-
شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۲۳ ب.ظ
-
۴۶۳
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: چرا حضرت ابوطالب(ع) ایمان خود را به صورت علنی ابراز نکردند؟
پاسخ استاد: از موقعی که پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) دعوت را علنی کرد، درگیریها شروع شد. جناب ابوطالب در مکه نفوذ زیادی داشت. او به امر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) ایمان خودش را آشکار نمیکرد. اینکه میگویند ابوطالب مشرک از دنیا رفت، سخن باطلی است.
ابوطالب اصلا مشرک نبوده است که با شرک از دنیا برود. اینکه ابوطالب و پدرانش بتپرست نبودهاند، امر مسلّمی است. آنها پیرو دین جدشان، اسماعیل(علیهالسلام) بودند.
علت اینکه ابوطالب ایمانش به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را علنی نکرد، این بود که در آن موقع، پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نیرویی غیر از قبیله خود، بنیهاشم نداشت و رئیس آن قبیله هم ابوطالب بود؛ حال اگر او ایمان خود را علنی میکرد، از ریاست برکنار میشد و این مسؤولیت به دست ابولهب میافتاد، و در این صورت، توسط خود بنیهاشم پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را میکشتند. ابوطالب با عدم ابراز ایمانش توانست مدافع سرسخت پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) باشد.
نمونهای از حمایتهای او از ساحت پیامبر بزرگوار را نقل میکنیم: در آن زمان در خانه خدا، هم بتپرستها قربانی میکردند و هم مسلمانان. گوشتهای قربانی را میبردند، اما شکمبههای آن را باقی میگذاشتند. روزی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در خانه خدا مشغول نماز بود و ابوجهل هم به همراه عدهای آنجا نشسته بود. ابوجهل به شکمبه گوسفندی اشاره کرد و گفت: هر کس آن را روی سر محمد خالی کند، من به او مالی خواهم بخشید. فردی قبول کرد که این اقدام را انجام دهد. در این موقع، جناب ابوطالب سر رسید و صحنه را دید. شمشیرش را درآورده و آنها را تهدید کرد که کسی حق ندارد از اینجا برود. سپس به شخصی که شکمبه به روی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) ریخته بود، گفت: آن شکمبه را بیاور و به سبیل تمام اینها بمال. کسی از جایش تکان نخورد و او هم این کار را انجام داد. سپس ابوطالب گفت: از این به بعد، اگر بخواهید عملی را علیه محمد انجام دهید، با شمشیر من و بنیهاشم روبهرو خواهد شد.
بنابراین تا موقعی که ابوطالب زنده بود، مشرکان نمیتوانستند اقدامی علیه پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) انجام دهند. اینکه شنیدیم پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در مکه مورد اذیت و آزار قرار میگرفت، مربوط به بعد از وفات جناب ابوطالب است.
انتهای پیام/
منبع: جلسه هجدهم تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب(1393/10/30)