-
سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۰۰ ق.ظ
-
۵۰۹
امام کاظم(علیهالسلام) حرکت علمی سازمان شیعه را به اوج خود رساندند و رسماً سازمان وکالت را راهاندازی کردند و وکلای خودشان را به اطراف فرستادند و مردم هم وجوهاتشان را از طریق وکلا برای حضرت(علیهالسلام) ارسال میکردند
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ دوران امام کاظم(علیهالسلام) دوران اوج شبکه علمی سازمان شیعه محسوب میشود که از آن باید به عنوان دوران رنسانس علمی نام برد. در این دوران شاگردان و روات خاص شیعی توسعه پیدا کردند و این هم به چند دلیل بوده است؛
1 - همزمانی امام کاظم(علیهالسلام) با مهدی و هادی عباسی، از سال ۱۴۸ قمری با شهادت امام صادق(علیهالسلام) به دستور منصور آغاز شد و با توجه به آن که منصور بسیار تلاش داشت که فرزند او مهدی عباسی باسواد تربیت شود، عدهای از بهترین استادان آن زمان را برای تعلیم و تربیت او به کار گرفت که از شاگردان عمومی امام صادق(علیهالسلام) بودند.
در نتیجه مهدی عباسی با تمایل به مباحث علمی تربیت شد. در این شرایط امام صادق(علیهالسلام) برای حفظ جان فرزندشان امام کاظم(علیهالسلام) ایشان را به عنوان امام پس از خودشان معرفی نکردهاند، لذا توجه بنی عباس به ایشان جلب نشد و آن حضرت هم به فعالیت مشغول بودند.
2 - پس از شهادت امام صادق(علیهالسلام) حدود ۱۰ سال از عمر شریف امام کاظم(علیهالسلام) مقارن با خلافت منصور دوانیقی بود که در این مدت امام(علیهالسلام) در تقیه محض به سر میبردند، اما به تدریج با نزدیک شدن به زمان مرگ منصور مشاهده میکنیم که سادات بن الحسن دوباره شروع به فعالیت نمودند و بدین ترتیب فکر بنی عباس را دوباره به خود مشغول کردند.
در این زمان امام کاظم(علیهالسلام) فرصت یافتند فعالیت خودشان را توسعه دهند و پس از مرگ منصور هم با شروع خلافت مهدی عباسی به دلیل زمینههای تربیتی و گرایش او به مباحث علمی، امام(علیهالسلام) فرصت مناسبی برای توسعه فعالیتهای خود به دست آوردند و با شروع حکومت هادی عباسی نیز به دلیل آغاز و تشدید مبارزات مسلحانه بن الحسن مشغول مبارزه با ایشان گردید و زمینه بیشتری برای توسعه فعالیتهای علمی امام کاظم(علیهالسلام) به وجود آمد.
در همین دوران حسین فخر نیز ظهور کرد و به دنبال شهادت مظلومانه ایشان همزمان با زیاد شدن اعتراضات مردمی(1) مبارزه مسلحانه فرزندان وی نیز بر ضد هادی عباسی شروع شد و او را به خود مشغول کرد و در نتیجه امام کاظم(علیهالسلام) در این مدت نیز مجدداً آزاد بودند و فعالیتهای خودشان را ادامه دادند.
3 - با آغاز خلافت هارون الرشید و نزدیک شدن به پایان یافتن این درگیریها هارون الرشید که در آن زمان بیست ساله بود برای مقابله با حرکت علویون به امام کاظم(علیهالسلام) نیاز پیدا کرد که در نتیجه در این مدت رابطه وی با امام(علیهالسلام) بسیار خوب بود و حتی او ایشان را رسماً در جلسات و محافل علمی دعوت میکرد.
امام کاظم(علیهالسلام) در این ۷ سال در شرایط به وجود آمده حرکت علمی سازمان شیعه را به اوج خود رساندند و رسماً سازمان وکالت را راهاندازی کردند و وکلای خودشان را به اطراف فرستادند و مردم هم وجوهاتشان را از طریق وکلا برای حضرت(علیهالسلام) ارسال میکردند و ایشان آنها را بین شیعیان توزیع میفرمودند و به توسعه تقویت و حفظ سازمان اصلی شیعه همت میگماشتند.
مهمتر آن که با وجود حضور علی بن یقطین در حاکمیت آن هم به عنوان وزیر هارون الرشید در دوران ۷ ساله اول حکومت هارون الرشید قدرت مالی سازمان شیعه و توسعه فعالیت ایشان در شرایط عالی به سر میبرد و روز به روز توسعه بیشتری پیدا میکرد.
هنگامی که هارون الرشید حرکت علویون را کنترل و مقداری هم تجربه کسب کرد متوجه شد که در این مدت از امام کاظم(علیهالسلام) رودست خورده بود، لذا ایشان را به زندان انداخت و رابطه آن دو قطع گردید و در نهایت هم به شهادت آن حضرت به دستور وی منجر شد.
منبع: ثاقب جلد 2(حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب)، تحقیق و نگارش محمدمهدی حامدی، چاپ اول 95، انتشارات رشید، صص 236-238
پی نوشت؛
1 – به علت استقبال نکردن مردم از کشتار حسین فخر و یاران اوست که هم اکنون نیز در مکه نام دیگر مسجد تنعیم، مسجد شهدا است و هنوز هم در مکه هتل به نام فندق الشهدا و به نام شهدای فخر نام گذاری شده است، یعنی هنوز هم مردم مکه معتقدند که کشتن آنها اشتباه بود.