-
يكشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۷ ب.ظ
-
۵۳۳
یزید تصمیم داشت مسئله امام حسین(علیهالسلام) را در مکه و با کشتن ایشان در موسم حج تمام کند و برنامه ریزی او برای مقابله با آن حضرت در مکه انجام گرفته بود و دیگر نیازی به جابجایی نعمان و فرستادن عبیدالله به کوفه نبوده است.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ ذکر یک نکته: البته در همین جا لازم است به این مطلب اشاره کنم که به نظر بنده، آنچه مطابق بعضی از نقلها آمده است(چنانچه اشاره شد) که:
زمانی معاویه زیاد بن ابی پدر عبیدالله را ملحق به ابوسفیان کرده و این مسئله باعث ناراحتی یزید شده بود و او از همان زمان با او و پسرش مسئله پیدا کرده و حتی تصمیم داشته است که ابن زیاد را از فرمانداری بصره هم عزل کند، زیرا او فردی بی باک، متهور و بی رحم است و امکان دارد برای او مشکل ساز شود، ضمن آنکه در این هنگام ابن زیاد جوانی ۱۹ یا ۲۰ ساله است.(۱)
در این مورد باید گفت از آن جایی که این گونه اخبار و اطلاعات توسط خود آنان بیان شده است، اصلاً قابل اطمینان نیست و اصل در گفتار دشمن، حمل آن به کذب و دروغ است؛ مخصوصا آن که دستگاه خلافت معاویه و یزید، سیاسی است که دین ندارد و میخواهند با این اخبار، اذهان را به مطالب اصلی دیگری منحرف کنند.
بنابراین، در خصوص انتخاب عبیدالله توسط یزید به نظر میرسد که وقتی اطلاعات و اخبار حرکت و افشاگری امام حسین(علیهالسلام) در مکه و حضور مسلم ابن عقیل در کوفه به او رسید، وی نسبت به امام حسین(علیهالسلام) در موضع انفعال قرار گرفت و در حالی که مصمم بود که قدم آخر را برداشته، اسلام را به طور کل نابود سازند و تا این زمان هم باور نداشته است که امام حسین(علیهالسلام) میتوانند با این سرعت عملیاتشان را بر ضد او و اقدامات وی شروع کرده، ابتکار عمل را به دست بگیرند، مجبور شد ابن زیاد را به کوفه بفرستد.
میتوان این گونه هم بیان شود که یزید تصمیم داشت مسئله امام حسین(علیهالسلام) را در مکه و با کشتن ایشان در موسم حج تمام کند و برنامه ریزی او برای مقابله با آن حضرت در مکه انجام گرفته بود و دیگر نیازی به جابجایی نعمان و فرستادن عبیدالله به کوفه نبوده است.
در پاسخ باید گفت: این در شرایطی است که:
اولاً: فرماندار مکه این ماموریت را بپذیرد و حاضر به کشتن حضرت(علیهالسلام) در مکه آن هم در ایام حج و در خانه خدا باشد.
ثانیاً: یزید با گزارشهای رسیده از مکه متوجه شده بود که حسین بن علی(علیهالسلام) در مکه، معروف و محبوب شده است؛ بنابراین، باید به گونهای آن حضرت را به قتل میرساند که جمعیت و حجاج متوجه نشوند که ایشان به دستور یزید و به دست عمال او کشته شدهاند.(۲)
لذا به گونهای برنامهریزی کرده بود که هنگامی که حج آغاز شود، در ازدحام جمعیت در هنگام طواف در مطاف به حضرت(علیهالسلام) حمله کرده، ایشان را به شهادت برسانند. اکنون، او، که فردی زیرک و آموزش دیده برای این ماموریت مهم یعنی نابودی کامل اسلام بود، با توجه به گزارشهای رسیده از کوفه متوجه شده بود که امام حسین(علیهالسلام) جریان حرکت و عملیاتشان را از مکه به کوفه کشاندند؛ بنابراین، باید اول کوفه را ساکت میکرد و بعد به سراغ امام(علیهالسلام) در مکه برود.
بنابراین، در حقیقت باید گفت که امام حسین(علیهالسلام) با به دست گرفتن ابتکار عمل، یزید را وادار به مبارزه در دو جبهه مکه و کوفه نمودند، در حالی که قرار بود یزید در مکه قضیه را تمام کند، ولی سید الشهدا(علیهالسلام) با اعزام مسلم بن عقیل به کوفه، نیمی از فکر و دغدغهی یزید را متوجه کوفه کردند.
لذا این مطلب کاملاً صحیح است که «یزید در ابتدا در استفاده نکردن از ابن زیاد و اعزام نکردن وی به کوفه تردید نداشت و در واقع هم او نباید از عبیدالله برای کنترل کوفه استفاده میکرد و او را به آنجا میفرستاد.»
منتهی تدبیر امام(علیهالسلام) و نوع رفتار و عملکرد ایشان به گونه ای بود که یزید را در لبه پرتگاهی قرار داد که از هر طرف که پرتاب شود، نتیجه آن مرگ و ابتر ماندن عملیات نابودی و حذف اسلام به دست او بود، یعنی دشمنان اسلام به هر طرف که بچرخند، بازی را باختهاند.
به همین دلیل، اگر یزید، ابن زیاد را جایگزین نعمان بن بشیر نمیکرد، قطعاً نمیتوانست کوفه را کنترل کند که البته اگر این کار را نمیکرد و عبیدالله را به کوفه نمیفرستاد، حرکت امام حسین(علیهالسلام) دیرتر به نتیجه میرسید.
او در موضع انفعال قرار گرفت و مجبور به این کار شد. لذا او باید شخصاً تصمیم گرفته باشد که از ابن زیاد استفاده کند و به او دستور داد که برای کنترل کوفه به سرعت به آنجا برود. بنابراین، گرچه تاریخ میگوید که: یزید بعد از آن که مشاور او به وی گفت که از ابن زیاد استفاده کند و او پس از قبول مشورت دست به این اقدام زد.(3)
اما به نظر بنده هنگامی که یزید خود را بین مرگ و زندگی دید، در موضع انفعال قرار گرفت و تصمیم به اعزام عبیدالله به کوفه گرفت.
منبع: کتاب ثاقب جلد 1، نگاهی تحلیلی به تاریخ صدر اسلام، مؤلف حجتالاسلام والمسلمین طائب، تحقیق و نگارش محمدمهدی حامدی، چاپ اول سال 95، انتشارات کمال الملک، صص42-45
پی نوشت؛
1 – یزید هنگام مرگ معاویه 33 ساله بود و با توجه به اختلاف سنی با ابن زیاد، او باید نوزده یا بیست ساله باشد.
2 – اگر حضرت(ع) در ازدحام جمعیت به شهادت میرسیدند، نمیشد این اقدام را به یزید نسبت داد.
3 – ارشاد شیخ مفید، ج2، ص42