-
چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۵۲ ب.ظ
-
۵۶۶
سرانجام رسول الله(ص) با هر نیرنگ و ترفندی که بود به شهادت رسید و جریان نفوذ فضا را برای تاخت و تاز خود مناسب دید. جریان حاکم به خوبی پی برده بود که برای به دست گرفتن آینده مسلمانان چارهای جز فرهنگسازی - به معنای ساخت و ایجاد فرهنگ دلخواه بر اساس احادیث جعلی و خود ساخته – ندارد.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ شهادت رسول الله(ص) زمان به بار نشستن تمامی زمینه چینیهای جریان نفوذ است، این همان فرصت طلایی بود که آنها از مدتها پیش برای رسیدنش لحظه شماری میکردند و حتی با نقشه کشیهای پی در پی برای از میان برداشتن آن حضرت، تلاش برای به پیش انداختن آن داشتند.
سرانجام رسول الله(ص) با هر نیرنگ و ترفندی که بود به شهادت رسید و جریان نفوذ فضا را برای تاخت و تاز خود مناسب دید. طبیعی است کسانی که در برابر حق صف کشیده بودند، برای پیشبرد اهداف خویش میبایست توان خود را در چند میدان به کار میگرفتند تا بتوانند دستیابی حداکثری به اغراض و خواستههای پلید خود داشته باشند.
مهمترین این میدانها را چهار میدان مذهبی – فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تشکیل میداد که جریان باطل به اجرایی کردن برنامههای خود در این چهار میدان مشغول شدند.
رفتارهای فرهنگی
جریان حاکم به خوبی پی برده بود که برای به دست گرفتن آینده مسلمانان چارهای جز فرهنگسازی - به معنای ساخت و ایجاد فرهنگ دلخواه بر اساس احادیث جعلی و خود ساخته – ندارد.
از دیگر سو و با توجه به وفور احادیث نبوی در سینهها و نوشتههای اصحاب رسول الله(ص) تخریب این میدان با سختیها و دشواریهای ویژهای روبهرو بود که عرصه را بر سر آن جریان تنگ میکرد؛ از اینرو به عنوان نخستین اقدام باید شرایط نابودی حدیث نبوی را فراهم کرد. بنابراین سران جریان اصرار عجیب و غریبی به ممنوعیت نقل حدیث از رسول الله(ص) داشتند.
آنچه در این مجموعه حائز اهمیت است، پرداختن به تلاشها و تحرکاتی است که این جریان برای جاانداختن فرهنگ مورد نظر خود در سطح عمومی جامعه تازه مسلمان، از خود نشان دادند.
مهمترین و سادهترین گزینه با توجه به شرایط موجود، جعل حدیث در زمینههای لازم بود(1) در کنار جعل حدیث، دو مسئله دیگر نیز باید به صورت موازی پیگیری میشد. یکی در ارتباط با قرآن، در قالب گرد آوری قرآن و دیگری مصادره روایتی که در شأن اهلبیت رسول الله(ص) و به ویژه امیرالمومنین(ع) در میان صحابه رواج داشت.
همچنین یهودیان در تحریف و تبدیل حقایق و معارف تخصص ویژه دارند. به این مهارت! در آیات مختلف قرآن نیز تصریح شده است؛ بنابراین برای یهودیان وارد شدن از راه تحریف و تبدیل دین، سادهترین و کاربردیترین گزینه است.
آنها برای پیشبرد اهداف شوم خود در این زمینه از سیاست مشخصی پیروی میکردند. از یک سو نیروهای متخصص خود را در قالب نیروهای ارزشی و فرهنگی جامعه جا میانداختند و یا در میان اشخاص سرشناس جامعه بر روی افرادی که اهل معامله بودن سرمایهگذاری میکردند.
از سوی دیگر به عملیات روانی علیه جبهه مخالف روی میآوردند. از اینرو نفوذ در جریان حاکم و جای پا پیدا کردن در این جریان به اولویت یهودیان تبدیل شد تا بر اساس آن اهداف شوم خود را در راه براندازی اسلام پیگیری کنند.
در جبهه روانی نیز راههای مختلفی از سوی یهودیان به کار گرفته میشد. از یک طرف تلاش میکردند با ایجاد ابهام و شبهه و پرسشهای هدفدار، نوعی دلزدگی را در جامعه هدف ترویج دهند و از طرف دیگر با استفاده از مهرههای نفوذی، اعتقادات خود را در منابع جامعه هدف جا زده و آنها را از درون یهودی زده میکردند.
از طرف سوم با تزریق خوراکهای فرهنگی عوام فریب و عام پسند، در دیگران به صورت غیر مستقیم و ناخودآگاه عطش فرهنگی کاذب نسبت به فرهنگ و اعتقادات مسموم خود ایجاد کرده و آنها را به فاصله هر چه بیشتر از فرهنگ اصیل و صحیح خودشان راغب و علاقهمند میکردند.
انتهای پیام/
منبع: دشمن شدید(برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب)، دفتر دوم، انتشارات کاظمی، چاپ اول بهار 98، صص63 و 67
پی نوشت؛
1 – الموضوعات، ج1، ص5