-
جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۳۲ ق.ظ
-
۶۵۹

افراد تأثیرگذار بسیاری از اهل کتاب و یهود یا یهودیزادگانی در لشکر «عمر سعد» بودند که نقش بهسزایی در شهادت امام حسین(علیهالسلام) و واقعه کربلا داشتند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ سید محمد مهدی حسینپور در مطلبی پیرامون واقعه عاشورا و ارتباط یهودیان در خلق این واقعه تلخ برای اهل بیت علیهمالسلام نوشت: افراد تأثیرگذار بسیاری از اهل کتاب و یهود یا یهودیزادگانی در لشکر «عمر سعد» بودند که نقش بهسزایی در شهادت امام حسین(علیهالسلام) و واقعه کربلا داشتند. البته این افراد تنها در ماجرای کربلا علیه اهل بیت(علیهالسلام) دست به اقدام نزدند، بلکه ردپای بسیاری از این افراد در سایر صفحات تاریخ و ظلمهای وارده به جریان حق دیده میشود. در ادامه به چهار شخصیت و گروه یهودی که در واقعه دردناک عاشورا حضور داشتند واشاره خواهد شد.
اشعث بن قیس
فرزندان «اشعث بن قیس» ازجمله نفراتی که هستند که همواره در برابر اهلبیت(علیهمالسلام) قرار داشتند؛ آنان از قبیله «کنده» یمن بودند و جالب آنکه دین یهود میان برخی قبایل یمنی همچون کنده رایج بوده است. همچنین ما دلایلی در دست داریم که نشان میدهد اشعث قبل از گرویدن ظاهری به دین اسلام، در زمره پیروان یهود قرار داشته است. جالبتر آنکه از خاندان وی افراد زیادی همچون خواهر، عمه و پسرعموی وی یهودی بوده و تا آخر عمر نیز اسلام اختیار نکرده بودند.
فرزندان اشعث نیز مانند خود او خوی یهودیگری داشته و دشمن اهلبیت(علیهالسلام) بودهاند؛ چنانچه محمد فرزند بزرگ اشعث در دستگیری «حجر بن عدی»، صحابی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) شرکت فعال داشت. او از امیران مورد اعتماد «زیاد بن ابی سفیان» و «ابن زیاد» بود و در دستگیری و قتل «هانی بن عروه» و «مسلم بن عقیل» در آستانه واقعه کربلا، شرکت جست.
فرزند دیگرش قیس، از کسانی بود که امام حسین(علیهالسلام) را به کوفه دعوت کرد، ولی به آن حضرت خیانت کرده و به لشکر شام پیوست و مکاتبه با آن حضرت را انکار کرد و در نهایت پس از شهادت سید الشهداء(علیهالسلام) جامه از پیکر آن حضرت ربود. دخترش «جعده» نیز امام حسن(علیهالسلام) را مسموم و به شهادت رساند.
شبث بن ربعی
«شبث بن ربعی» را بایستی یکی از منافقان پیچیده در طول تاریخ به شمار آورد؛ او از مهرههای فعال در ماجرای مرگ عثمان است؛ از سوی دیگر در غائله جمل کنار عایشه قرار داشته و در صفین کنار امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بوده است. همچنین شبث از پدیدآورندگان خوارج است و با آنها می جنگد؛ ضمن اینکه در کنار امام حسن(علیهالسلام) حضور داشته اما برای معاویه کار میکند. در ماجرای کربلا نیز جزو نیروهای بنیامیه است و پس از آن به حزب «عبدالله زبیر» میپیوندد.
از دیگر سو در عموم ماجراهایی که ذکر شد، همیشه یکی از افراد یهودی یا مسیحی – و عموماً «محمد بن اشعث» یا «حجار بن ابجر» – در کنار شبث بن ربعی هستند. تقریباً تمامی منابع رجالی که از او نامی بردهاند تنها از «محمد بن کعب قرظی» به عنوان راوی از او یاد کردهاند؛ محمد بن کعب از قبیله یهودی «بنیقریظه» بود و بایستی با دید تردید به اسلامش نگریست.
این رنگ عوضکردنهای پی در پی و متناسب با شرائط حاکم، در کنار ارتباط او با افرادی که ذکر شد و به ویژه ارتباطش در ابتدای کار با یهودی نیرنگبازی همچون «اشعث بن قیس»، این احتمال را تقویت و به حدّ اطمینان میرساند که شبث از نیروهای تربیتشده به وسیله اشعث برای نقش بازیکردن در شرایط ویژه است.
حجار بن ابجر
از دیگر اهل کتاب میتوان به «حجار بن ابجر» اشاره کرد؛ پدر وی مسیحی بود و بر همین مذهب از دنیا رفت. حجار از رؤسا و بزرگان کوفه بوده و نیز یکی از هفتاد نفری بود که شهادتنامه «زیاد» علیه «حجر بن عدی» و یارانش را امضا کردند. در ماجرای محاصره دارالإماره به وسیله مسلم بن عقیل، حجار در کنار «کثیر بن شهاب» و «محمد بن اشعث» و «شبث» و «شمر» با سخنان خود، مردم را از دور مسلم پراکنده میکردند.
او در ماجرای عاشورا نیز نقشی برجسته داشت؛ امضای وی پای نامه اشراف کوفه به امام حسین(علیهالسلام) به چشم میخورد. این نامه از آنجا که نامه اشراف کوفه بود تأثیری مستقیم در حرکت امام حسین(علیهالسلام) به سمت کوفه داشت. امام در روز عاشورا فریاد برداشت: «شبث! حجار! قیس! یزید بن حارث! مگر شما نبودید که برایم نامه نوشتید و چنین و چنان گفتید؟!»، اما همه این افراد منکر شدند.
دیگر سابقه منفی حجار بن ابجر این است که عبیدالله بن زیاد، او را با هزار سرباز به سوی کربلا فرستاد و او را یکی از جنایتکارترین افراد حاضر در کربلا بر شمردهاند.
قبیله بنی ابان بن دارم
همچنین برخی فجایع کربلا با نام افراد قبیله «بنی ابان بن دارم» گره خورده است. جنایاتی که از این گروه ذکرشده عبارتند از:
1 - کسی که سر حضرت عباس(ع) را همراه خود داشت مردی از بنی ابان بن دارم بود.»
2 - پس از آنکه عثمان بن امیرالمؤمنین، هدف تیر خولی قرار گرفت، شخصی از بنی ابان بن دارم، ایشان را به شهادت رساند و سرش را برید.»
3 - محمد بن امیرالمؤمنین را مردی از بنی ابان بن دارم با تیری، هدف گرفت و سپس به شهادت رساند و سرش را برید.»
4 - وقتی امام حسین(علیهالسلام) به سمت شریعه رفت، مردی از بنی ابان بن دارم فریاد زد: «وای بر شما نگذارید دستش به آب برسد.»؛ وی سپس تیری به سوی امام پرتاب کرد که به چانه آن حضرت اصابت نمود.»
5 - پس از شهادت حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام)، شمشیر آن حضرت را مردی از بنی دارم ربود.»
دقت در آنچه گذشت نشان میدهد افرادی از این قبیله در هسته مرکزی سپاه عمرسعد که مأمور جنایات ویژه بودند، حضور داشتند. اما «بنی ابان بن دارم» چه کسانی هستند؟ «ابن حزم» در شمار تیرههای قبیله «طیّ» مینویسد: «گفته شده ابان بن دارم در حقیقت از تیره سِنبِس از قبیله طیّ است»؛ گذشته از آنکه سِنبِس، نامی غیر عربی و بلکه رومی است، گفته شده بنی ابان بن دارم در کوفه مسجدی شبیه صلیب داشتند؛ بنابراین به احتمال قریب به یقین، این گروه حاضر در کربلا نیز اصالتی مسیحی داشتند که دلیلی بر مسلمان شدن آنان در دست نیست.
از دیگر «سنبسیان» نامدار میتوان به «حکیم بن طفیل»، یکی از قاتلان حضرت عباس(علیهالسلام) و «زید بن حصن بن وبره» از سران خوارج اشاره داشت.
منبع: پایگاه صهیون پژوهی خیبر
انتهای پیام/