-
دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۴۶ ق.ظ
-
۴۸۸
مواجهه دنیای اسلام با یهودیت و صهیونیسم فقط سیاسی نیست بلکه تمدنی است و اگر مسلمانان به آن توجه نکنند ممکن است در چالش با صهیونیسم به مقابلههای سیاسی یا نظامی اکتفا کنند و از ابعاد فرهنگی آن غافل شوند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ امروزه برخی از محققان تاریخ اسلامی درباره یهود در صدر اسلام و تعامل آن با مسلمانان تحقیق میکنند. ممکن است به نظر آید که این موضوع مورد علاقه و پژوهش و مسئله تحقیقاتی اندیشمندان اسلامی است و یهودیان این موضوع را پیگیری نمیکنند ولی جالب است بدانیم این موضوع مورد علاقه و مسئله پژوهشی مشترک مسلمانان و یهود است. امروز برخی یهودیان نیز این موضوعات را با دقت و جزئیات پیگیری میکنند و مقالات و پایاننامههای دانشگاهی خود را به این موضوعات اختصاص میدهند.
درباره موضوع یادشده با حجتالاسلام محسن محمدی، معاون علمی موسسه تاریخ تطبیقی، مدرس دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگر همکار پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص) گفتوگو کردیم.
در ابتدا در مورد اهمیت و جایگاه مباحث یهود در تاریخ صدر اسلام مطالبی را بیان بفرمایید تا با جایگاه این مباحث در تاریخ اسلام آشنا شویم.
یکی از مهمترین مباحث تاریخ صدر اسلام در مورد جریانهای فکری و عقیدتی است که اسلام رقیب آنها حساب میشد. گاهی این رقابت به مواجهه میدانی نیز کشیده میشد. این مواجهات و رقابتها در کنار مجاهدتهای پیامبر اسلام در تبیین و تبلیغ اسلام، تاریخ صدر اسلام را تشکیل دادهاند.
به نظرم مهمترین و اصلیترین منبع اسلامی در مورد یهود، قرآن است. با اینکه قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است ولی بسیاری از مطالب آن در مورد یهود و قوم بنیاسرائیل است. البته این موضوع از این جهت نیز توجیهپذیر است که اسلام دین خاتم و قرآن، آخرین کتاب آسمانی است و از این جهت به نوعی نمیتوان آن را به دینی خاص محدود کرد ولی به هر حال این کتاب هدیهای الهی است که توسط پیامبر اسلام برای بشریت هدیه آورده شد. البته تعبیر رسول الله(ص) که نشانگر جهانی بودن رسالت اسلام است از تعبیر پیامبر اسلام که حیطه محدود دینی را ترسیم میکند، بلیغتر است.
به هر حال قرآن بخش زیادی از آیات خود را به بررسی تاریخ یهود و یا مواجهات یهود و اسلام اختصاص داده است، به طوری که اگر این آیات را در غالب سورهای به نام سوره موسی قرار دهیم؛ آن سوره با هزار آیه بزرگترین سوره قرآن میشود. نام حضرت موسی علیه السلام در قرآن پرتکرارترین نام در میان انبیاء است. قرآن از این جهت که کلام خداست و تاریخ را فراتر از هر سندی بررسی میکند برای ما بسیار مهم است. قرآن منبعی است که هیچ کس در اعتبار آن شک ندارد و کسی در مورد راوی آن گمان دروغگویی نمیبرد چراکه در قرآن راوی تاریخ خداوند متعال است که همه تاریخ بشریت در محضر اوست.
البته در تعالیم قرآن در مورد یهود، بین یهودیت نبوی که پیروان واقعی حضرت موسی علیه السلام هستند با زرسالاران یهود و صهیونیستهای نژادپرست فرق گذاشته است. این منش مختص مسلمانان نیست و برخی اندیشمندان یهود نیز میان یهودیت نبوی و یهودیت سیاسی متعصب دنیوی، تفاوت قائلاند. مانند «خاخام موشه منوهین» از بزرگان یهود که متولد روسیه و از منتقدین صهیونیسم بود. «دکتر اسرائیل شاهاک» استاد شیمی دانشگاه اورشلیم و رئیس جمعیت حقوق مدنی و حقوق بشر اسرائیل نیز از این افراد است که ضمن تعصب شدید نسبت به یهودیت نبوی، منتقد سرسخت دنیاطلبان یهود و صهیونیستهای غاصب بود.
از قرآن نیز که به عنوان مهمترین منبع اسلامی بگذریم، سنت نبوی مهمترین بخش تاریخ اسلام در تعالم با یهود را به ما نشان میدهد. بخش قابل توجهی از مراودات و مباحثات پیامبر نیز در مورد یهود است. این موضوع از پیش از رسالت آغاز میشود؛ در آنجا که یهود نژادپرست قصد نداشت بپذیرد پیامبر آخرالزمان از نسل اسماعیل است. آنها نژاد اسحاق را بر نژاد اسماعیل -که پیامبر کنیززاده بود- ترجیح میدادند و به دلیل همین روحیه نژادپرستی اکثر یهودیان نپذیرفتند اسماعیل ذبیحالله است و اسحاق را به این ویژگی متصف کردند. بر اساس چنین نگرشهایی یهود علی رغم اینکه به تصریح قرآن بیشترین شناخت را از پیامبر اخرالزمان داشتند به او ایمان نیاوردند بلکه نسبت به قتل آن اقدام کردند. پس از اسلام نیز ردپای یهود به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در همه جنگهای پیامبر با کفار مشاهده میشود. با پایان یافتن جنگهای اسلام و کفر در جنگ احزاب، جنگهای مستقیم پیامبر با یهود آغاز شد. جنگ خیبر، جنگ تبوک، جنگ موته و لشکرکشی پیامبر به سوی روم در این فضا انجام شد. به این ترتیب مشاهده میکنیم که مواجهات اسلام و یهود بخش مهمی از تاریخ صدر اسلام را به خود اختصاص میدهد.
در مورد مطالعاتی که در ایران در مورد رژیم یهود در صدر اسلام انجام میشود، چطور؟ اجازه بدهید سوال را کمی گسترش دهیم. برای ما جالب است بدانیم به طور کلی مطالعات انجام شده در ایران در زمان کنونی در مورد اسرائیل و رژیم اشغالگر قدس در چه حیطههایی است؟ به نوعی به دنبال نوعی جریانشناسی این مطالعات هستیم.
در ایران مطالعات زیادی درباره اسرائیل انجام میشود. برخی از آنها رویکرد تاریخی دارد و تاریخ ملل و تمدنها را بررسی میکند. بخشی نیز در حیطه روابط بینالملل است. برخی هم جنبه سیاسی دارد. این موضوعات، گسترده و آثار زیاد است. البته با توجه به مواجهات سیاسی و رویکرد انقلاب اسلامی ایران به روابط و نظم بینالملل این نوع مطالعات در ایران طبیعی است و بیشتر ناظر به مسائل جاری است که بحث فلسطین بر ابعاد آن افزوده است.
اما بحث ما در مورد تاریخ صدر اسلام با محوریت یهود است. این مورد نیز آثار زیادی را در ایران به خود اختصاص داده است. برخی رویکرد تاریخی دارند. سیدجعفر عارفکشفی در کتاب «رسول خدا (ص) و یهود» و آقای علی جدیدبناب در کتاب «تحلیلی بر عملکرد یهود در عصر نبوی» و همچنین آقای مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر(ص) و یهود حجاز»، تلاشهای قابل تقدیری در بررسی یهود در صدر اسلام انجام دادهاند. این کتابها رویکردی تاریخی دارند یا بهتر است بگوییم رویکردی توصیفی که یهود را در ظرف همان زمان و بر اساس مؤیدات و گزارههای تاریخی بررسی میکنند.
اما برخی از پژوهشگران تاریخ اسلام در ایران بحث یهود در صدر اسلام را صرفاً تاریخی بررسی نمیکنند. آنها تاریخ را با نگاهی جریانشناسانه بررسی میکنند. پژوهشگرانی همچون حجتالاسلام مهدی طائب، با ترسیم جریان حق و باطل در تاریخ، جریانی از یهود را که با تفکرات صهیونیستی در تحریف یهود و سپس مسیح همت گماردند در مسیر باطل تحلیل میکنند. تداوم این مسیر در صدر اسلام در صدد جلوگیری از ایجاد، تقویت و گسترش اسلام بود. بنابراین در این سیستم فکری، یهود در صدر اسلام به عنوان یک بازیگر فعال با برنامه تحلیل میشود که بخش زیادی از توان رسولالله صرف مهار تخریبگری آنها شد. طبیعی است این جریان پس از رحلت شهادتگونه پیامبر(ص) دست از فعالیت بر نمیدارد و به تحریفگری خود ادامه میدهد، به خصوص که تجربه تحریف در دین مسیح را در کارنامه خود دارد. پژوهشگرانی مانند عبدالله شهبازی، علیاکبر رائفیپور، محمدحسین فرجنژاد و رضا مصطفوی نیز چنین نگرشی به تاریخ یهود دارند البته موضوع مطالعات این افراد محدود به تاریخ صدر اسلام نیست.
در مقابل این حجم و نوع مطالعات در جهان اسلام، در جهان غرب و اسرائیل چه مطالعاتی در مورد یهود در صدر اسلام انجام شده است؟
به طور کلی مطالعات و مراکز پژوهشی متعددی در دنیا در مورد یهود فعالیت میکنند. بسیاری از دانشگاهها در غرب و آمریکا مطالعات دینپژوهانه در مورد یهود دارند. حتی برخی از این مراکز، یهود و اسلام را به صورت همزمان بررسی میکنند. آنها هدف از این کار را مقایسه تطبیقی و یافتن مشترکات ادیان اعلام میکنند در راستای برقراری تقریب بین ادیان!
اما افزون بر این مراکز متعدد در جهان، در فلسطین اشغالی نیز مراکز متعدد یهودپژوهی وجود دارد. هر ساله در بیتالمقدس کنگره جهانی مطالعات یهود برگزار میشود. این کنگره که توسط اتحادیه جهانی مطالعات یهود برگزار میشود، بزرگترین مجمع بینالمللی مطالعات یهود است. این کنگره مهمترین رخداد آکادمیک در مطالعات یهود در غرب و اسرائیل است که بیش از هزار شرکتکننده از سراسر جهان در آن شرکت میکنند.
بخشی از مطالعات یهودپژوهی در اسرائیل در مورد یهود در صدر اسلام است. چنانکه در ایران برخی مطالعات در مورد یهود در صدر اسلام با نگرش جریانشناسانه انجام میشود در اسرائیل نیز برخی افراد با چنین نگرشی تاریخ اسلام را بررسی کردهاند. «میخائیل لکر» یکی از این افراد است. وی استاد دانشگاه عبری اورشلیم (بیتالمقدس) است که در سال 1951 میلادی در شهر حیفا اسرائیل به دنیا آمده و در همان جا تحصیلات عالیه خود را گذرانده و دارای درجه پرفسوری در رشته عربی است. رساله وی در مقطع کارشناسی ارشد با عنوان «سکونت یهودیان در بابل در دوران تشکیل تلمود» و در مقطع دکتری با عنوان «فعالیتهای محمد پیامبر در مدینه» بوده است.
وی مقالات متعددی را در مورد یهود و اسلام نوشته است؛ مانند: حدیبیه، محمد در مدینه، بازارهای مدینه، ازدواج میان یهودیان و قریش، حکومت عمرو بن عاص در فلسطین، فریب محمد توسط یهودیان، حذیفه بن یمان و عمر بن یاسر، ابومالک عبدالله بن سام از کِنده، یهودیانی که به اسلام گرویدند، فتوح شام، کِنده در دوران اسلامی، گزارش واقدی راجع به یهودیان مدینه، یهود در کِنده، یهودیان بنی قریظه، مرگ پدر محمد، ابوعبید معمر بن مَثنی، گرایش حِمیَر به یهودیت، ابن شهاب زُهری، عتبۀ بن ابی وقاص، عمرو بن حزم انصاری، انجمن عقبه، رفتار پیامبر با یهودیان، زید بن ثابت، قریش، شهید، عمر بن خطاب. البته از او مقالات دیگری نیز در موضوع مطالعات تاریخ صدر اسلام منتشر شده که در مورد یهود نیست؛ مانند بت پرستی در مدینه قبل از اسلام، خراج و مالیات در دوران اولیه اسلام.
وی علاوه بر این مقالات، کتابهایی نیز نوشته است که رویکرد مطالعات او در بررسی تاریخ صدر اسلام را بهتر نشان میدهد. «مسلمانان، یهود و مشرکان»، «یهود و اعراب در دوران اسلام اولیه» و «مردم، قبیله و جامعه در زمان پیامبر» از این قبیل است.
لکر در دانشگاه عبری اورشلیم، در موضوعات محمد پیامبر اسلام، قرائت در اسلام، یهود عرب در اسلام اولیه و آموزش زبان عربی تدریس میکند.
یکی از مقالات وی، با عنوان «زید بن ثابت با دو زلف آویخته از کنار گوشهایش؛ یهود و کتابت در مدینه قبل از اسلام» در هفتمین هماندیشی بینالمللی «از جاهلیت تا اسلام» در بیست و هشتم جولای سال 1996میلادی در اورشلیم ارائه شد. او در این مقاله با طرح اختلاف نظرات و روابط تیره میان زید بن ثابت با دیگر صحابیان معروف و کاتبان وحی مانند ابن مسعود و ابی ابن کعب، بر نقش یهودیان مدینه در باسواد کردن مردم مدینه در قبل و حتی بعد اسلام تاکید دارد.
در حقیقت هدف لکر از نگارش این مقاله آن است که نشان دهد زید بن ثابت و دیگر افراد باسواد مدینه به چه میزان از یهودیان تأثیر پذیرفته و چه ارتباطی با آنان داشتهاند. در واقع نویسنده در صدد است این مدعا را به کرسی بنشاند که مسلمانان از یهود بهره بردهاند و یهود را به عنوان یک طبقه برتر علمی و فرهنگی معرفی کند که اسلام تربیت طبقه تحصیلکرده خود را مدیون آن است. از این جهت یهود نقشی تعیینکننده و اثرگذار در اسلام دارد.
اما این باور، غلط است و حاکی از شیطنت مستشرقان یهودی در تحلیل تاریخ اسلام است. چرا که مکه از طرفی شهر شعر و ادب و از طرفی شهر تجارت است. در این شرایط خط و کتابت جهت نوشتن اشعار و قرارداد تجاری لازم است. در جریان جنگ بدر پیامبر دستور دادند اسیرانی که باسوادند، پس از تعلیم خواندن و نوشتن به ده کودک مسلمان آزاد شوند. این مطالب حاکی از روحیه علمی در اسلام و مکه و مدینه و خلاف ادعای میخائیل لکر است.
از مطالب قبلی که بیان کردید مشخص شد در ایران مطالعات و تحقیقات زیادی در مورد یهود و صهیونیست انجام میشود که البته رویکردهای متفاوتی در مورد آن وجود دارد. آیا در غرب و اسرائیل هم تحقیقاتی در مورد اسلام، ایران و تشیع انجام میشود یا اینکه این مسائل فقط مسئله پژوهشی ماست و آنها در این مورد فعالیتی ندارند.
در مراکز مطالعاتی و دانشگاههای غربی مطالعات اسلامشناسی و ایرانشناسی بسیاری انجام میشود. در دانشگاههای اسرائیل نیز این مطالعات از گستردهترین این مطالعات در میان نمونههای مشابه در سایر دانشگاههای کشورهای غربی است به طوری که بسیاری از مقالات دانشنامههای اسلامیکا و ایرانیکا توسط محققان دانشگاههای اسرائیل نوشته شده و تحقیقات متعددی در مورد شیعه، روحانیت و مرجعیت در دانشگاههای اسرائیل انجام میشود.
موضوع تشیع و ایران از موضوعات اصلی پژوهشهای این موسسات است که مسائل سیاسی در تعارض شدید میان ایران و اسرائیل، سبب شده است توجه بیشتری به این موضوعات شود و این پژوهشها با اهمیت بیشتری پیش رود.
یکی از پرکارترین محققان در موضوع تاریخ تشیع نه در ایران و نه در جهان اسلام بلکه در اسرائیل قرار دارد. «ایتان کُلبرگ» خاورشناس معاصر و شیعه شناس، متولد 1943 در اسرائیل، در سال 1971 موفق به اخذ دکترا از دانشگاه آکسفورد شد. او استاد دانشگاه عبری اورشلیم در اورشلیم است. کلبرگ مقالات متعددی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دارد که عمدتاً پیرامون موضوعات شیعی است و در سال 2006 بازنشسته شد. او موضوعاتی درباره تاریخ تشیع را مورد مطالعه قرار داده که بخش زیادی از آنها در اثری به نام «عقیده و فقه در تشیع امامی» منتشر شده است. از کلبرگ چند مقاله هم به فارسی ترجمه شده که عمدتاً رویکردی کلامی و در حیطه تاریخ تشیع است.
کلبرگ، اثری کتابشناسانه در مورد فقیه برجسته شیعی، ابنطاووس دارد که با عنوان کتابخانه ابنطاووس توسط حجتالاسلام رسول جعفریان و علیقلی قرائی به فارسی ترجمه شده است. او در این کتاب همه کتابهایی را که در کتابخانه سید بن طاووس بوده بررسی کرده است. او این کار را با مراجعه به آثار سید بن طاووس انجام داده است و فرض را بر این گذاشته است که هر کتابی را که سید بن طاووس در اثارش به آنها استناد کرده است در کتابخانهاش داشته است. پس از اینکه این کتابها را استخراج کرده در مورد آنها کتابشناسی انجام داده است.
«ژورف الیاش» نیز از دیگر محققان اسرائیلی است که در مورد شیعه و ایران تحقیق میکند. او دکترای مطالعات اسلامی خود را در سال 1966 از دانشگاه لندن گرفت. الیاش آثار متعددی در مورد اسلام دارد که ترجمه بخشهایی از الکافی و کتاب «شیعه امامیه با نگاه به سنت روایی آنان» از مهمترین آنهاست. از او مقالات متعددی در نشریات غربی چاپ شده است مانند «سوءتفاهماتی درباره جایگاه فقهی علمای ایرانی» و «درباره پیدایش و تکامل شهادت ثالثه در تشیع». این موارد به خوبی جهتدار بودن این تحقیقات در راستای اختلافات مذهبی اسلامی را نشان میدهد.
موضوعات دیگری نیز در مطالعات شیعی در مراکز اسرائیل به چشم میخورد مانند «شیعه در تاریخ اسلام، اثر برنارد لویس»، «مطالعات غرب در خصوص اسلام شیعی اثر ایتان کلبرگ» و «شیعیان دوازده امامی و اختلافات آنها با اهل تسنن اثر دوین استوارت».
جالب است در این بین برخی موضوعات در مورد ایران است مانند «تشیع به روایت امام خمینی نوعی ایدئولوژی انقلابی اثر ماروین زونیس»، «رویدادهای تکراری در انقلاب ایران اثر مایکل فیشر» و «انتفای نظام سیاسی ایران به سمت مدل جدید اثر بولنت آراس».
برای آگاهی بیشتر در مورد این موضوعات میتوانید به سایت دانشگاه تلآویو و دانشگاه عبری اورشلیم سری بزنید. البته آقای حسینیزاده در مقاله «مطالعات اسلام شناسی و شیعهشناسی در دانشگاههای فلسطین اشغالی» که در شماره 2 مجله شیعهشناسی در تابستان 1382 چاپ شد و همچنین آقای رحمتی در مقاله «مطالعات اسلامی در فلسطین اشغالی: بررسی کتابشناختی» که در شماره 13 مجله پانزده خرداد در پاییز 1386 چاپ شد اطلاعات خوبی را در مورد این پژوهشها ارائه کردهاند که مطالعه آنها خالی از لطف نیست.
یهودیان در این موطالعات دنبال چه چیزی هستند و چه مطلبی را میخواهند اثبات کنند. یا بهتر است بگویم دال مرکزی آنها چیست؟
فکر میکنم هم در ایران و هم در غرب به ویژه در اسرائیل نوعی نگاه تمدنگرایانه نسبت به مطالعات اسلام و یهود وجود دارد که این مواجهات را از سطح فردی و تاریخی بالاتر میبرد و در سطحی کلان با نوعی نگاه جریانشناسانه موضوع را بررسی میکند. برخی فکر میکنند فقط ما هستیم که با چنین نگرشی به یهود و صهیونیسم مینگریم و با تعریف نوعی جایگاه و کارکرد تمدنی در گفتمان دشمنشناسی خود برای یهود صهیونیستی جایگاه ویژهای قائل هستیم، در حالی که برخی یهودیان نیز با چنین دیدی تعاملاتشان را با ما تحلیل میکنند. کتاب «یهودیت به مثابه یک تمدن» نوشته «مرادخای کاپلان» است که در سال 2001 در آمریکا چاپ شده است.
این نوع مواجهه یهودیان با معضلات هویتی و زیست تمدنیشان، نشان میدهد مواجهه دنیای اسلام با یهودیت و صهیونیسم، صرفا یک مواجهه سیاسی نیست بلکه یک مواجهه تمدنی است که اگر مسلمانان به آن توجه نکنند، ممکن است در چالش با صهیونیسم به مقابلههای سیاسی و یا نظامی اکتفا کنند و از ابعاد فرهنگی و هجمههای تمدنی آن غافل شوند. در حقیقت اسرائیل فقط نماینده یک جریان سیاسی در یهودیت نیست، بلکه از یک جریان تمدنگرای یهودی، نمایندگی میکند که تحقق آن نه برای ایران و لبنان و سوریه بلکه برای دیگر نقاط دنیای اسلام که به ظاهر مشکلی با اسرائیل ندارند نیز میتواند چالشبرانگیز باشد و معضلات هویتی تازهای را خلق کند. البته برخی از یهودیان با نگرش یهودیت به عنوان یک تمدن مخالفند و آن را نوعی تفکر سکولاریستی میدانند که به جای اینکه مشکلات یهودیت را از منظر الهیاتی مطالعه کند، آنها را از منظر اجتماعی و دنیوی پی میگیرد.
از این جهت مطالعات یهود و صهیونیست در ایران این قدر اهمیت یافته است. وقتی در سطح کلان جهانی مینگریم ظاهرا اسرائیل با اسلام مشکلی ندارد فقط با شیعه مشکل دارد. به خصوص که گاهی احساس میشود منازعه اسرائیل با جهان اسلام نوعی منازعه عربی است نه اسلامی. وقوع انقلاب اسلامی ایران با رویکردهای تمدنی که در مقام عمل و نظر به سلب تمدن رقیب یعنی تمدن غربی منجر شد، مواجهه ایران و صهیونیست را تشدید کرد و از مواجهات و تخاصمات سیاسی به تقابلهای بنیادین تمدنی کشاند. ریشههای این مواجهه را باید در تفاوت جهانبینی و ایدئولوژی خدامحور اسلامی با جریان پیامبرکش دنیاطلب صهیونیسم جستجو کرد. همین تقابل در دین مسیح با علمای دنیاگرای یهود نیز مشاهده میشود؛ آنجا که حضرت مسیح قصد داشت دین یهود را از انحرافاتی که برخی علمای قدرتطلب دنیاگرای یهود ایجاد کرده بودند پاک کند اما با مخالفت آنها مواجه شد و سرانجام جریان مسیحیت پولسی، برنامه یهود برای انحراف و تحریف در مسیحیت شد.
انتهای پیام/