استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

گفت‌وگو | تحلیل خواندنی از عملکرد انجمن حجتیه (بخش دوم و پایانی)

  • ۷۵۲

مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی اصلا انجمن حجتیه را قبول نداشت و به شدت به انقلاب پایبند بودند. من یک روز در رابطه با آقای خویی از ایشان سوال پرسیدم و گفتم: آقا جان! نظر شما در رابطه با آقای خویی چیست؟ آیت‌الله تبریزی از شاگردان آیت‌الله خویی بودند در پاسخ به من گفتند که آقای خویی اصلا با انقلاب مخالف نبودند و معتقد بودند که نمی‌شود و ما هم مثل ایشان فکر ‌می‌کردیم.

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ انجمن حجتیه در دهه سی توسط مرحوم شیخ محمود حلبی با هدف مقابله با بهائیت تأسیس شد. افکار و عملکرد این انجمن طی نیم قرن اخیر مورد بحث و بررسی فراوانی از سوی منتقدین؛ محققین و پژوهشگران واقع شده است.

با آغاز نهضت اسلامی مواضع و عملکرد انجمنی‌ها با فراز و نشیب‌هایی همراه شد. امام خمینی ابتدا با تقاضای استفاده آن‌ها از سهم امام موافقت کرد و پس از مدتی با روشن شدن عمق تفکرات و مواضع آن‌ها، موافقت اولیه را ملغی کرد.

پس از پیروزی انقلاب نیز، انجمن حجتیه به یکی از گروه‌های چالشی در مقابل نظام اسلامی تبدیل شد و تا به امروز به عنوان یک جریان خزنده ادامه فعالیت داده است. به هر ترتیب بررسی سوابق دیروز و مواضع امروز این انجمن زوایای پیدا و پنهان متعددی دارد. در همین رابطه با حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی طائب از محققین تاریخ و فعالین فرهنگی درباره انجمن حجتیه به گفتگو نشسته‌ایم.

او که خود در اوان طلبگی با شیخ محمود حلبی در ارتباط بود، حقایقی جالبی را از قول موسس انجمن حجتیه روایت می‌کند. همچنین اشاراتی هم به شکل‌گیری و اثرگذاری جریانات انحرافی در تاریخ شیعه دارد. وی که خود از جانبازان و رزمندگان دوران دفاع مقدس است، ناگفته‌های قابل تأملی درباره مواضع حجتیه‌ای‌ها در دوران جنگ هشت ساله دارد.

مشروح بخش دوم گفت‌وگو؛

روایت اولی که به آن استناد می‌کردند از لحاظ سندیت محکم هست؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: روایت اول سند دارد ولیکن اصلا معنایش این نیست. این روایت بدین معناست که هر کسی قیام کند و به خودش دعوت کند یعنی در مقابل اهل‌بیت(ع) قرار بگیرد. در قیام زید از حضرت صادق(ع) پرسیدند نظر شما درباره قیام زید چیست؟ امام فرمودند زید مردم را به خودش دعوت نمی‌کرد. زید حرکت کرد و می‌خواست حق را به ما برگرداند اما نشد. اگر موفق می‌شد حق را به ما برمی‌گرداند. آن روایتی که انجمنی‌ها به آن استناد می‌کنند مربوط می‌شود به ابومسلم خراسانی و ابراهیم عبدالله که به نفس خودشان دعوت می‌کردند نه کسی که به خدا و اهل‌بیت(ع) دعوت می‌کند. لذا حضرت امام خمینی هم که به خودشان دعوت نمی‌کردند بلکه مردم را به اسلام و خدا و اهل‌بیت دعوت می‌کردند.

چرا امام برای انجمنی‌ها واژه‌ متحجر را بکار می‌بردند؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: ببینید ما در باب روایات یک برخورد لفظی تحجری داریم و یک وجه جمعی داریم. انجمنی‌ها برای نفی حکومت اسلامی به دو حدیث نفی پرچم و دیگر آن حدیث حرکت برای دفع ظلم استناد کردند. در صورتی که ما آیات و روایات بسیاری در تأکید به دفع ظلم داریم. این‌ها فقط به همین دو روایت بسنده کرده بودند و گویی گوش خود را بر روایات دیگر بسته بودند. باب فهم خود را بسته بودند. معنای تحجر یعنی چه؟ تحجر به معنی سنگ یعنی بسنده کردن به یک ظاهر بدون این‌که بخواهد تفسیرهای این ظاهر را بفهمد. هیچ حاضر نیست فکر جدید روی این روایت که ناشی از استنباط است را بپذیرد.

مثالی در فقه می‌زنم. در ایام حج که حجاج به سرزمین وحی اعزام می‌شوند باید در منطقه منا قربانی انجام دهند. منا منطقه‌ محدوی است و تعداد حجاج هم زیاد شده است و در فصل تابستان هم هوا گرم است. حدود یک میلیون نفر ‌در آنجا گوسفند قربانی می‌کنند. در آنجا سردخانه‌ای هم وجود نداشت در نتیجه لاشه‌های گوسفندان را با لودر می‌بردند و خاک می‌کردند. یکی از مراجع فکر می‌کنند و می‌گویند که این حرکت موجب اسراف می‌شود و اعلام می‌کند ذبح کشتن واجب است اما اسراف کردن هم حرام هست. آن مرجع گفت امروز گوسفندان را کجا ذبح می‌کنند؟ گفتند به دلیل ازدحام جمعیت در مشعر می‌کشند. مشعر هم که در بیرون منا قرار دارد. مرجع فتوا داد که به دلیل این‌که اسراف نشود تلفنی به ایران خبر بدهند و در ایران هم می‌توانند گوسفندان را قربانی کنند و چون در فقه آمده که اگر در منا نتوانستید گوسفند تهیه کنید می‌‌توانید بعد از اعمال گوسفند را قربانی کنید لذا اگر در آن زمان تلفن در دسترس نداشتید می‌توانید به محض این‌که به تلفن دسترسی پیدا کردید اعلام کنید برایتان قربانی کنند.

وقتی این فتوا منتشر شد عده‌ای بلوا راه انداختند که دستورات اسلام را فلان مرجع نقض کرده است. مقام معظم رهبری پس از اطلاع از این فتوا از مرجع تقلید تمجید بعمل آوردند نتیجه این فتوا این شد که عربستان سردخانه تهیه کرد و برای جلوگیری از خراب شدن گوشت‌ها گوسفندهای ذبح شده را در سردخانه نگهداری کردند. متحجر افردای هستند که آمدند مقابل این فتوا ایستادند و گفتند که باید در منا قربانی انجام شود. در صورتیکه فعل حرام اسراف را مرتکب می‌شدند.

انجمن حجتیه در قبل از انقلاب و بعداز انقلاب چه تفاوتی در روش داشت؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: انجمن به دلیل این‌که در تفکر خودشان به طور مبنایی ایجاد حکومت قبل از امام زمان را ممنوع می‌دانست نمیتوانست با جمهوری اسلامی منطبق شود ولی از طرف دیگر هم خودش را به تبلیغ برای امام زمان مقید می‌دانست. قبل از انقلاب تفکرشان هم این بود که اگر ما با شاه مبارزه کنیم از بین می‌رویم لذا گفتند که در حکومت بروید مشغول شوید. خیلی از این آقایان انجمنی در رژیم پهلوی مشغول به کار بودند. بعد از انقلاب هم که دیدند حکومت شبه اسلامی شده است گفتند بروید و جذب سیستم شوید اما تفکرات خودمان را تبلیغ و اجرا کنیم و بدین ترتیب خیلی از این آقایان نفوذی شدند.

این نکته را هم عرض کنم که آقای حلبی از نفوذ ساواک در تشکیلات انجمن خبر نداشت و می‌گفت: چه کسی گفته که ما می‌گوییم فساد باید زیاد شود تا ظهور صورت بگیرد؟ ولیکن در زیر مجموعه‌ها این حرف زده می‌شد. وقتی جمهوری اسلامی پیروز شد این افراد نفوذی که تحت تأثیر ساواک قرار داشتند در نظام نفوذ کردند تا حکومت را بر اساس تفکرات‌شان زمین‌گیر کنند. اقدام به خرابکاری‌هایی کردند و خیلی خطرناک هستند. امثال آقای سروش و مهاجرانی از این دسته افراد هستند. سروش یک انجمنی مطلق هست که امروز مقابل حکومت اسلامی ایستاده و می‌گوید: دیدید گفتم حکومت اسلامی امکان‌پذیر نیست، ببینید امروز چقدر ظلم می‌شود. لذا در بعضی از مواقع که ملاحظه می‌کنید ظلمی صورت می‌گیرد منافع مادی در کار نیست بلکه می‌خواهند ثابت کنند که حکومت اسلامی قبل از امام زمان امکان‌پذیر نیست.

بدیل انجمن حجتیه در طول تاریخ اسلام چه جریانی است؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: همانطور که در اول گفتگو مطرح شد در طول تاریخ هرگاه در شیعه برای پاسخگویی جریانی به راه افتاده ابتدا با نیت خیر شروع به حرکت کرده است. آرام آرام تبدیل به فرقه شده مثل زیدیه و بعد از آن بطریه. خود همین فرقه‌ها تبدیل به جریانی در تقابل شیعه اصیل می‌شدند. نهایتا منجر به این می‌شد که توان زیادی از شیعه گرفته می‌شد. در اوایل انقلاب نیز ما همین مسائل را داشتیم. چقدر با حزب توده درگیری داشتیم به گونه‌ای که فکر می‌کردیم دشمن اصلی شوروی است. بعد دیدیم که امام فرمودند آمریکا شیطان بزرگ است باز هم عده‌ای به امام خطر شوروی را گوشزد می‌کردند. تا این‌که لانه جاسوسی تسخیر شد فهمیدیم تا به امروز سر کار بودیم. در صورتیکه حزب توده خود زاییده آمریکا بود. در طول تاریخ از این جریان‌های مشغول‌ساز و منحرف‌کننده زیاد داشته‌ایم.

با توجه به شناختی که از انجمن حجتیه دارید مواضع انجمنی‌ها در دوران دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: ببینید که در زمان جنگ چه کسانی به مخالفت از دفاع ایران در مقابل بعثی‌ها می‌پرداختند. مهندس بازرگان و غالب اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی از این دسته افراد بودند. تمامی این افراد به انجمن وابسته بودند بعضی از این افراد رسما اعلام نمی‌کردند اما تفکرات انجمن را پیاده می‌کردند. شما بروید ببینید چند تا انجمنی بعد از انقلاب داریم که شهید شده باشد؟ مگر این افراد در جبهه حاضر می‌شدند.

مدرسه علوی تهران تحت تعلیم انجمن حجتیه قرار داشت. دانش‌آموزان این مدرسه در جبهه حاضر نمی‌شدند. یک روز به زور و با کمک بچه‌های بسیج و شهید میثم محمدی که از بچه‌های انقلابی مدرسه علوی بود برای سخنرانی به آن مدرسه رفتم. عنوان سخنرانی هم توضیح نظریه حضرت آیت‌الله‌ العظمی خویی در رابطه با جهاد بود. انجمنی‌ها اکثرا مقلد آقای خویی بودند و مخاطبین‌شان را هم به تقلید از ایشان دعوت می‌کردند. من در آن سخنرانی عین نظریه مرحوم خویی را بیان کردم بعد از سخنرانی 50 نفر از دانش آموزان مدرسه علوی اعلام آمادگی جهت حضور در جبهه کردند. مسئولین مدرسه گفتند که فلانی آمد مدرسه ما را خراب کرد. در مدرسه علوی قبل از این هر کسی به جبهه می‌رفت از مدرسه اخراجش می‌کردند.

کدام یک از مراجع از انجمن حجتیه حمایت می‌کردند؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: عرض کردم که وقتی من فتوای آقای خویی را در مدرسه علوی اعلام کردم آمدند گفتند چرا این فتوا اینجا بیان کردید؟ در صورتی که خود را مقلد آیت‌الله خویی می‌دانستند. آقای خویی در آن فتوا فرموده بودند اگر ولی فقیه جهاد ابتدایی را جایز بداند حق دارد چه برسد به دفاع. در صورتی که انجمنی‌ها اعلام می‌کردند جهاد ابتدایی در دوران غیبت حرام است. تمامی مباحث شرعی در مدرسه علوی را از زبان آقای خویی اعلام می‌کردند. وقتی فتوای آقای خویی را خواندم 50 نفر اعلام آمادگی کردند و مسئولین مدرسه فکر اینجا را نکرده بودند. انجمنی‌ها هر مرجعی را که مطابق منافعشان حرف می‌زد را قبول داشتند وقتی که مرجع تقلیدشان علیه منافع انجمن حرف می‌زد تخریب می‌کردند و غالبا مراجعی را به بچه‌ها معرفی می‌کردند که ساکن ایران نبودند و دسترسی به آن‌ها سخت بود.

الان کدام مرجع را معرفی می‌کنند؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: تلاش دارند که خود را مقلد آیت‌الله سیستانی معرفی کنند. گرچه اگر حقیقت افکار آقای سیستانی را توضیح دهند دچار درماندگی می‌شوند و همیشه سعی می‌کنند مرجعیت بیرون از ایران را معرفی کنند.

گاهی انجمنی‌ها دم از ارادتمندی به آیت‌الله ضیاء‌آبادی و مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی می‌زنند. با توجه به ارتباط نزدیکی که با میرزا جواد آقا داشتید در این‌باره هم توضیحاتی بدهید؟

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب: آقای ضیاءآبادی از انقلابیون درجه یک هستند. ایشان پیشنمار مسجد علی‌ابن موسی‌الرضا در خیابان ایران بودند این مسجد کلی شهید و جانباز تقدیم انقلاب کرده ‌است. هنگامی هم که ایشان در منطقه شمیران تفسیر قرآن را شروع کردند، تفسیرشان آن تفسیری نبود که باب میل انجمنی‌ها باشد. ایشان بارها اعلام کرده‌اند که ما در اسلام خانه‌نشینی نداریم و اگر ‌می‌توانید حتی یک نفر را هم مسلمان کنید نباید در خانه بمانید.

مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی اصلا انجمن حجتیه را قبول نداشت و به شدت به انقلاب پایبند بودند. من یک روز در رابطه با آقای خویی از ایشان سوال پرسیدم و گفتم: آقا جان! نظر شما در رابطه با آقای خویی چیست؟ آیت‌الله تبریزی از شاگردان آیت‌الله خویی بودند در پاسخ به من گفتند که آقای خویی اصلا با انقلاب مخالف نبودند و معتقد بودند که نمی‌شود و ما هم مثل ایشان فکر ‌می‌کردیم، اما امام آمد و ثابت کرد که می‌شود. حرف آقای خویی با توجه به جو مأیوس‌کننده عراق آن زمان بیان شده بود.

انتهای پیام/

منبع: گفت‌وگوی پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی با حجت‌الاسلام والمسلمین طائب(99/01/25)

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی