-
سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۲۷ ب.ظ
-
۵۰۵
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ پرسش شما: آیا میتوان قیام زیدبنعلی را توجیه و به آن مشروعیت داد؟
پاسخ استاد: آیا زید از افرادی است که امام معصوم به او دستور قیام دادند و امام در مواردی از باب تقیه علیه او صحبت میکرد یا اینکه از افرادی است که بدون اذن و اجازه امام دست به قیام زده است؟
چون احتمال دارد قیام زید به این صورت توجیه شود که اگر در یک برههای از زمان، قیام مسلحانه علیه طاغوت یعنی هشامبنعبدالملک انجام نشود، بعداً حکومت طاغوت در نقاط مختلفی علیه جبهه حق شمشیر میکشد و افرادی را به شهادت میرساند و چنین اتفاقی برای کل نظام اسلامی خسارتبار خواهد بود؛ لذا وظیفه امام معصوم است که فردی را به میدان بفرستد تا عملیات دشمن خنثی شود و درعینحال در ظاهر از اقدام او برائت میجوید.
این حرکت از ناحیه معصوم، نوعی دفاع است. شاید در این مورد این اصطلاح صحیح نباشد، ولی امروزه اصطلاحا به آن، سیاست چماق و هویج گویند. به عبارت دیگر اگر نتوان حکومت طاغوت را بهطور مطلق از بین برد و حکومت طاغوت درصدد انجام اقداماتی است که اگر جبهه حق، سیر و روال طبیعی خود را در پیش بگیرد و حرکت کند، حکومت طاغوت موفق به انجام آن اقدامات خواهد شد و این اقدامات برای جبهه حق زیانبار خواهد بود، چهبسا جبهه حق در برههای از زمان در رفتار و حرکت خود تغییر تاکتیک داده و رفتاری غیر از رفتار سابق انجام دهد که این باعث میشود طرف مقابل، آن اقدامات را انجام ندهد.
امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شیوهای را مقابل طاغوت در پیش گرفتند. هشامبنعبدالملک امام باقر(ع) را به شهادت رساند. حال اگر هشام در زمان امام صادق(ع) با حرکت مسلحانه مواجه نشود، خودش را قدرت مطلق میداند و برای به شهادت رساندن امام صادق(ع) نیز اقدام خواهد کرد؛ اما وقتی فردی مانند زید، حکومت طاغوت را به خودش مشغول و قیام مسلحانه را آغاز نماید، همه توجه طاغوت، صرف سرنگونی آن قیام خواهد شد و طاغوت از امام صادق(ع) غفلت میکند؛ درنتیجه حضرت میتوانند در چنین فضایی به اقدامات خود بپردازند.
آیا میتوان اقدام زید را اینگونه توجیه نمود یا نه؟ در طول تاریخ، چنین روشی وجود داشته است. در مورد زید نمیتوان بهطور قاطعانه حکم کرد و سخن گفت. البته درباره او مطلبی محرز است و آن، روایتی از امام صادق(ع) است که میفرماید: «رحم الله عمی زیدا»(1)؛ خدا عمویم زید را رحمت کند؛ اگر موفق میشد، یَعرِف مقامَنا؛ یعنی ما را بهعنوان امام قبول داشت.
در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمودند: رحم الله عمی زیدا خرج علی ما خرج آبائه و وددت أنی استطعتُ أن أصنع فأکون مثل عمی. مَن قُتِلَ مع زید بن علی کمَن قُتِلَ مع الحسین بن علی(ع)؛ خدا رحمت کند عمویم زید را؛ قیام او همان راه پدران او بود و من دوست داشتم میتوانستم کاری را که عمویم کرد، انجام میدادم(قیام میکردم). هرکس که همراه زیدبنعلی کشته شد، همانند کسی است که در کنار حسینبنعلی(ع) به شهادت رسیده است.
کلام امام صادق(ع) درباره او مطلب خیلی بزرگی است و معلوم میشود زید از شیعیان بوده است. از کلام امام صادق(ع) در مورد زید میتوان استفاده کرد که شاید حرکت زید بهگونهای بوده است که حضرت با حرکت زید، از شدت و حدت هشام کم کردند؛ اما از طرف دیگر، امام باید خودش را از این حرکت دور نگه دارند تا شمشیری که هشام علیه زید بهکار میبرد، علیه حضرت بهکار نرود؛ چون حکومت طاغوت، بهدلیل خروج زید علیه حاکمیت، علیه او اقدام کرد. در دلیل آمده: مَن خرَج علی الإمام فهو باغٍ. حضرت امیر(ع) خوارج را بهعنوان بُغاة از صحنه حذف کردند.
خلاصه اینکه نمیتوان درباره زید بهطور قاطع سخن گفت و قضاوت کرد؛ ولی میتوان حرکت زید را به این نحو توجیه کرد که شمشیری که قرار بود بهسمت امام صادق(ع) برود، زید آن را بهسمت خود کشید. حرکتهای آن زمان دارای پیچیدگیهای خاصی بود.
منبع: جلسه هفتادوششم تاریخ تطبیقی(1396/12/09)
پی نوشت؛
1 - عیون أخبار الرضا(ع)، ج1، ص249.