-
سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۱۲ ب.ظ
-
۵۱۴
در «عهد عتیق» رباخواری بهعنوان حرفه کنعانیها(فنیقیها) ذکر شده است. این روش انباشت و تکاثر ثروت میراثی فنیقی بود که یهودیان جذب کردند. از آن پس ایشان به حاملان اصلی این شیوه مبادله پولی بدل گردیدند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ «ربا خواری» یکی از مصادیق مال حرام است که در قرآن کریم، این مسئله را جنگ با خدا مطرح کرده است و انسان به طور جد از گرفتن و دادن ربا نهی شده است، در ادامه آیات «ربا» خداوند متعال خطاب به افراد با ایمان، شرط رستگاری آنها را دوری از ربا ذکر میکند.
«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ الْرِّبَواْ أَضْعَفاً مُّضَعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! ربا (و بهره پول) را با افزودنهاى مکرر نخورید، از خدا پروا کنید تا شاید رستگار شوید.(آیه 130 سوره آل عمران)
آیات تحریم ربا، در چند مرحله و به صورت تدریجى نازل شده است. گام اول، انتقاد از رباخوارى یهود بود: «و اخذهم الرّبا وقد نهوا عنه» گام دوم این آیه از رباى چندین برابر منع مىکند و در گام سوم، اسلام حتى یک درهم ربا را تحریم و به منزله جنگ با خدا معرفى کرده است.(1)
«برادر» در تورات کیست؟!
امروزه از تورات اصلی، اثری در دست نیست و نسخه فعلی آن، بعد از دوران اسارت و بهدست علمای یهود نوشته شده است. با وجود این، وقتی به نصوص تورات فعلی مینگریم، به روشنی پیداست که ربا در شریعت یهود، همانند سایر شرایع آسمانی، حرام بوده است و رباخواران علاوه بر استحقاق کیفرهای اخروی، محکوم به مجازاتهای دنیوی، از قبیل روزه گرفتن، کفاره دادن و تازیانه خوردن میشدند. در بخشی از تورات آمده است: «زمانی که مالی را به یهودی فقیر قرض دادی، رفتار تو با او همانند رفتار طلبکار ربادهنده نباشد و از وی مطالبه ربا نکن.»
همه این نصوص نشانه این است که ربا در شریعت یهود حرام بود. بنی اسرائیل مدت زیادی به این احکام عمل میکردند، اما بهتدریج، در اثر حرص و مال دوستی به معاملات ربوی دست یازیدند و کار بهجایی رسید که هنگام فقر و بیچیزی بدهکاران، پسران یا خود آنان را بهجای طلب خویش، میگرفتند و به بندگی در میآوردند.
(همان، سفر نجمیا، باب ۵، آیه های ۱-۶)متون تاریخی یهود گواهی می دهد که آنان حتی به یکدیگر رحم نکردند و حرمت ربا در بین یهود را زیر پا نهادند و علاوه بر گرفتن ربا از یهودیان، بدهکاران را به اسارت می گرفتند و گاهی به عنوان برده به سایر ملتها می فروختند. نجمیای نبی بعد از مشاهده وضع ناهنجار مردم و شنیدن فریاد آنان، رباخواران را مورد توبیخ و ملامت قرار داده و گفت: «هنگامی که ناله های انان را شنیدم بسیار غضبناک شدم و بزرگان و والیان آنان را مورد سرزنش قرار داده و گفتم: شما چطور از برادران خود ربا می گیرید؟!
سپس جماعت بزرگی را علیه آنان برانگیختم و به ایشان گفتم: ما بر حسب توان خود یهودیانی را که به سایر امتها فروخته شده اند، می خریم و شما که برادرانتان را می فروشید، دوباره آنان به ما فروخته می شوند! پس آنها ساکت شدند و جوابی برای گفتن نداشتند».(همان آیه ۶ به بعد)در قرن های بعد هم یهودیان دست از رباخواری برنداشتند و روز به روز بر دامنه فعالیتهای ربوی خود افزودند؛ به طوری که امروز غالب بازارها و موسسات پولی دنیا تحت تصرف آنان است.(2)
«رباخواری» یک حرفه کاملاً بنی اسرائیلی
در «عهد عتیق» رباخواری بهعنوان حرفه کنعانیها (فنیقیها) ذکر شده است. این روش انباشت و تکاثر ثروت میراثی فنیقی بود که یهودیان جذب کردند. از آن پس ایشان به حاملان اصلی این شیوه مبادله پولی بدل گردیدند تا بدانجا که رباخواری بهعنوان یک حرفه کاملاً یهودی شناخته میشد. در «سِفر خروج» خواسته شده که در پرداخت «پول نقد» به «فقرای بنیاسرائیل» با ایشان بسان «رباخواران» سلوک نشود و بهره دریافت نگردد. در «سِفر تثنیه» بهصراحت رباخواری در میان بنیاسرائیل ممنوع، ولی در رابطه با بیگانگان مجاز شمرده شده است: «غریب را میتوانی به سود قرض بدهی، اما برادر خود را به سود قرض مده.» این بیانگر رواج رباخواری در میان بنیاسرائیل از ازمنه کهن است.
ظهور اسلام و احکام صریح قرآن در ممنوعیت ربا مانعی جدی در راه رباخواری یهودی پدید ساخت. به نوشته «جودائیکا» ربا در اسلام دارای مفهومی مشخصتر از ربیت یهودی و یوزورای مسیحی است. لذا، گریز از این ممنوعیت بهسادگی امکان نداشت. در نتیجه در سدههای نخستین اسلامی یهودیان رباخوار بهطور عمده به تجارت جهانی روی آوردند. معهذا، بهتدریج و از سده سوم هجری (نهم میلادی) یهودیان مستقر در سرزمینهای اسلامی شکل جدیدی از رباخواری را وضع کردند و آن سرمایهگذاری مالی در عملیات تجاری بود. برخی از این مشارکتها ظاهری بود و تنها پوششی تلقی میشد برای گریز از قوانین اسلامیِ منع رباخواری. یهودی پولی به تاجر میداد و بدون توجه به ضرر یا سود آن، در پایان معامله، مبلغ توافقشدهای سود دریافت میکرد. این روش بهتدریج شایع شد و در سده چهارم هجری (دهم میلادی) رباخواری پوشیده و غیررسمی را در میان مسلمانان بهطور کامل رواج داد. در این زمان در بغداد، مرکز خلافت عباسی، رباخواران بزرگ یهودی پدید شدند چون «یوسف بن فیناس»، «هارون بن عمرام» و بهویژه «نتیرا». کار آنان چنان بالا گرفت که حتی در ازای بهره، وامهای کلان به خلفای عباسی میپرداختند.(3)
روحیه پول اندوزی یهودیان سرآمد اقتصادی
مسئله بانک و رباخواری به خاطر روحیه اقتصادی پول اندوزی جامعه یهودیان است که در این حرفه خبره شدهاند و توانستند نبض اقتصاد جوامع را در دست گیرند. همچنین با استحکام پایههای نخستین جوامع یهودی در سده یازدهم میلادی، رباخواری به شکلی گسترده در اروپای مرکزی رواج یافت. حاملین این موج یهودیان بودند و پیوند این پدیده با یهودیان آن چنان است که در فرهنگ اروپایی واژه یهودی مترادف با رباخوار بود.
نفوذ اقتصاد یهود به ادیان مختلف و آلوده کردن آنها به ربا زمانی معنا و شکل مییابد که در تحریف آنها به این نکته برسیم که نفوذ هلنیزم نه تنها در فلسطین، بلکه نزد یهودیان در اسکندریه به منتهای قوت و کمال رسیده و این معنی در صحیفهای به نام حکمت سلیمان از آن زمان باقی مانده و به خوبی میباشد و همچنان در میان یهودیان آن شهر فیلسوفی ظهور کرد به نام فیلون که سعی کرد میان افکار حکیمانه یهود و مبادی کلامی ایشان با اسلوب اندیشه یونانیان در باب فلسفه تلفیقی ایجاد کند.(4)
پی نوشت؛