استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

پرسش از استاد | خیانت فرمانده لشگر

  • ۱۰۲۳

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: چرا امام حسن(ع) عبیدالله بن عباس را به فرماندهی لشگر انتخاب کردند و دلیل خیانت عبیدالله چه بود؟

 

پاسخ استاد: زمانی که حکومت به امام حسن(علیه‌السلام) تحویل داده شد، ایشان امام جمعه و استاندار و فرماندار ندارد؛ یعنی دست امام حسن(علیه‌السلام) به معنای واقعی کلمه از یاور خالی بود. علت این مسئله هم این بود که حکومت زمانی به امام حسن(علیه‌السلام) رسید که تمام یاران امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به شهادت رسیده بودند و ایشان فرصتی برای تربیت نیروهای جدید نداشت.

فرمانده لشگر، عبیدالله بن عباس بود. عبیدالله بن عباس برادر عبدالله بن عباس است. عبدالله بن عباس که آبرویی در تاریخ دارد، یک روز بیت‌المال بصره را برداشت و به مکه رفت. عبیدالله بن عباس به اندازه برادرش هم در تاریخ آبرو ندارد. انتخاب عبیدالله بن عباس به عنوان فرمانده این لشگر نشان می‌دهد که دست امام حسن(علیه‌السلام) به کلی از نیرو خالی بوده است.

عبیدالله بن عباس نیروها را به صفین برد. زمانی که نیروها در صفین مستقر شدند، معاویه نامه‌ای به عبیدالله نوشت و به او پیشنهاد کرد که اگر به ما ملحق بشوی، پانصد هزار درهم همین الان به تو می‌دهم و پانصد هزار درهم هم زمانی به تو خواهم داد که وارد کوفه شوم. عبیدالله بن عباس هم پیشنهاد معاویه را قبول کرد و به لشگر دشمن ملحق شد.

صبح نیروهای حضرت متوجه شدند که رئیس لشگر به طرف دشمن رفته است؛ چون معاویه برای جنگ روانی، زمانی که افرادی را از سپاه مخالف جذب می‌کرد، نامه‌هایی را به وسیله تیر به اردوگاه سپاه امام حسن(علیه‌السلام) ارسال می‌کرد تا روحیه سپاهیان را تضعیف کند.

بعد از اینکه عبیدالله بن عباس با وعده پول، سپاه حضرت را ترک کرد، خبری برای عموم سپاه امام حسن(علیه‌السلام) آمد که اگر کسی به لشگر معاویه بپیوندد، صد درهم به او تعلق می‌گیرد. این خبر که در اردوگاه حضرت پیچید، خیلی‌ها نبرد را رها کردند و رفتند.

این مقدمه سپاه امام حسن(علیه‌السلام) بود که به این صورت درآمد. خود امام حسن(علیه‌السلام) همراه با نیرویی دیگر از عقبه به سمت صفین می‌آمدند و در ساباط مستقر شده بودند که خبر اتفاقاتی که در سپاه آن حضرت افتاده بود، به ایشان رسید. خبر که به ساباط رسید، عده‌ای شورش کردند و امام حسن(علیه‌السلام) را با چاقوی سمی، زخمی کردند.

اینجا همه فهمیدند که امام حسن(علیه‌السلام) می‌خواست بجنگد، ولی سپاهیان او خیانت کردند و حضرت مجبور شد که به معاویه نامه بنویسد. حضرت در نامه به معاویه نوشت که نباید خون مسلمین بیشتر از این ریخته شود. و به این ترتیب بود که حضرت حکومت را به معاویه واگذار کرد.

انتهای پیام/

منبع: جلسه چهل و پنجم تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب(08/02/1395)

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی