-
يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۳۳ ب.ظ
-
۴۹۶
از آنجایی که آن حرکتها باعث هرج و مرج در جامعه بود و با توسعه آنها قطعاً تأثیرگذاری امام سجاد(علیهالسلام) و ائمه(علیهمالسلام) بعد از ایشان هم با مشکل جدی مواجه میگردید ایشان از قیامها حمایت نکردند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ در تبیین نقش امام سجاد(علیهالسلام) به دنبال حوادث ناشی از حادثه عاشورا و آغاز شورشهای منطقهای و پس از فتح مکه و عراق توسط عبدالله بن زبیر و به دنبال تصرف و تسلط بر مدینه وی ۱۰ سال حاکمیت این مناطق را در اختیار خود گرفت و از آنجایی که در تمام این مدت امام سجاد(علیهالسلام) در مدینه به سر میبردند، تحت فشار و مراقبت شدید او قرار داشتند.
در همین ایام عبدالملک مروان موفق شد بر شام تسلط پیدا کند و از آنجایی که در تمام این مدت به ویژه بعد از حادثه کربلا آن منطقه کمتر از سایر بلاد اسلامی دچار تغییر و تحول شده بود، بهترین منطقه و جریان به شمار میرفت که برای سامان بخشیدن به این تعدد و این پراکندگیها و جلوگیری از فروپاشی دولت اسلامی از قابلیتهای لازم برخوردار بود که همچنان هم در اختیار بنیامیه باقی مانده بود و مردم آن دیار هم کماکان در خدمت آنان بودند و تنها حادثه قابل توجه در این مدت جریان انتقال حاکمیت از نسل ابوسفیان به نسل مروان بوده است.
بالطبع در چنین شرایطی امام سجاد(علیهالسلام) بین دو معذور واقع شدند؛ 1 - حفظ وحدت جامعه اسلامی و جلوگیری از هرج و مرج در حاکمیت و 2 - استمرار این هرج و مرج در جامعه اسلامی که نتیجهای جز نابودی اسلام به دنبال نداشت.
دومی قطعاً خوشایند دشمنان اسلام به سرکردگی سازمان یهود و جریان نفاق داخلی بود و از آنجایی که ارجح نزد امام سجاد(علیهالسلام) حفظ وحدت جامعه اسلامی بود، هدف ایشان نیز به ناچار حفظ شام و پذیرش حاکمیت بنی مروان بود و در این شرایط چارهای جز حفظ آن وجود نداشت که البته آن هم متاسفانه نزدیکترین جریان به اهداف دشمنان اسلام و یهود در رسیدن به خواستههای آنان به شمار میرفت.
در این شرایط مشاهده میکنیم که امام سجاد(علیهالسلام) نه تنها هیچ اقدامی بر ضد بنی مروان انجام نمیدادند که با حرکتهایی هم که بعد از عاشورا و با شعار یا لثارات الحسین(علیهالسلام) و با هدف مقابله با بنیامیه صورت میگرفت، مخالفت مینمودند تا آنجا که حتی با جریاناتی که توسط شیعیان مانند قیام توابین در کوفه نیز صورت گرفت نیز هیچ همراهی نداشتند و حتی در پنهان هم برای بقای حاکمیت مرکزی با این گونه جریانها و قیامها مقابل نموده، برای تضعیف آنها عمل کردند.
از اینرو باید در پاسخ به طرح این سوال که چرا هیچ کدام از این حرکتها و جنبشها متعلق به اهلبیت(علیهمالسلام) نبود و چرا امام سجاد(علیهالسلام) هیچگونه حمایتی از آنها نداشتند اینگونه پاسخ گفت که: از آنجایی که آن حرکتها باعث هرج و مرج در جامعه بود و با توسعه آنها قطعاً تأثیرگذاری امام سجاد(علیهالسلام) و ائمه(علیهمالسلام) بعد از ایشان هم با مشکل جدی مواجه میگردید امام سجاد(علیهالسلام) بعد از عاشورا با هیچ کدام از جنبشها و قیامهایی که بر ضد بنیامیه و به منظور ساقط کردن آنان از خلافت صورت میگرفت نه تنها هم کاری نداشتند که حمایت هم ننمودند و سعی داشتند زمینه تحکیم حکومت مرکزی را فراهم آورند.
به نمونههای زیر در این خصوص هم میتوان اشاره نمود؛
بازسازی خانه خدا
در تاریخ آمده است که پس از آنکه عبدالملک مروان، حجاج بن یوسف را برای فتح مکه فرستاد وی برای ورود به مکه از منجنیق حق استفاده کرد و در نتیجه با این اقدام خانه خدا را با خاک یکسان نمود و پس از اهانت سنگین به خانه خدا موفق به فتح مکه شد.(1)
ما در بررسی روایات خودمان و اهلسنت به موردی برخورد نمیکنیم که امام سجاد(علیهالسلام) علیرغم آنکه میدانستند حجاج در کشتار شیعیان بیداد میکند نسبت به این کار وی منعی داشته باشند(بله تایید نمیفرمودند ولی منعی هم نداشتند) زیرا واضح بود که منع امام(علیهالسلام) به ادامه هرج و مرج کمک میکرد.
ضمن آنکه باید به این نکته هم توجه داشت که سوء استفاده عبدالله بن زبیر در تجزیه دولت اسلامی بدتر از کار حجاج بود و در اینجا دفع افسد به فاسد توسط وی صورت گرفت. مهمتر آن که نه تنها امام سجاد(علیهالسلام) در این حادثه دخالت نمیکردند که در مقابل درخواست حجاج برای بازسازی دوباره کعبه و خانه خدا به وی کمک هم نمودند.
در نتیجه ما شاهد تاثیرگذاری آن حضرت بر کل بلاد اسلامی از طریق حاکمیت مرکزی هستیم و همه چیز در این مسئله به نام اهلبیت(علیهمالسلام) نوشته شد در حالی که اگر این حاکمیت حفظ نمیشد و جامعه وضعیت ملوک الطوایفی به خود میگرفت تاثیرگذاری امکانپذیر نبود.
منبع: کتاب ثاقب جلد 2، نگاهی تحلیلی به تاریخ صدر اسلام، مؤلف حجتالاسلام والمسلمین طائب، تحقیق و نگارش محمدمهدی حامدی، چاپ اول سال 95، انتشارات رشید، صص60-62
پی نوشت؛
1 – تخریب خانه خدا در روز شنبه سوم ربیع الاول سال 64 قمری، یازده روز قبل از مرگ یزید توسط سپاه شام به سرکردگی حجاج بن یوسف ثقفی صورت گرفت.(ناسخ التواریخ، ج3، ص6)