-
جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۲۲ ب.ظ
-
۶۰۷
برنامهی سقیفه بود که اسلام به کلی برچیده شود و از جمله اشتباهات معاویه این بود که حرف اساسی سقیفه را افشا کرد، تا جایی که مغیره گفت: معاویه دیگر بس است.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ امام مجتبی(علیهالسلام) به حکومت میرسد، در حالی که کوفه امروز بسیار متفاوتتر از کوفه پنج سال پیش است. اگر چند امیرالمومنین(علیهالسلام) هم در شرایط خاصی به حکومت رسید، اما پیچیدگیهای امروز حکومت به ویژه در کوفه راه دشواری است که نیازمند تدابیری چند منظوره برای عبور از آن است.
شهر، غرق در آشفتگی است، با شهادت امیرالمومنین(علیهالسلام) عمود حکومت از بین میرود و شهر آبستن حوادث پیچیده و دشوار میشود. در این میان دو مشکل دیگر نیز وجود دارد که این فتنه را دامن میزند.
1 - قوت گرفتن قطب شام
اولین و مهمترین حادثه، فعال شدن قطب شام است. معاویه روزی که میخواست با علی (علیهالسلام) بجنگد، پیراهن عثمان را بهانه خونخواهیاش کرد، وگرنه مردمشان هرگز انگیزهای برای نبرد با علی(علیهالسلام) نداشتند. اما امروز و در مقابله با حسن بن علی(علیهالسلام) نیازمند بهانه نیست، زیرا امام حسن(علیهالسلام) رأی مردم شهرهای دیگر را با خود ندارد، حتی در کوفه که محل حکومت ایشان هست حضرت(علیهالسلام) منتخب مردم نیست.
فقط بعضی از افراد که پای منبر بودن بعد از سخنرانی با ایشان بیعت کردند.(1) معاویه اکنون میتواند بر سر سفره خونه هزاران نفری که علی(علیهالسلام) در صفین کشته است،(2) بنشیند.
او ذهن مردم را علیه امام حسن مجتبی(علیهالسلام) بسیج میکند که اینها پس از آن همه قتل عام و بعد از پذیرش حکمیت دوباره میخواهند مملکت اسلامی را به آشوب بکشانند. این بار شام و یمن و مصر برای جنگ با امام حسن(علیهالسلام) کارشان سادهتر از قبل است.
معاویه میگوید: علی(علیهالسلام) به حکمیت تن داد، در حکمیت نماینده علی(علیهالسلام) او را از حاکمیت خلع کرد و نماینده من، مرا منصوب کرد و حالا فرزند علی(علیهالسلام) باید به حکمیت تن دهد اما نمیخواهد.
2 - کمبود نیرو
با شهادت علی(علیهالسلام) نیروهایی که حضرت با دشواریهای فراوان در نخیله گردهم آورده بود، متفرق میشوند. آنهایی هم که هستند از مقام ولایت اطاعت ندارند، بنابراین در یک سو نیروهای معاویه هستند که برای هر اقدامی توجیه شده و آمادهاند و در سوی دیگر اطرافیان حسن بن علی(علیهالسلام) هستند که هر کدام برای خود و اجتهادی دارند، به همین دلیل متفرق و پراکنده شدهاند.
راه حل حضرت
در صورتی که از علم امامت چشم بپوشیم باید توقع چه کاری را از حضرت(علیهالسلام) داشته باشیم؟
سازمانهای مبارز دو تاکتیک در برخورد دارند؛ تاکتیک اختفا و تاکتیک اعلان. زمانی سازمانها اعلان میشوند که قدرت مقابله با دشمن را داشته باشند، اما در صورتی که بر اثر حادثهها سرنوشت سازمان در خطر باشد بهترین راه اختفا است، زیرا در این زمان اگر سازمان بخواهد به صورت علنی به فعالیت ادامه دهد، اندک قدرتی که برایش باقی مانده از دست خواهد داد.
حضرت(علیهالسلام) تصمیم میگیرد سازمان شیعه را کمرنگ و بعد مخفی کند. ایشان در این موقعیت دست به انتخاب میزند که هر فرد آگاه به مسائل سیاسی و مبارزاتی کار ایشان را تایید میکند.
اما حضرت(علیهالسلام) با این انتخاب مشکلی در پیش رو دارند، مشکلی که گریبانگیر همه سازمانهای مخفی است، «فراموشی.» این همان هدفی است که معاویه به صراحت از آن پرده برمیدارد.
برنامهی سقیفه بود که اسلام به کلی برچیده شود و از جمله اشتباهات معاویه این بود که حرف اساسی سقیفه را افشا کرد، تا جایی که مغیره گفت: معاویه دیگر بس است.
سخن معاویه چنین است «پسر ابوقحافه حکومت کرد و رفت و اکنون اسمی از آن نیست. پسر خطاب حکومت کرد و رفت و اسمی از او نیست. پسر عفان هم همینطور. اما پسر عبدالله ادعایی کرد، اکنون که رفته روزی پنج بار اسمش را بر مأذنه میبرند. لا والله الا دفنا دفنا، نه به خدا! باید این کار را آنقدر ادامه دهیم تا این اسم دفن شود.»(3)
تا اینجا با تدابیر حضرت امیر(علیهالسلام) این اسم بر مأذنه برافراشته مانده است و اکنون این وظیفه بر دوش امام مجتبی(علیهالسلام) است؛ اوست که باید از اسلام و حتی از اسلام موجود در شام حفاظت کند.
اگر حضرت اقدامی نکند، هیچ مانعی دیگر در مقابل معاویه وجود ندارد؛ در مقابل معاویهای که مهمترین هدفش نابودی اصل سازمان است و در کوفهی بی سامانی است که رهبرش را هم شهید کرده است.
انتهای پیام/
منبع: تبار انحراف3(حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب)، جریان شناسی انحرافات تاریخی، از پایان حکومت حضرت امیرمؤمنان(ع) تا پایان قیام مختار، صص26 و29(ناشر: کتابستان معرفت.)
پی نوشت؛
1 – انساب الاشراف، ج2، ص28
2 – وقعه صفین، ص558؛ انساب الاشراف، ج2، ص322
3 – الاخبار الموفقیات، صص576-577؛ مروج الذهب، ج3، صص454-455؛ بحارالانوار، ج33؛ صص169-170