استاد مهدی طائب

پایگاه نشر آثار استاد مهدی طائب

تحلیل | تأسیس آل مروان توسط آل یهود

  • ۶۲۷

پس از مرگ یزید بلافاصله همان سازمان پشتیبان او را به شام منتقل کرد تا بتوانند حکومت را در اختیار او بگذارند که همین امر هم اتفاق افتاد و مروان به شما منتقل شد و حکومت شام به دست او افتاد و از این به بعد بنی مروان بر دنیای اسلام حاکم شدند.

 

پایگاه اطلاع‌رسانی استاد مهدی طائب؛ مروان بن حکم بعد از بازگردانده شدن به مدینه با ظاهرسازی در آنجا به گونه‌ای عمل کرد که در ظاهر از دوستان امام حسن(علیه‌السلام) به شمار می‌رفت و با آن حضرت رفت و آمد هم داشت، در عین حال او همان کسی بود که بعد از شهادت امام مجتبی(علیه‌السلام) در تیرباران کردن جنازه ایشان و ممانعت از دفن جنازه مبارک آن حضرت در مسجد النبی(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقش مستقیم داشت، اما بعد از این ماجرا با ظرافت و زیرکی خود را به امام حسین(علیه‌السلام) نزدیک کرد و خود را جزو دوستان ایشان هم قلمداد نمود و بالاخره هم وقتی امام حسین(علیه‌السلام) با یزید بیعت نکردند، نزد ایشان رفت و امام را نصیحت کرد که همانطور که با معاویه بیعت نمودند با یزید هم بیعت کنند.

این‌ها همگی بیانگر آن است که ظاهراً همان سازمان او را برای روز مبادا به عنوان فرماندار در مدینه منصوب و آماده نگه داشته بود و تربیت کرد. از این رو بعد از مرگ یزید بلافاصله همان سازمان، مروان بن حکم را به شام منتقل کرد و حکومت را به او واگذار نمود‌.

وقتی شام به عنوان دولت مرکزی به هم ریخت، سایر حکومت‌های وابسته هم فرو ریخت و در این شرایط دیگر هیچ کس حتی حاکمان حکومت‌های وابسته هم به طور مطلق نمی‌توانستند شرایط لازم را برای اداره حکومت مرکزی داشته باشند و این خطری بود کل دنیای اسلام را تهدید می‌کرد، ولی نباید اتفاق می‌افتاد.

بنابراین در این اوضاع و احوال تنها کسی که به درد حکومت شام می‌خورد مروان بن حکم بود. به همین جهت پس از مرگ یزید بلافاصله همان سازمان پشتیبان او را به شام منتقل کرد تا بتوانند حکومت را در اختیار او بگذارند که همین امر هم اتفاق افتاد و مروان به شما منتقل شد و حکومت شام به دست او افتاد و از این به بعد بنی مروان بر دنیای اسلام حاکم شدند.

ولی به هر حال باز هم از آنجایی که حکومت بنی مروان به ناچار باید به عنوان اسلام و با نام اسلام و حکومت اسلامی و بهانه حفظ اسلام استمرار یابد از آن به بعد ناخواسته توسط خود آنان اسلام هم حفظ شد و استمرار یافت و این یعنی حفظ اسلام از نابودی کامل، آن هم توسط سازمان یهود و عقبه‌های داخلی خودشان که این خود مهمترین دستاورد قیام سیدالشهداء(علیه‌السلام) بود.

آن حضرت با شهادت مظلومانه خود و ۷۲ تن از وفادارترین و بهترین‌های روزگار به بعد از آن، با به اسارت گرفتن سراسر حزن، اندوه و آکنده از مظلومیت اهل بیت خودشان آن را رقم زدند و این همان معنای کلام رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند «حسین منی و انا من حسین احب الله من احب حسینا.»(1)

یعنی اگر آیین من پایدار و ابدی می‌ماند و نام من تا ابدیت بر مأذنه‌ها جاری می‌ماند، هم از حسین(علیه‌السلام) است و شهادت مظلومانه حسین بن علی(علیه‌السلام) موجب می‌شود که اسلام تا ابد باقی بماند(گرچه به سرکردگی بنی امیه و بنی عباس باشد) تا آنکه سرانجام به دست مبارک حضرت ولی عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به سر منزل مقصود برسد و سراسر گیتی را فراگیرد.

منابع؛

1 - کتاب ثاقب جلد1

2 - دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب

پی نوشت؛

۱ - تاریخ الاسلام، ج ۵، ص۹۷

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی