استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

گفت‌وگو| شباهت‌های انقلاب اسلامی با انقلاب پیامبر اکرم(ص)

  • ۱۰۶۶

مبنای انقلاب اسلامی و انقلاب پیامبر قرآن است. هر دو به دنبال براندازی رژیم طاغوتی و تأسیس رژیم اسلامی بر اساس قرآن و با محوریت حاکم الهی هستند. حاکم الهی در صدر اسلام رسول خدا و امیرالمؤمنین به نصب خاص بودند ولی در زمان ما ولایت فقیه به نصب عام است.

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ انقلاب اسلامی ایران ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند. پس از پیروزی انقلاب، ایران از نظر اوضاع و احوال داخلی عرصه حوادث تاریخی و مهم بی‌شمار و از نظر مسائل بین‌المللی کانون توجه سیاستمداران و عموم مردم جهان شد.

این انقلاب نهضت مستقلی بود و با تأثیری که بر مستضعفان و مخصوصاً مسلمانان جهان به جا نهاده بود کاخ‌های مستکبران را به لرزه افکنده بود. انقلاب اسلامی پس از 1400 سال توانست اسلام ناب محمدی را مطرح کند.

پایگاه تاریخ تطبیقی نیز برای بررسی شباهت‌های انقلاب اسلامی با انقلاب پیامبر اکرم(ص) گفت‌وگویی با دکتر جواد سلیمانی، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) داشته که در ادامه متن آن را ملاحظه می‌کنید؛

 

تاریخ: میان انقلاب اسلامی با انقلاب پیامبر(ص) چه شباهت‌هایی وجود دارد؟

مبنای انقلاب اسلامی و انقلاب پیامبر قرآن است. هر دو به دنبال براندازی رژیم طاغوتی و تأسیس رژیم اسلامی بر اساس قرآن و با محوریت حاکم الهی هستند. حاکم الهی در صدر اسلام رسول خدا و امیرالمؤمنین به نصب خاص بودند ولی در زمان ما ولایت فقیه به نصب عام است یعنی نصب آسمانی می‌باشد یعنی حکومت به وجود آمده و حاکمیت دست کسی بیفتد که خدا آن را تأیید می‌کند.

نصب عام یعنی کسی که معدل تقوا، عدالت، اسلام‌شناسی و سیاست و فقاهت را بیشتر از سایرفقها دارد طبق نصوصی که وجود دارد باید حاکم الهی در عصر غیبت باشد. معیار اتباع از این شخص حجیت رأی او و نه عصمت است. رأی او حجت است به همین دلیل باید ما از او تبعیت کنیم و لو اینکه معصوم نباشد.

اگر در میدان نبرد سربازی بگوید که من دیدم که دشمن از سمت چپ می‌آید و به اطرافیانم گفتم که به سمت چپ شلیک کنید در حالی که فرمانده گفته بود به سمت راست شلیک کنید. او را محاکمه می‌کنند چون رأی او حجت نبود. شاید نظر سرباز درست باشد اما چون نود درصد رأی فرمانده درست است به همین دلیل رأی فرمانده حجت می‌باشد. حاکمیت الهی هم به همین صورت است. رأی ولی حجت می‌باشد و در قیامت تبعیت از او انسان را عذرپذیر می‌کند. گاهی حاکم معصوم است و اصلاً اشتباه نمی‌کند گاهی هم معصوم نیست و در هزار مورد یک مورد اشتباه می‌کند.

انقلاب رسول خدا دو عصر داشت. اول، عصر تنزیل که نزول معارف انقلاب بود. رسول خدا مردم را با تعالیم مردم آشنا کرد و حکومت قریش را سرنگون ساخت و حکومت اسلامی مستقر گردید. در انقلاب، اسلام جا افتاده بود. قرآن و رسالت و امامت را مردم قبول داشتند، اما مردم نمی‌دانستند که در قرن بیستم اسلام می‌تواند بدرخشد. این مسئله را امام در دل‌ها نازل کرد.

امام روی شاگردانش کار کرد و شاگردانش هم روی مردم کار کردند و رژیم طاغوت را برانداختند. دشمنی دشمن در این دو عصر عریان است. عصر تنزیل انقلاب سه مرحله داشت: براندازی رژیم طاغوت؛ تأسیس نظام اسلامی؛ تثبیت حکومت اسلامی. در عصر پیامبر طاغوت قریش و در انقلاب رژیم طاغوت سرنگون شد. تأسیس دو انقلاب صورت گرفت.

در عصر پیامبر تثبیت حکومت اسلامی با جنگ‌های متعددی مثل جنگ احد، خیبر و خندق و ... بود و در جمهوری اسلامی با هشت سال جنگ این عمل صورت گرفت. رسول الله از دنیا رفت، امام هم از دنیا رفت و عصر جدیدی به نام عصر تأویل شروع شد. حرکت‌های آینده انقلاب براساس مبادی گذشته استمرار پیدا می‌کند.

در اینجا عده‌ای به علت هواپرستی و جهل و نادانی روش‌هایی برای استمرار حرکت انقلاب پیشنهاد کردند که با خط اصیل انقلاب اسلامی متفاوت بود. در صدر اسلام، فقط خط اهل‌بیت و امام معصوم اسلام ناب بود. بقیه خطوطی که اموی‌ها و عباسی‌ها پیشنهاد می‌کردند انحرافی بود. در زمان ما تنها راه صحیح ولایت بود. بقیه خطوطی که گروه‌ها و گرایش‌های سیاسی پیشنهاد می‌کردند انحرافی بود. پس تنها خط صحیح، راه ولایت است.

 

تاریخ: آیا در نوع دشمنی دشمنان کنونی انقلاب اسلامی با دشمنان صدر اسلام نیز شباهت‌هایی می‌توان یافت؟

استراتژی دشمن در این عصر نفوذ و استحاله می‌باشد. در صدر اسلام دشمن، بنی امیه و بعضی از سران قریش بود، جریان زرسالارِ برانداز که در پی براندازی حکومت اسلامی بود و هیچ اعتقادی به حکومت دینی و دین نداشت. در زمان ما هم آمریکا و اسرائیل و آل سعود قدرت برتری هستند که به دنبال براندازی حکومت اسلامی هستند.

در زمان پیامبر، ایشان فرمودند که مواظب جریان نفاق باشید. «إِذَا بَلَغَ آلُ أَبِی الْعَاصِ ثَلَاثِینَ رَجُلًا اتَّخَذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا، وَ عِبَادَهُ خَوَلًا، وَ دِینَهُ دَخَلًا»[1] اگر خاندان اموی سی رجل سیاسی را وارد حکومت اسلامی بکنند دین خدا را تحریف می‌کنند و مردم را برده خودشان می‌سازند و بیت المال را به دست می‌گیرند و نظام اسلامی دوباره به عصر جاهلیت برمی‌‌گردد. در نظام ما این جریان به همین صورت است.

امام فرمود که آمریکا شیطان بزرگ است. حضرت آقا هم پیاپی این مسئله را توضیح دادند. در سال‌های اخیر، بعد از روی کار آمدن آقای روحانی، حضرت آقا فرمودند که مواظب جریان نفوذ باشید. در این زمان دشمن می‌خواهد نفوذ کند چون کاتالیزورهایی به نام ریزش و لغزش خواص برای نفوذ ایجاد شد.

بعضی از خواص با جهل و نادانی و برخی به خاطر دنیاپرستی ریزش کردند. در جایی برطبق ارزش‌های امام و گاهی برطبق ارزش‌های دشمن سخن می‌گفتند به همین دلیل جامعه سست شد و عصر تزلزل اعتقادات انقلابی، شبهات و نفاق در روحیه انقلابی و نفاق نو به وجود آمد.

در این عصر خطر نفوذ بالا رفت چون بسیاری واسطه نفوذ شده بودند. آنها دست دشمن را می‌گرفتند و می‌گفتند که با دشمن مصالحه کنید، چون آنها اصلاً دشمن نیستند رقیب هستند. آمریکا رقیب در خور تعامل است. در صدر اسلام، گروهی می‌گفتند که ابوسفیان و بچه‌هایش رقیب در خور تعامل هستند، اما امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمود که آنها دشمن هستند و در خور تعامل نیستند. اصل، در برخورد با آنها چالش و تقابل است، مگر استثنایی به وجود بیاید.

این افراد می‌گفتند اصل در برخورد با این‌ها تعامل و مصالحه است، مگر استثنایی باشد که چالش و تقابل رخ دهد. در زمان ما، جبهه‌ای به دنبال میانه‌روی و جبهه پیرو اهل‌بیت به دنبال مقاومت هستند. پس در اینجا جبهه مقاومت معنا پیدا کرد وگرنه در عصر تنزیل، همه اهل مقاومت بودند. در عصر تأویل استراتژی دشمن عوض شد و با مذاکره جلو آمدند. حضرت آقا فرمودند این دست چدنی است و رویش پارچه مخملی کشیده‌اند، فریب نخورید. عده‌ای هم فریب خوردند.

در این روزگار، ما شاهد چالش بزرگ در امت اسلامی هستیم. باید انقلاب جدیدی برای احیای ارزش‌ها و حرکت به مسیر بنیانگذار انقلاب اسلامی رخ دهد. حرکت در آن مسیر علیه خواص اهل لغزش است. این افراد علیه انقلاب عمل می‌کنند. به همین دلیل امیرالمؤمین می‌فرماید: «إِنَّمَا أَصْبَحْنَا نُقَاتِلُ إِخْوَانَنَا فِی الْإِسْلَام‏»[2] من در روزگاری زندگی می‌کنم که با برادرانم در اسلام جنگ می‌کنم یعنی با برادرانی که قبلاً در یک جبهه بودیم جنگ می‌کنم چون «عَلَى مَا دَخَلَ فِیهِ مِنَ الزَّیْغِ وَ الِاعْوِجَاجِ وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّأْوِیل‏» در دل آنها میل به گمراهی پیدا شده و در اصولی شبهه می‌کنند که قبلاً به آن معتقد بودند و کج‌روی و اعوجاج دارند.

موسوی می‌گوید من ولایت‌فقیه و نظام را قبول دارم، اما اگر چند بار رأی‌گیری کنید و اسم من از صندوق بیرون نیاید من می‌گویم که تقلب شده است. رهبر می‌گفت تقلب نشده اما موسوی می‌گفت من قبول ندارم. بعد امیرالمؤمنین فرمودند: «وَ التَّأْوِیل‏» معارف اسلامی و قرآنی و دینی را بد معنا می‌کنند. آنها می‌گویند میزان رأی ملت است. هر چیزی ملت رأی بدهند همان است. اگر ملت رأی بدهند که لواط رسمی شود درست است!!! نه چنین چیزی نیست.

امام فرمود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به دین شما ضربه نخورد. امام فرمود ما انقلاب کردیم تا اسلام در جامعه بشری بیاید و پرچم لا اله الا الله را در بلندترین فراز عالم به اهتزاز در بیاوریم. وقتی این جملات را کنار میزان رأی ملت است بگذاریم مشخص است که امام براساس مبانی اسلام گفته بود که به رأی مردم احترام بگذارید.

این گروه ادعا می‌کنند که امام فرمود رابطه با آمریکا نداشته باشید ولی در آن زمان رابطه ما با آمریکا مثل رابطه گرگ و میش بود و آمریکا گرگ بود. اکنون آمریکا گاو شده و ما هم بزغاله شدیم و می‌توانیم از شیر گاو بدوشیم. آنها مسائل را تحریف می‌کنند. آقا می‌فرماید: نه، او همان گرگ سابق است ولی ادبیات او تغییر کرده است. ببینید با عراق، یمن و سوریه چکار کرد، با شما بدتر می‌کند. آنها می‌گویند نه.

 

تاریخ: مقداری درباره روش‌هایی که دشمنان کنونی و دشمنان صدر اسلام از آن بهره می‌بردند به ویژه در عرصه جنگ نرم، بفرمایید.

این روزگار، عصر تحریف معارف انقلاب است، لذا حضرت آقا فرمودند اگر دشمن در تعریف موفق شود در تحریف هم موفق می‌شود چون اگر ملت احساس بکنند که انقلاب دستاوردی نداشت و غرب شیطان بزرگ و گرگ نیست برایشان سؤال می‌شود که چرا با آنها مذاکره نکنیم و به آنها امتیاز ندهیم و به آنها اعتماد نکنیم.

در عصر تأویل، چهره دشمن بزک می‌شود. همین کار را در عصر امیرالمؤمنین انجام دادند. در جنگ صفین شخصی می‌گفت که آنها مسلمان هستند. ابوموسی اشعری می‌گفت این جنگ برادر کشی است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمودند که به جنگ احزاب بروید، به جنگ دشمنان خدا و کتاب خدا بروید. فکر نکنید که آنها قرآن بالای نیزه گرفتند مسلمان هستند، مسلمان نیستند. به جنگ آنها بروید با من.

عده‌ای در سپاه حضرت شک کردند که این‌ها دشمن نیستند. پس این افراد مفاهیم و مصادیق اصیل انقلاب را تحریف می‌کنند و تغییر می‌دهند. لذا شما در انتخابات کنونی می‌بینید آقای رئیسی که حکم امام را راجع به منافقین اجرا کرد قاتل می‌شود و منافقینی که با اتو پاسداران را زیر شکنجه می‌کشتند مظلوم می‌شوند.

آنها درباره صلح امام حسن می‌گویند چون اکثر مردم خواهان صلح شدند من پذیرفتم. اکثر مردم ایران صلح می‌خواهند و باید صلح خواست. چند تعریف در این جمله وجود دارد. اولاً در این عبارت، تحریف صدر اسلام رخ داده است. امام حسن علیه‌السلام فرمودند که اکثر مردم خواهان صلح شدند و من چاره‌ای نداشتم. برای اصحابشان دلیل آوردند، نه اینکه دلیل اول و آخر خواست مردم باشد.

امام فرمودند چون اکثر مردم موافق جنگ نیستند من در این شرایط بجنگم همه شیعیان کشته می‌شوند و نادی و فریادزننده‌ای نیست که اسلام ناب را در جامعه تبیین کند؛ بنابراین من مجبورم برای حفظ فرهنگ اسلامی صلح کنم و الا معیار حرف مردم نیست. در زمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از جنگ صفین، مردم حال جنگ نداشتند اما رئیس حکومت مردم را رها نکرد. امیرالمؤمنین نظام را حفظ کرد چون نیروی کمی برای ایشان باقی مانده بود.

 

تاریخ: حرکت دشمن پس از تحریف معارف، چیست؟

حرکت بعدی آنها تحریف در تطبیق است. آنها می‌گویند که شرایط ما مثل شرایط امام حسن علیه‌السلام است. این حرف درست نیست چون امت آن زمان واقعاً جاهل بودند و ماهیت دشمن را نمی‌شناختند. زمان ما به این شکل نیست. وقتی حاج قاسم را ترور کردند ملت فریاد انتقام سر دادند، ملت ما چنین آمادگی دارد. اگر اطلاعات غلط به ملت داده شود شاید ملت به اشتباه بیفتد اما در شرایط عادی ملت می‌فهمد که دشمن کیست و اهل استقامت در برابر دشمن هستند. آنها نه تنها در ایران، بلکه در سوریه حاضر هستند با دشمن بجنگند. توجه داشته باشید که امکانات امام حسن علیه السلام با امکانات جمهوری اسلامی یکی نیست. امام حسن چیزی نداشت که امتیازی بگیرد و در مقابل آنها مقاومت کند. ما موشک نقطه‌زن داریم. تمام ناوگان‌های آنها را به پهنای 1800 کیلومتر می‌زنیم. تمام امکانات آنها و پایگاه‌های ثابتی که دارند در تیررس ماست. پهبادهای ما می‌تواند در فاصله‌های دور عملیات انجام دهد. اشتباه است که ما در این شرایط خودمان را با امکانات امام حسن مقایسه کنیم. کسی که این کار را می‌کند در تطبیق تاریخ اشتباه می‌کند.

وی در پایان گفت: آقا می‌فرماید اگر این‌ افراد موفق به تحریف دستاوردهای انقلاب شوند و به دروغ دشمن را جلوه بدهند، آن وقت دل ملت خالی می‌شود و تحریف به بار می‌نشیند و ملت می‌گویند کوتاه بیایید.

انتهای پیام/


[1]. بحار الأنوار، ج 31، ص 537.

[2]. نهج البلاغه، ص 179.

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی