-
پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۳۶ ب.ظ
-
۴۵۷
همه چیز که از بین رفت، کشتی به گل نشست. کسانی که سوار کشتی شده بودند، مؤمنین بودند و در بینشان منافق وجود نداشت؛ بنابراین زندگی با اکثریت خوب و اقلیت بد شروع شد.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ خدای متعال در قرآن، تاریخ انسان را تا اینجا میگوید، ولی از اینجا تا زمان نوح(ع) چیزی را نقل نمیکند. ما نمیدانیم در این فاصله چه گذشته است؛ و فقط از نتیجه میدانیم که در تقابل دو اردوگاه، اردوگاه شیطان به اندازهای پیش رفت که حضرت نوح(ع) بعد از 950 سال دعوت به توحید، به خداوند خطاب نمود: « ... رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَ نَهَارًا. فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا. وَ إِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا.»(نوح/ 5- 7)؛ 950 سال من شبانهروز کار کردم و هرچه آنها را دعوت کردم که به مسیر مغفرت بیایند، حاضر نشدند که گوش کنند.
بعد از 950 سال، اردوگاه شیطان آنقدر قوی کار کرده و ربایش داشته، و در مقابل، جبهه حق به اندازهای ریزش داشته است که نتیجهاش چنین گزارشی از سوی حضرت نوح(ع) میشود.
در چنین موقعیتی بود که نوح(ع) از خداوند درخواست بازسازی کرد: «وَ قال نوحٌ ربِّ لا تَذَر علی الأرضِ مِنَ الکافرینَ دَیّاراً» (نوح/ 26)؛ چرا که اگر بازسازی صورت نمیگرفت، هدف از خلقت که طبق آیه «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) عبودیت بود، معنا نداشت. سخن آن پیامبر الهی این بود که نه تنها در خود اینها امید هدایتی نیست، در اولادشان هم امیدی وجود ندارد، زیرا هر چه به دنیا بیاورند، فاجر و کفار خواهد بود: «إنّکَ إن تَذَرهُم یُضِلّوا عِبادَکَ وَ لا یَلِدُوا إلّا فاجِراً کَفّاراً.»(نوح/ 27).
خدای متعال این قضایا را نقل کرده است تا ما بدانیم هر گاه اوضاع جامعهای به گونهای شود که بندگی در آن جامعه بیمعنا باشد، خداوند آن جامعه را از بین میبرد.
خصوصیات کشتی نوح(ع)
به هر حال، پس از تقاضای نوح(ع)، خدای متعال فرمان ساخت کشتی را به او داد. کشتیای که ساخته شد، خیلی پیشرفته بوده است و شاید هنوز هم نتوانند مانند آن را بسازند. الآن اقیانوسپیماها وقتی به اقیانوسها میروند، همیشه یک هواپیمای هواشناسی روی هوا با آنها در ارتباط است که اگر اقیانوس طوفانی شد، به آنها اطلاع دهد تا کنار بزنند. امواج طوفان اقیانوسی، 6 تا 12 متر است. اگر موج کمتر از 7 متر باشد، کشتی راه را ادامه میدهد، اما اگر بیشتر از 7 متر باشد، میایستد؛ چرا که موج بالای 7 متر، کشتی اقیانوسپیما را پایین میکشد. این در حالی است که کشتی ساخته شده توسط نوح(ع)، با وجود موجی که بنا بر نقل قرآن مثل کوه بود، روانه بود.
جامعه زمان نوح(ع) از نظر سطح تمدنی خیلی پیشرفته بود. تصاویری که در بعضی از غارها از آن زمانها مانده است، دارای کلاههایی است که شبیه کلاه فضانوردان امروز است. بعضی اعتقاد دارند که این، نمایانگر دسترسی احتمالی آنها به فضاست. البته این را باید دانست که جامعهای که قرار باشد از بین رفته و هلاک شود، معیارش سطح صنعت و علم روز نیست.
پس از سوار شدن مؤمنان به کشتی، خداوند به نوح(ع) امر نمود: از تمام حیوانات خشکی نیز یک جفت سوار کشتی کن. اگر بخواهیم از تمام حیوانات زمینی، یک جفت سوار کشتی کنیم، معلوم است که چقدر میشود. این تعداد، از لحظه شروع تا پایان طوفان، غذا لازم داشتند. از اینجا معلوم میشود که آن کشتی چه بوده و صنعت چه اندازه بالا بوده است.
نقشه کشتی را خداوند داده بود: «وَاصنَعِ الفُلکَ بِأعیُنِنا»(هود/ 37)؛ کشتی را تحت نظر ما بساز. سازندهاش هم کل مؤمنینی بودند که سوار آن شدند و طبق اکثر روایات، 70 نفر بودند.
فراگیری طوفان بر همه کره زمین
در جریان طوفان، همه کره زمین زیر آب رفت، حتی قله اورست. دلیل این ادعا، آیه « ... قَالَ لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ» (هود/43) است که میگوید: امروز از این طوفان، نجاتگاهی وجود ندارد. اگر طوفانِ منطقهای بود، مناطق دیگری که طوفان به آنجا نیامده بود، پناهگاه میشد، در حالی که گفت: « ... قَالَ لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ» (هود/43). ناگهان زمین دهان باز کرد و آب جوشید و همه زمین زیر آب رفت. هر چه در زمین بود از بین رفت و حتی یک انسان باقی نماند.
نوسازی روی زمین
همه چیز که از بین رفت، کشتی به گل نشست. کسانی که سوار کشتی شده بودند، مؤمنین بودند و در بینشان منافق وجود نداشت؛ بنابراین زندگی با اکثریت خوب و اقلیت بد شروع شد. ابتدای خلقت، روی کره زمین، آدم(ع) بود و همسرش و شیطان که دو نفرشان خوب بودند و یک نفرشان بد. اما در ادامه به جایی رسید که قضیه معکوس شد: اکثریتِ بد و اقلیتِ خوب که آنها هم در حال انهدام بودند. خدای متعال نوسازی کرد و قضیه را دوباره برگرداند؛ اکثریت، خوب شدند و اقلیت، بد. زندگی روی کره زمین، به همین شکل هم باید خاتمه پیدا کند؛ یعنی موقعی که خداوند یک نوسازی هم توسط امام زمان(عج) انجام خواهد داد، اکثریت، خوب و اقلیت، بد خواهند بود.
انتهای پیام/
منبع: جلسه ششم تاریخ تطبیقی حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب(1393/07/01)