-
دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۵۰ ب.ظ
-
۴۵۵
تا زمان شهادت امام رضا(ع) تلاش دشمن این بود که سازمان مخفی شیعه را کشف و نابود کند ولی پس از شهادت ایشان تاکتیک دشمن عوض شد. تصمیم گرفت به جای کشف سازمان مخفی شیعه، خود ائمه(ع) را تحت نظر بگیرد و وقتی دوازدهمین امام(ع) به دنیا آمد ایشان را نابود کند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ وقتی مأمون، امام رضا(علیهالسلام) را شهید کرد، امامت به امام جواد(علیهالسلام) رسید که 9 سال داشتند. با این وجود امام رضا(علیهالسلام) جامعه را برای پذیرش امامت فرزندشان آماده کرده بودند.
امام رضا(علیهالسلام) جامعهای را به امام جواد(علیهالسلام) تحویل دادند که از نظر یاران، یاران قوی داشت. محدثین بسیار قوی داشت. حضرت(علیهالسلام) آنها را تربیت کرده بود و اجازه نداده بود دست مأمون به آنها برسد.
اینها روات بسیار مهم و قوی بودند که حضرت(علیهالسلام) آنها را از دست مأمون دور نگه داشته بود. مأمون میخواست این سازمان را پیدا کرد. ولی امام(علیهالسلام) آنها را از دست او دور نگه داشته بود.
خواب خرگوشی دشمن
مأمون، امام جواد(علیهالسلام) را به خوبی میشناخت و درباره اینکه ایشان همانند اجدادشان هستند، هیچ شکی نداشت ولی آیا کسانی که پیش مأمون بودند چنین دیدگاهی داشتند؟ آنها پس از شهادت امام رضا(علیهالسلام) معتقد بودند که ایشان جامعه را به دست یک کودک 9 ساله سپرده و این کودک کاری از دستش بر نمیآید، به همین دلیل از امام(علیهالسلام) غافل شده و به یک خواب خرگوشی رفتند که این برایشان بسیار خطرناک بود.
اطرافیان نمیدانستند که امام جواد(علیهالسلام) 9 ساله با امام رضا(علیهالسلام) و ائمه(علیهمالسلام) دیگر هیچ تفاوتی ندارد. امام جواد(علیهالسلام) ارتباط خود را با سازمانی که امام رضا(علیهالسلام) ایجاد کرده بودند، داشتند و چون دشمنان در خواب بودند، امام(علیهالسلام) با آنها ارتباط راحتی برقرار کرد.
وقتی امام رضا(علیهالسلام) از مدینه به طوس آمدند، امام جواد(علیهالسلام) تنها 6 سال داشتند و وقتی علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) به شهادت رسیدند، ایشان تنها 9 سال داشت. سن حضرت به قدری کم بود که حتی برخی از شیعیان نیز نسبت به امامت ایشان شک داشتند چون خیال میکردند حضرت(علیهالسلام) نمیتواند از عهده کارها برآید.
در این زمان اطرافیان مأمون نیز خیال میکردند امام رضا(علیهالسلام) پس از خود یک کودک را برای اداره جامعه گذاشته و این کودک خطری ندارد، در حالی که مأمون 100 درصد میدانست که امام جواد(علیهالسلام) همانند امام رضا(علیهالسلام) است ولی اطرافیان چنین نگاهی نداشتند. به همین دلیل نظارت را از ایشان برداشتند و حضرت(علیهالسلام) راحتتر از قبل با سازمان شیعه ارتباط برقرار کرد.
چرا مأمون دختر خود را به عقد امام جواد(علیهالسلام) درآورد
وقتی مأمون دید اطرافیان نمیپذیرند که امام جواد(علیهالسلام) تفاوتی با دیگر ائمه(علیهمالسلام) ندارد و تنها در ظاهر کودک است، تصمیم دیگری گرفت. او تصمیم گرفت دختر خود را به عقد امام جواد(علیهالسلام) درآورد.
میتوان گفت مأمون برای دو هدف دختر خود را به عقد امام(علیهالسلام) درآورد؛ 1 – میدید اطرافیان نسبت به امام جواد(علیهالسلام) جهل و غافل هستند به همین دلیل دختر خود را به عنوان جاسوس در کنار امام(علیهالسلام) قرار داد و 2 – خیال میکرد شاید نسل امامت به خاندان او منتقل شود.
حالا چرا مأمون خیال میکرد شاید نسل امامت به خاندان او منتقل شود؟ چون هر چند پدر ائمه(علیهمالسلام) معرفی شده بودند ولی مادرانشان مشخص نشده بودند؟ از سوی دیگر مأمون میدانست که امام جواد(علیهالسلام) بر سر دختر او هوو نمیآورد به همین دلیل خیال کرد شاید نسل به خاندان او منتقل شود. البته به این نکته توجه نکرد که در آن زمان ازدواج با کنیز ایرادی ندارد و اگر دقت کنیم رفته رفته مادر ائمه اطهار(علیهمالسلام) نیز کنیزان بودند.
تردید بستگان امام رضا(علیهالسلام) در امامت امام جواد(علیهالسلام)
امام جواد(علیهالسلام) از 8 الی 9 سالگی تحت کنترل بود ولی کنترل ضعیف بود چون اطرافیان مأمون خیال می کردند امام(علیهالسلام) کودک است و کاری از دستش بر نمی آید. امام جواد(علیهالسلام) نیز از این فرصت استفاده کرده و شروع به تربیت نیرو و گسترش سازمان کردند. با این وجود ایشان مشکلات مختلفی را بر سر راه داشتند.
فقط مأمون نبود که امام جواد(علیهالسلام) را اذیت می کرد، بلکه برادران امام رضا(علیهالسلام) نیز نسبت به امامت امام جواد(علیهالسلام) تردید داشتند و ایشان را اذیت میکردند.
البته باید به این نکته نیز توجه داشت وقتی در 9 سالگی امام جواد(علیهالسلام) جامعه به ایشان تحویل داده میشود، نقطه مثبتی برای امام(علیهالسلام) است، چون اطرافیان مأمون خیال میکردند ایشان تنها یک کودک است که کاری از عهدهاش بر نمیآید.
اگر شیعیان نیز میخواستند نسبت به امامت امام جواد(علیهالسلام) تردید کنند، امام رضا(علیهالسلام) قبلا زمینه سازی کرده بودند. امام رضا(علیهالسلام) روی امام جواد(علیهالسلام) تبلیغ میکردند، ولی ائمه(علیهمالسلام) پس از ایشان چنین موضوعی نداشتند. یعنی نیازی به معرفی نداشتند. چون پس از امام جواد(علیهالسلام) سن کم نقطه قوت نبود بلکه خودش نظارت دشمن بر امام(علیهالسلام) را بیشتر میکرد چون دشمنان تجربه امام جواد(علیهالسلام) را داشتند و این بار به خواب خرگوشی نرفتند. به همین دلیل وقتی امام هادی(علیهالسلام) در 7 سالگی به امامت رسید دشمن به خواب خرگوشی نرفت.(1)
تغییر تاکتیک دشمن
تا زمان شهادت امام رضا(علیهالسلام) تلاش دشمن این بود که سازمان مخفی شیعه را کشف و نابود کند ولی پس از شهادت ایشان تاکتیک و استراتژیک دشمن عوض شد. دشمن تصمیم گرفت به جای کشف سازمان مخفی شیعه، خود ائمه(علیهمالسلام) را تحت نظر بگیرد و وقتی دوازدهمین امام(علیهالسلام) به دنیا آمد ایشان را نابود کند.
وقتی امام رضا(علیهالسلام) در طوس بود امام جواد(علیهالسلام) در مدینه حضور داشت، ولی پس از شهادت علی بن موسی الرضا(علیهالسلام)، امام جواد(علیهالسلام) به بغداد(مأمون پس از شهادت امام رضا(علیهالسلام) به بغداد رفت و دیگر به طوس بازنگشت) آورده شد و پس از ازدواج با دختر مأمون به مدینه بازگشت.
بعد از مرگ مأمون، وقتی معتصم به حکومت رسید امام جواد(علیهالسلام) را به بغداد برد و این بار امام هادی(علیهالسلام) که کودکی خردسال بود در کنار پدرشان به بغداد برده شدند. این نشان میدهد که دشمن به دنبال کنترل امام(علیهالسلام) بود.
وقتی امام رضا(علیهالسلام) شهید میشوند امام جواد(علیهالسلام) در مدینه و به دور از حکومت بودند ولی وقتی امام جواد(علیهالسلام) شهید میشوند، امام هادی(علیهالسلام) در چنگ حکومت بودند.
منابع؛
1 – جلسه 93 تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب(1397/11/06)
2 – جلسه 96 تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب(1397/12/04)