌گیر برای پذیرش آن‌ها به‌خصوص در بین کشورهای مسلمان بوده است. جریان مقاومت این تلاش را بهم زده وگرنه تمام تلاش آن‌ها برای تثبیت این رژیم بوده است.

امروز وظیفه عالمان، حوزه‌های علمیه و مراکز پژوهشی زیر سوال بردن این طرح‌های به ادعای صلح و نشان‌دادن عدم صلح پایدار در منطقه و جهان است. بدون احقاق حقِ مظلوم و دستیابی به حقوق تضییع شده ملت فلسطین و مسلمانان، صلح پایدار وجود نخواهد داشت و باید آشکارا تصریح کرد که با وجود این رژیم غاصب و جعلی صلحی به وجود نمی‌آید. مسلمانان، دشمن صلح و دوستی ملت‌ها نیستند، اما صلح پایدار به معنای پذیرش حقوق مردم توسط توسعه‌طلب‌ها و سلطنت‌طلب‌هاست. راه‌حلی که انقلاب اسلامی از اول ارائه کرده این است که مردم اصیل و بومی منطقه خودشان تصمیم بگیرند. عرف عالم حکم می‌کند که نظر اکثریت ملتِ ساکنِ بومیِ اصیلِ این منطقه پذیرفته شود. چرا در برابر این حرف منطقی موضع گرفته می‌شود؟ بایستی این نظر به عنوان وظیفه‌ای در عرصه بین‌المللی منتشر شود.

دوستان گفتند که راجع به فعالیت‌های حوزه در عرصه بین‌الملل صحبت بشود ولی فکر می‌کنم بیش از فرصتی که حقم بود و می‌توانستم صحبت کردم. این موضوع نیاز به فرصت جداگانه دارد. از دوستان عزیز عذرخواهی می‌کنم و برای همه آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

انتهای پیام/

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی