-
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۵۹ ب.ظ
-
۶۴۲
مبارزه با فرهنگ اسلامی- عربی به عنوان یک راهبرد پیوسته و همیشگی توسط اسرائیل در آفریقا پیگیری شده است، امری که کاملاً با اهداف کشورهای غربی و آمریکا در قاره آفریقا همخوانی دارد.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ اسرائیل در طول دهههای گذشته در قاره آفریقا به عنوان همپیمان راهبردی سیاستهای اروپا و آمریکا عمل کرده است. غرب نیز در مقابل خدمات راهبردی صهیونیستها بسترساز تحکیم مناسبات این رژیم با کشورهای آفریقایی بوده است.
صهیونیستها در پیشرفت نفوذ و سلطه آمریکا در منطقه دریاچههای بزرگ، غرب آفریقا، منطقه شاخ آفریقا و آفریقای مرکزی و کاهش نفوذ استعمارگران سنتی همچون فرانسه و انگلیس به طور آشکار نقش اساسی و کلیدی ایفا نموده است.
ابعاد دیگر راهبرد صهیونیستها در آفریقا مبتنی بر نفوذ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی است که با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک و ذخایر سرشار معادن خام و منابع آبی آفریقا برای تحقق این اهداف تبیین شده است. اسرائیل در آینده با مشکل عمده آب شیرین مواجه خواهد بود و بنابراین باید منابع مطمئنی از واردات آب شیرین برای خود فراهم کند. لذا یکی از عوامل اصلی حضور رژیم صهیونیستی در کشورهای آفریقایی دسترسی به منابع آب و کنترل و مدیریت آن میباشد.
رژیم صهیونیستی سود سیاسی زیادی از روابط دیپلماتیک با کشورهای آفریقایی کسب میکند. آفریقا خلأ روابط اسرائیل با جهان اسلام و عرب را در سازمان ملل متحد و نهادهای بینالمللی پر میکند. این رویکرد دستاوردهای سیاسی مهمی برای رژیم داشته و تأثیر مثبتی بر منافع اقتصادی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس دارد.
همچنین تئوریسینهای صیهونیستی، این قاره را در موقع به خطر افتادن اسرائیل در آینده به عنوان سرزمین ذخیره و احتیاطی برای سکنی و اقامت یهودیان در نظر گرفتهاند.
علت این موضوع تداوم بحران مشروعیت است که یکی از چالشهای اساسی این رژیم در منطقه محسوب میشود. تل آویو برای خلاصی از این بحران و کسب مشروعیت سیاسی و به تبع آن عادیسازی روابط با کشورهای منطقه، با تقویت روابط خود با آفریقا تلاش میکند با فشار سیاسی و امنیتی بر کشورهای عربی و اسلامی، هزینه قطع رابطه را سنگین کند. از این منظر تقویت روابط سیاسی و امنیتی با کشورهای آفریقایی برای تل آویو بسیار مهم است.
بنابراین، عوامل تعیین کننده در اهداف راهبردی اسرائیل در آفریقا عبارتند از: موضوع امنیت آب که ستون اصلی استمرار حکومت و توسعه اشغالگری است، آزادی کشتیرانی در دریای سرخ که یکی از عوامل تأثیرگذار بر امنیت اسرائیل در حوزههای اقتصادی و نظامی است، و ژئوپلتیک تعدادی از کشورهای آفریقایی عرب که در موضوع درگیری اعراب و اسرائیل، تهدید کننده موجودیت رژیم اشغالگر قدس میباشند. کسب حمایت سیاسی 54 کشور آفریقایی در سازمانهای بینالمللی، اسلام سیاسی که از نظر ایدئولوژیک درگیری عربها و اسرائیل را تنها تنش بر سر مرزها نمی داند بلکه آن را درگیری برای بقا و وجود میداند، تجارت سلاح و همکاریهای بینالمللی، موضوع توسعه اقتصادی که از این منظر آفریقا سرشار از ثروتها و منابع طبیعی است، از دیگر عوامل تعیینکننده راهبرد تل آویو در آفریقا به شمار میآیند.
تلآویو مبارزه با اسلام را یکی از اصول و سرفصلهای راهبرد کلان خود در آفریقا میداند. آنها از دیرباز میکوشند تا به روند تقسیم آفریقا به دو بخش شمال مسلمان و جنوب مسیحی کمک کنند.
اسرائیل برای نفوذ خود در آفریقا از راهبردهای پوششی و ابزارهای متعدد و چند وجهی برای تحقق اهداف خود استفاده میکند که مهمترین آنها راهبرد کشاورزی است. 70 درصد جمعیت جنوب صحرا از طریق کشاورزی امرار معاش میکنند و در عین حال با کمبود آب در بسیاری مناطق مواجه هستند. اسرائیل با اجرای برنامههای کشت و کار در مساحتهای کوچک، استفاده از آبیاری قطرهای در آفریقا، مخصوصاً در غرب این قاره را، ترویج داده است که بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. همچنین بین 3000 الی 4000 هزار دانشجوی آفریقایی در اسرائیل درس میخوانند.
این رژیم فن وروش خاص خود را در دیپلماسی عمومی و رسانهای در آفریقا اعمال نموده است. به عنوان مثال اسرائیل بعد از قتلعام توتسیها توسط هوتوها در رواندا این حادثه را هلوکاست نامید و برای کمک به بازماندگان این حادثه وارد عمل شد. در این راستا اسرائیل اعلام کرد که قصد دارد دهکدهای با تمام امکانات برای کودکانی که والدین خود را در این حادثه از دست دادهاند ایجاد کند و تمامی امکانات لازم اعم از مدرسه، درمانگاه و سالن ورزشی برای کودکان احداث نماید. تبلیغات فرهنگی نیز از جمله محورهایی است که در راهبرد اسرائیل کارآمد بوده است.
به هنگام بروز خشکسالی شدید در اتیوپی در سال 2010 دولت اسرائیل نیز مانند بسیاری از کشورهای غربی، عوامفریبانه اقدام به اعزام پزشک و ارسال دارو و تجهیزات مورد نیاز به مناطق خسارت دیده نمود. اما با تبلیغات گسترده رسانههای وابسته به رژیم چنین به نظر میرسید که حجم اقدامات اسرائیل در مقایسه با سایر کشورهای بسیار گسترده تر میباشد.
درباره میزان کامیابی برنامههای اسرائیل در آفریقا دو نظر وجود دارد. برخی عقیده دارند که رژیم صهیونیستی به تناسب سرمایهگذاری و تلاش خود در آفریقا نتیجه نگرفته است، اما برخی عقیده دارند اسرائیل موفقیت قابل قبولی به دست آورده است.
در راهبرد اسرائیل پیشرفت فرهنگ عربی- اسلامی در قاره آفریقا برای صهیونیستها خوشایند نیست و تلاش رهبران این کشور برای ممانعت از این وضعیت مشهود میباشد. هماکنون صدها تن از دیپلماتهای نخبه اسرائیلی در آفریقا سرگرم طراحی هستند و هدف آنها تقسیم قاره سیاه از لحاظ جغرافیایی میباشد. استفاده از واژه آفریقای سیاه برای کشورهای غیر عربی در جنوب این قاره و واژه آفریقای سفید برای کشورهای عربی واقع در شمال قاره حکایت از تلاشهای نژادپرستانه دارد.
در این راستا اسرائیل از جریانها و اقلیتهای یهودی در کشورهای آفریقای حمایت میکند و سعی دارد تا آنها را به هرم قدرت نزدیک کند. این عمل موجب میشود تا نفوذ ائتلافهای وابسته به کشورهای عربی کاهش پیدا کند.
رهبران اسرائیلی همواره تحت پوشش این قبیل توجیهات و تبلیغات اهداف توسعهطلبی و خزنده جاسوسی و اطلاعاتی را به پیش برده و در عین حال خود را در حاشیه امن قرار دادهاند. تلاش و اشتیاق فراوان برای برقراری ارتباط سیاسی و اطلاعاتی با ایران دوره پهلوی و نیز کشور ترکیه و بعضی کشورهای پیرامونی تا اتیوپی در شمال آفریقا، از ابتدای تأسیس رژیم صهیونیستی در دستور برنامههای سران و رهبران اسرائیل و صهیونیسم قرار داشت.
سران و رهبران رژیم صهیونیستی از ابتدای تأسیس آن، تحت پوشش شعار تبلیغاتی دفاع از امنیت و موجودیت اسرائیل و پیشگیری از هر گونه خطری که عمق استراتژیک جامعه صهیونی در فلسطین را تهدید میکند، اهداف توسعه طلبانه خود را به ویژه با ابزارهای اطلاعاتی و سیاسی دنبال کردند. این اهداف که همان استراتژی پیرامونی اسرائیل است از همان آغاز از سوی دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی و سیاسی اسرائیل پی گرفته میشده و در دستور کار و فعالیت رهبران و سران اسرائیلی قرار داشته است. رهبران و دولتمردان اسرائیلی در جهت تحقق این استراتژی دسترسی آسان و بیمانع به آبها و مناطق ساحلی مدیترانه را تا کانال سوئز، دریای سرخ و تنگه بابالمندب تا خلیج عدن و اقیانوس هند، شامل همه سواحل آبی کشور لیبی، مصر، سودان، اریتره، اتیوپی، کنیا، جیبوتی و سومالی در دستور و برنامههای خود قرار دادند و دنبال کردند. اجرا و تعقیب این برنامه ایجاب میکرد اسرائیلیها پایگاهها و ایستگاههای سیاسی و اطلاعاتی ویژه خود را در کشورهای همجوار و همسایه مناطق و سرزمینهای پیرامونی ایجاد و آن را تحکیم و تقویت کنند.
گرچه انگیزههای سیاسی و اقتصادی برای صادرات سلاح اسرائیل به آفریقا انگیزههایی طبیعی است، ولی لازم است دلایل و انگیزههای دیگری را نیز در نظر گرفت که پارهای اوقات نتایج منفی برای سیاست آن کشور دارد. همچنین گرچه صادرات سلاح اسرائیل به آفریقا سرّی است، لیکن به حد کافی دلایل روشن در دست هست که بگوییم صدور اسلحه تابع یک خط مشی عمومی منظم در اسرائیل میباشد.
مضاف بر این راهبردی که اسرائیل در آفریقا به صورت زیر پوستی و به شکل آرام و تدریجی در حال عملی کردن آن میباشد، وابسته کردن آفریقا به خود است.
همچنین اسرائیل تلاش میکند تا ضمن مشارکت در نشستهای اتحادیه آفریقا و انتخاب شدن به عنوان عضو ناظر، با مداخله مدیریت شده و پوششی، سیاستها و راهبرد خود در این قاره را تثبیت و نهادینه کند.
این امر ضمن این که اهداف سیاسی و اقتصادی اسرائیل در آفریقا را تأمین و تضمین میکند بستری برای تأمین امنیت استراتژیکی این کشور نیز محسوب میگردد. اسرائیل از طریق این راهبرد، با محاصره کشورهای عربی و محروم ساختن آنها از هر گونه نفوذ به داخل قاره آفریقا، استفاده از برخی اختلافات عربی با کشورهای آفریقایی و دامن زدن به این اختلافات و همچنین تهدید امنیت غذایی و اجتماعی کشورهای عربی متکی به آبهای رود نیل از طریق گسترش نفوذ خود در کشورهای حاکم بر منابع این رود و تأمین امنیت گذرگاههای دریای سرخ منتهی به اسرائیل از طریق حضور نیروهای خود در اتیوپی و در برخی جزایر اجارهای و استقرار نیروهایش در برخی از کشورهای مشرف بر دریای سرخ و بهرهبرداری از تسهیلات اعطایی به ایالات متحد آمریکا در منطقه و قرارداد همکاری استراتژیکی بین اسرائیل و آمریکا سیاستهای خود را پیگیری میکند.
ایجاد جو ضد اسلامی در آفریقا یکی دیگر از راهبردهای اسرائیل به منظور محدود کردن نفوذ اسلام در این قاره و با هدف ایجاد درگیری بین مسلمانان و کشورهای آفریقایی مجاور برای دور نگه داشتن کشورهای اسلامی از خط مقابله با دشمن حقیقی یعنی رژیم صهیونیستی میباشد.
اهداف نظامی و امنیتی
عمده راهبرد اسرائیل در آفریقا ماهیت نظامی و استراتژیکی دارد و کارشناسان اسرائیلی که رژیم صهیونیستی تحت پوششهای مختلف اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به کشورهای قاره اعزام میکند با اهداف جمع آوری اطلاعات نظامی و امنیتی و مأموریتهایی در این قالب گسیل میشوند.
برنامههای آموزشی که اسرائیل برای کارکنان و نظامیان آفریقایی نیز تنظیم میکند کوتاه و فشرده و دارای ماهیت ایدئولوژیکی میباشد. علاوه بر این اسرائیل با ایجاد و تأسیس انجمنها و گروههای دانشجویی ارتباط خود را با این دسته از افراد حتی بعد از اتمام تحصیلات حفظ میکند.
رژیم صهیونیستی در طول دوران حضور و نفوذ در آفریقا از اکثر جنبشهای نژادپرست و جداییطلب حمایت نموده است و با این اقدام خود در جهت وابسته کردن دولتها و جریانها به خود سود برده است.
در این راستا رهبران رژیم صهیونیستی از عوامل و فرصتهایی که در منطقه ایجاد شده بهرهبرداری نموده است. کمپ دیوید، که منجر به برقراری روابط بین مصر و اسرائیل گردید، به مصالح و منافع این رژیم در منطقه و قاره سیاه خدمات شایانی نمود. تسلیمطلبی سادات و خیانتی که وی در حق جهان اسلام مرتکب گردید، باعث کاهش مبارزه مردم آفریقا شد و از ادامه پیکار آنان علیه استعمار اسرائیل در آفریقا جلوگیری نمود. یوشع تدمور، از تئوریسینهای اسرائیلی، کمپ دیوید را موجب اوج شکوفایی نفوذ و توسعه روابط اسرائیل در آفریقا توصیف نموده است و گفته است که برخی رهبران آفریقایی از گرمای گفت و گوهای مصر و رژیم صهیونیستی نیرو گرفتند و فعالیت علیه مردم خود را مجدداً شروع نمودند و برخی نیز با از سرگیری روابط دیپلماتیک به رژیم صهیونیستی نزدیک شدند. رهبران آفریقا برای توجیه روابط خود با اسرائیل، علت قطع روابط در سابق را اشغال بخشی از سرزمین یک کشور آفریقایی یعنی مصر عنوان کرده بودند که با موافقتنامه کمپ دیوید و خروج تل آویو از سینا در واقع مانع برقراری روابط از نظر آنها برداشته شد. یکی از روزنامهنگاران صهیونیست در مقالهای نوشته است: «اکنون و پس از قرارداد صلح با مصر که به معنای ویران ساختن حلقه بسیار با اهمیت یعنی دایره دشمنان است پیشبینی میشود که محور آفریقایی- آسیایی ترمیم یابد.»
منازعه اعراب و اسرائیل به عنوان دیرپاترین منازعه بشری در جهان امروز، سبب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از متغیرهای متعدد شده است. در این راستا نقش و سهم کشورهای آفریقایی در ایجاد یا عدم ایجاد رابطه با اسرائیل و یا نحوه تعامل این کشورها با اعراب مهم تلقی میشود.
به موازات متغیر منازعه اعراب و اسرائیل عامل جایگاه آفریقا در نظام بینالمللی نیز برای توسعه روابط اسرائیل با این کشورها موجد اهمیت بوده است. این مشخصه عمدتاً از تعداد اعضای آفریقایی سازمان ملل نشأت میگیرد. نقش کشورهای آفریقایی در تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1975 مبنی بر برابری صهیونیسم با نژادپرستی و متعاقب آن نقش آنها در لغو قطعنامه مذکور در سال 1991 به عنوان یک اقدام بیسابقه این سازمان بیانگر اهمیت عامل فوقالذکر میباشد.
از عوامل پیشرفت راهبرد اسرائیل در آفریقا، عقبماندگی یا به بیان بهتر عقب نگه داشتن کشورهای آفریقایی در عرصههای گوناگون ،در عین برخورداری از معادن و ذخایر عظیم طبیعی، به موازات بهرهمندی اسرائیل از پیشرفتهای تکنولوژیک در صنایع گوناگون است. این وضعیت به اهرمهای نفوذ و عوامل تعیینکننده اهمیت جایگاه قاره آفریقا در استراتژی روابط خارجی اسرائیل کمک شایانی میکند.
در راهبرد اسرائیل در آفریقا از نقش و تأثیر آمریکا در حمایت و کمک به رژیم صهیونیستی نباید غافل گردید. رهبران یهودی آمریکا و لابی آیپک در این کشور با اعمال قدرت و تطمیع سران آفریقا آنها را به سمت تبعیت و همکاری با اسرائیل سوق دادهاند.
بیتوجهی نظامهای عربی به قاره آفریقا و بیمبالاتی آنها نیز موجب شده است تا اسرائیل قویاً در تمامی رخدادها در این قاره با پشتیبانی گسترده و همهجانبه آمریکا حضور داشته باشد. اسرائیل به عنوان شریک استراتژیک آمریکا با آزادی عمل بسیار با آفریقا تعامل نموده است و در ضمن چارچوبی از این روابط برای ایجاد پل ارتباطی با آمریکا فراهم نموده است. چنانچه با پایان سال 2014 اسرائیل از مجموع 54 کشور آفریقایی با 46 کشور این قاره روابط دیپلماتیک برقرار نموده است. اسرائیل در کشورهای آفریقایی 11 سفیر مقیم و در 33 کشور سفیر غیر مقیم (آکردیته) دارد. در اینجا باید توجه داشت که اسرائیل 72 سفارتخانه و 13 کنسولگری و چهار هیأت ویژه در سطح جهان دارد که این امر بدین معنی است که 48 درصد از دیپلماتهای تل آویو در قاره سیاه هستند.
اسرائیل نماد استعمار نوین در آفریقا
اسرائیل در آفریقا پایگاه پیشرو استعمار نوین در منطقه بوده و نقش حمایت از منافع آمریکا که مبتنی بر نفت، حمایت اطلاعاتی، مبارزه با جنبشهای انقلابی، حمایت از رژیمهای مزدور و امضای قراردادهای مشکوک است ایفا میکند.
همچنین رژیم صهیونیستی اخیراً با ایجاد موج و بحران سدسازی در کشورهای حوزه آبی نیل درصدد ایجاد بحران آب در منطقه و فراهم کردن زمینه درگیریهای منطقهای در سایه حضور جریانات تکفیری و داعش و مضاف بر آن در آینده نزدیک میباشد.
علت این امر را باید در شروع بیداری اسلامی از کشورهای شمال آفریقا که علاوه بر ایجاد آثار مختلف در حوزه سیاست داخلی کشورها، تأثیرات عمیقی بر محیط امنیتی منطقهای و بینالمللی نیز به جا گذاشته است، جستجو نمود. صرفنظر از این تبعات، آنچه بیشتر رخ مینماید موضعگیریهای متفاوت بازیگران جهانی در مورد این تحولات و کشورهای بستر آنهاست. بر این اساس هر یک از دولتها بنا بر منافع ملی و اهداف سیاست خارجی خود جهتگیری متفاوت و بعضاً چندگانه و متناقض در مواجهه با این قیامها اتخاذ کردهاند. شواهد موجود نشان میدهد که بیداری اسلامی تغییرات قابل توجهی را در روابط سیاسی بین کشورها به وجود آورده است. این وضعیت میتواند به عنوان سرآغازی برای افول راهبرد اسرائیل در آفریقا محسوب و نقطه عطفی در این رابطه مد نظر قرار گیرد.
همچنین تحولات موجود در منطقه میتواند بار دیگر موج جنبشهای آزادیخواه دهه 1960 و 1970 در آفریقا را تداعی کند. این موضوع زمانی اهمیت مییابد که اسناد نشان میدهد اسرائیل در اواسط دهه 2000 و با افزایش حملات رژیم صهیونیستی به فلسطینیها و حمایت حزبالله از مردم فلسطین، به موساد دستور داده با نفوذ در ساحل عاج و غرب آفریقا ترور تجار لبنانی ساکن غرب آفریقا را در دستور کار قرار دهد. در این رابطه رژیم صهیونیستی برای پیشبرد راهبرد استعماری و استثماری خود در آفریقا طی نزدیک به دو سال 30 بازرگان شیعه را در قاره سیاه ترور کردند.
مبارزه با فرهنگ اسلامی- عربی به عنوان یک راهبرد پیوسته و همیشگی توسط اسرائیل در آفریقا پیگیری شده است، امری که کاملاً با اهداف کشورهای غربی و آمریکا در این قاره همخوانی دارد.
در این راستا رژیم اشغالگر قدس با تأسیس کنگره یهودیان آفریقا در سال 1994 در آفریقای جنوبی، که ارتباط تنگاتنگی با کنگره جهانی یهودیان دارد و به عنوان یکی از فعالترین سازمانهای یهودی در این قاره محسوب میشود، مقابله با اسلام در آفریقا و ممانعت از پیشرفت اسلام را نهادینه نموده است. همچنین رهبران صهیونیسم از ادغام و هضم اقلیتهای یهودی در کشورهای فقیر آفریقا به شدت نگران میباشند. رهبران رژیم صهیونیستی با تأسیس این کنگره ضمن تجارت الماس در منطقه زیرصحرا که اقلیتهای یهودی در آنجا هستند از اقلیت یهودیان به عنوان پوشش مناسبی برای حضور تاجران یهودی در این منطقه بهرهبرداری میکند.
همچنین اسرائیل از کنگره یهودیان برای تأثیرگذاری بر اتحادیه آفریقا استفاده میکند. پس از تبدیل سازمان وحدت آفریقا به اتحادیه آفریقا، مروین اسمیت، رئیس کنگره آفریقایی اظهار داشت که اتحادیه میتواند رویکرد منصفانهتری در مورد مواضع خاورمیانه و ارتقاء وضعیت اسرائیل ایفا نماید.
یکی از راهبردهای مهم اسرائیل در آفریقا که بویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت، تهدید منافع ایران در آفریقا و ممانعت از حضور و نقشآفرینی انقلاب اسلامی ایران در این قاره میباشد. اسرائیل در رابطه با حضور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آفریقا نیز به شدت حساس است و با هر حرکت و تلاش ایران مقابله میکند. این مواجهه را به خوبی میتوان در کشورهای شمال آفریقا مشاهده نمود. تونس، مصر، سودان، مراکش، لیبی کشورهایی هستند که در خط مقدم این جبهه قرار دارند. حضور اسرائیل در سودان جنوبی و اقدام تل آویو برای کنترل نفت و آب سودان جنوبی دقیقاً اهرم سیاسی و اقتصادی است که اسرائیل علیه مصر و سودان و هر کشوری که در منطقه وابسته به نیل است به کار میبرد. رئیس دانشکده علوم سیاسی آلابامای جنوبی در آمریکا میگوید اتحاد استراتژیک اسرائیل با سودان جنوبی به اسرائیل اجازه خواهد داد که منافع ایران در آفریقا را با تهدید مواجه سازد.
اسرائیل و سودان جنوبی نخستین توافقنامه همکاری خود را در زمینه آب به امضاء رساندهاند. اسرائیل جزو اولین کشورهایی بود که استقلال سودان جنوبی را به رسمیت شناخت. موقعیت جغرافیایی سودان جنوبی میتواند عمقی استراتژیک برای اسرائیل در آفریقا به دنبال داشته باشد. علاوه بر ذخایر نفتی در سودان جنوبی و کنترل مسیر عبوری آب نیل، اسرائیل میتواند از اتحاد خود با سودان جنوبی در جهت فشار به مصر بهره ببرد.
نویسنده: محمدحسین سلطانیفرد
منابع:
استراتژی پیرامونی اسرائیل: اسناد روابط ساواک با موساد، تقیپور، محمدتقی 1385
نفوذ رژیم صهیونیستی در شاخ آفریقا، امیر حسین سجادی
پایگاه جامع صهیون پژوهی
تأثیر روابط اسرائیل، آفریقا بر سودان و مصر: شبکه ندای قدس
نفوذ اسرائیل در آفریقا و بازتاب آن بر امنیت اعراب، حمدی عبدالرحمن، ترجمه نعمتالله قادری
اهداف رژیم صهیونیستی در آفریقا، امیرحسین سجادی
کنگره یهودیان آفریقا، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، صفا تاج
المجمع العسکری- الصناعی فی اسرائیل، نوید صایغ، موسسه الدراسات الفلسطینیه
اندیشکده راهبردی تبیین
نگاه راهبردی رژیم صهیونیستی به کشورهای آفریقایی، پایگاه تحلیلی خبری الوقت
پایگاه تحلیلی طنین، اهمیت آفریقا در سیاستهای راهبردی رژیم صهیونیستی
بحران دریاچههای بزرگ، فصلنامه آفریقا
رژیم صهیونیستی و شرق آفریقا، صبری انوشه، مجله مطالعات آفریقا
استراتژی اسرائیل در رابطه با آفریقا، موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران
خبرگزاری تسنیم: پیدا و پنهان اهداف صهیونیستها در آفریقا
نفوذ اسرائیل در آفریقا، همشهری
راهبرد رژیم صهیونیستی در کشورهای مرکز آفریقا، پایگاه خبری- تحلیلی وحدت نیوز
اهداف رژیم صهیونیستی در آفریقا، شفاف خبر
دریاچههای بزرگ هدف راهبردی گسترش نفوذ اسرائیل در آفریقا، مرکز اطلاعرسانی فلسطین
واکاوای نفوذ اسرائیل به قاره سیاه، خبرگزاری ایسنا
ردپای صهیونیسم در بهشت آفریقا، باشگاه خبرنگاران جوان
الفلاشا مره ثالثه من اثیوبیا، محمد ابوفضل
لتغلل الاسرائیلی فی شرق آفریقیا و انعکاساته علی الامن القومی العربی، نادیه سعدالدین، مجله المستقبل العربی