-
سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۳ ب.ظ
-
۴۶۳
با شروع و توسعه فعالیتهای علمی امام باقر(علیهالسلام)، بنیعباس هم در این فضا تحرکات خود را علنیتر کرد و علنی شدن فعالیتهای آنان باعث شد که توجه بنی امیه به آنها جلب شده و سعی کنند که با ایشان ارتباط برقرار نمایند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ با شهادت امام سجاد(علیهالسلام) و انتقال امامت به فرزندشان محمد بن علی ملقب به باقرالعلوم(علیهالسلام) آرام آرام شاهد رشد و گرایش به اهلبیت(علیهمالسلام) و محبت مردم به ایشان هستیم.
همین امر هم باعث گردید فعالیتهایی که در دفاع از مظلومیت سیدالشهداء(علیهالسلام) در کربلا و با شعار یالثارات الحسین تا آن زمان به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه یافته بود، مجدداً به لایههای رویین جامعه بازگردد و بنیعباس نیز مرتب به این شعار دامن زده، زیرکانه و حساب شده از آن در جهت اهداف خود استفاده میکردند.
به گونهای زیرکانه این امر را ادامه میدادند که حتی شماری از شیعیانی که در فرهنگ امام سجاد(علیهالسلام) تربیت شده بودند و پس از شهادت ایشان در زمره شاگردان امام باقر(علیهالسلام) به شمار میرفتند، در دامان این حرکات و شعارها گرفتار و دچار این توهم شدند که آنها هم میتوانند از تقیه خارج شده با علنی کردن این شعار از آن بهره ببرند.
در این دوران با آغاز امامت آن حضرت، ایشان نیز همانند پدر بزرگوارشان سعی کردند با تأثیرگذاری فرهنگی بر اجتماع و حاکمیت، راه ایشان را در تربیت و تقویت سازمان شیعه ادامه دهند، لذا از این رو آن حضرت نیز به راهاندازی کرسیهای رسمی درس اقدام نمودند.
با شروع و توسعه فعالیتهای علمی امام باقر(علیهالسلام)، بنیعباس هم در این فضا تحرکات خود را علنیتر کرد و علنی شدن فعالیتهای آنان باعث شد که توجه بنی امیه به آنها جلب شده و سعی کنند که با ایشان(بنیعباس) ارتباط برقرار نمایند، لذا عبدالله بن عباس و پسرش محمد را به ورود در حاکمیت دعوت کردند.(1)
در چنین وضعیتی و به دلیل ایجاد ارتباط و معطوف شدن توجه بنیامیه به بنیعباس و کنترل آنها، زمینه برای امام باقر(علیهالسلام) فراهم شد تا بتوانند بخشی از فعالیتهای فرهنگی شان را علنیتر ساخته، اشخاصی مانند جابربن عبدالله انصاری که مقبول علمای اهلسنت آن زمان بود، از طرف امام(علیهالسلام) مأموریت یافت که بکوشد با نقل روایات رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در مورد امام باقر(علیهالسلام) مبنی بر اینکه «پنجمین فرزند از فرزندان من علم را میشکافد.» توجه علمای اهلسنت را به سمت ایشان جلب کنند.
به همین جهت این امر موجب گردید علمای صاحب نام اهلسنت سراغ آن حضرت را بگیرند تا از علوم ایشان بهره ببرند و این فرصت مناسبی بود که امام باقر(علیهالسلام) در آن فرهنگ به هم ریخته روایی که به دلیل ممنوعیت کتابت حدیث ایجاد شده بود، تأثیرگذاری خودشان را بر آن فرهنگ دوچندان نمایند و این تأثیرگذاری به حدی که حتی مشاهده میکنیم آرامآرام روایات اهلسنت نیز شکل گرفت. به همین دلیل امروزه نیز در مجامع روایی اهلسنت شما به روایات متعددی بر میخورید که آنان نیز از امام باقر(علیهالسلام) نقل کردهاند.
تحولات سیاسی اجتماعی دوران امام باقر(علیهالسلام)
در این خصوص چند مسئله قابل بررسی است؛
1 - احساس نیازی که حاکمیت مرکزی(بنی امیه) به دلیل احساس خطر از بنی عباس درباره امام محمد باقر(علیهالسلام) داشتند. زیرا آنها(بنیمروان) مشاهده میکردند که بنیعباس با شعار اهلبیت(علیهمالسلام) به مقابله با آنها برخواستهاند و در عین حالی که با فعالیتهای زیرزمینی خویش شیعیان را به خود جلب میکنند، نزد اهلسنت هم آبرو دارند و این برای بقای بنیمروان خطرناک بود. بنابراین آنها سعی کردند با توجه بیشتر به امام باقر(علیهالسلام) ایشان را در مقابل بنیعباس علم نمایند.
2 - کمبودهای شدیدی که بنیمروان در مقابله با دولت روم با آن مواجه بود و آنها را مجبور میکرد که به سراغ امام باقر(علیهالسلام) بروند.
3 – وقوع جریان خزنده و اشتباهی که در بین برخی از شیعیان آغاز گردیده بود و زمینه را برای قیام زید بن علی(2) فراهم میکرد و بنی عباس با بهرهگیری از این قیام حرکت خود را آغاز کردند و کوشیدند خود را به اوج رسانده، به حاکمیت و قدرت هم روزبهروز نزدیکتر شوند که همگی مربوط به این دوران بود.
مصادف شدن این برههای از زندگانی امام باقر(علیهالسلام) با حوادث فوق - همگی - مقارن با خلافت بنیامیه بود که دوران روشن و شفاف به شمار میرفت و آن حضرت از ابتدا تا انتهای آن صرفاً به توسعه نهضت علمی در سایه استمرار حاکمیت مرکزی اسلام در شام، تحت خلافت بنیمروان ادامه دادند و سعی کردند با تأثیرگذاری و زمینهسازی برای مقابله با تحولات بعدی با تربیت نیروهای عالم و تأثیرگذار فعالیتشان را در این عرصه دنبال کنند.
در آستانه پیدایش بنیعباس مجدداً جامعه دچار تحولاتی شد که دوباره موجب تضعیف حاکمیت مرکزی و ایجاد تفرقه و تعدد در جامعه اسلامی گردید که به ناچار امام باقر(علیهالسلام) باید برای حفظ وحدت اقدام و این جریانات را مدیریت نمایند.
انتهای پیام/
منبع: کتاب ثاقب جلد 1، نگاهی تحلیلی به تاریخ صدر اسلام، مؤلف حجتالاسلام والمسلمین طائب، تحقیق و نگارش محمدمهدی حامدی، چاپ اول سال 95، انتشارات کمال الملک، صص96-98
پی نوشت؛
1 – تاریخ اسلام در آثار شهید مطهری، ص185؛ سیری در سیره ائمه(علیهمالسلام)، ص131-137
2 – محرمی، غلامحسین، تاریخ تشیع، از آغاز تا پایان غیبت صغری، فصل چهارم، ص146 نشر مؤسسه امام خمینی(ره)، مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص228-230