-
چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۸ ب.ظ
-
۴۸۳
از مجموعه آیات و روایات استنباط میشود که قیام مهدی موعود(عج) آخرین حلقه از مجموعه حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. مهدی موعود(عج) تحقق بخش ایده آل همه انبیا و اولیا و مردان مبارزه راه حق است.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده است، تحرک بخش است، تعهد آور است، عبادت بلکه با فضیلتترین عبادت است، به انتظاری که ویرانگر است، بازدارنده دارنده است، فلج کننده است و نوعی «اباحی گری» محسوب میشود و گفتیم که این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم تاریخی مهدی موعود(عج) است و این دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بینش درباره تحولات تاریخ ناشی میشود.
انتظار ویرانگر
برداشت قشری از مردم از مهدوی و قیام و انقلاب مهدی موعود(عج) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق کشیها و تباهیها ناشی می شود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است.
آنگاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکتاز میدان گردد، جزو نیروی باطل نیروی حکومت نکند، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت، زیرا حقیقت طرفداری ندارد - از آستین بیرون میآید. علی هذاف هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشد.
بر عکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق کشی، هر پلیدی به حکم اینکه مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند رواست، زیرا «الغایات تبرر المبادی»(هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکنند.) پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
اینجاست که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام جویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی. این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت مینگرم، زیرا آنان را از تاخیر اندازان ظهور و قیامت مهدی موعود(عج) میشمارند. بر عکس، اگر خودم اهل گناه نباشند در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد مینگرند، زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم مینمایند.
این نوع از برداشت از آن جهت که با اصلاحات مخالف است و فسادها و تباهی را به عنوان مقدمه یک انفجار مقدس، موجه و مطلوب میشمارد باید «شبه دیالکتیکی» خوانده شود، با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکی با اصلاحات از آن جهت مخالفت میشود و تشدید نابسامانیها از آن جهت اجازه داده میشود که شکاف وسیعتر شود و مبارزه پیگیرتر و داغتر گردد، ولی این تفکر عامیانه فاقد این مزیت است؛ فقط به فساد و تباهی فتوا میدهد که خود به خود منجر به نتیجه مطلوب شود.
این دو برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(عج) و این نوع انتظار فرج که منجر به نوع تعطیلی در حدود و مقررات اسلامی میشود و نوعی «اباحیگری» باید شمارش شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمیدهد.
انتظار سازنده
آن عده از آیات قرآن کریم - که همچنان که گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایت اسلام بدانها استناد شده است - در جهت عکس برداشت بالاست. از این آیات استفاده میشود که ظهور مهدی موعود(عج) حلقهای از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد.
آیاتی که بدانها در روایت استناد شده است، نشان میدهد که مهدی موعود(عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانی از شما بندگان که(به خدا و حجّت عصر علیه السّلام) ایمان آورند و نیکوکار گردند وعده فرمود که(در ظهور امام زمان) در زمین خلافتشان دهد چنان که امم صالح پیغمبران سلف را جانشین پیشینیان آنها نمود، و دین پسندیده آنان را(که اسلام واقعی است بر همه ادیان) تمکین و تسلط عطا کند و به همه آنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بی هیچ شائبه، شرک و ریا پرستش کنند، و بعد از آن هر که کافر شود پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند.»(1)
ظهور مهدی موعود(عج) منتی است بر مستضعفان و خوارشمرده شدگان و وسیلهای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان، مقدمهای است برای وراثته آنها خلافت الهی را در روی زمین: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان(خلق) قرار دهیم و وارث(ملک و جاه فرعونیان) گردانیم.»(2)
ظهور مهدی موعود(عج) تحقق بخش وعدهای است که خداوند متعال از قدیمیترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد: «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ و ما بعد از تورات در زبور (داود) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد.»(3) «قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ؛ موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری خواهید و صبر کنید که زمین ملک خداست، آن را به هر کس از بندگان خود خواهد به میراث دهد، و حسن عاقبت مخصوص اهل تقواست.»(4)
حدیث معروف که میفرماید «یملا الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا» نیز شاهد مدعای ماست و نه بر مدعای آن گروه. در این حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و میرساند که قیام مهدی(عج) برای حمایت مظلومان است که استحقاق حمایت دارند. بدیهی است که اگر گفته شده بود «یملا الله به الارض ایمانا و توحیدا و صلاحا بعد ما ملئت کفرا و شرکا و فسادا.» مستلزم این نبود که لزوما گروه مستحق حمایت وجود داشته باشد.
در آن صورت استنباط میشد که قیام مهدی موعود(عج) برای نجات حقوق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق ولو به صورت یک اقلیت. شیخ صدوق روایتی از امام صادق(ع) نقل میکند مبنی بر اینکه این امر تحقق نمیپذیرد مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند.
پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا هر کدام به نهایت کار خود برسند؛ سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتهی درجه شقاوت برسند. در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام(عج) به آن حضرت ملحق میشوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمیشود و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمیشود.
معلوم میشود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینههای عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش میدهد. این خود میرساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است بلکه فرضاً اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشد از نظر کیفیت ارزندهترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهدا(ع).
از نظر روایات اسلامی، در مقدمه قیام و ظهور امام(عج) یک سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت میگیرد. آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده، نمونهای از این سلسله قیامهاست. این جریانها نیز ابتدا به ساکن بدون زمینه قبلی رخ نمیدهد. در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق که تا قیام مهدی(عج) ادامه پیدا میکند و چنانکه میدانیم بعضی از علمای شیعه به برخی از دولتهای شیعه معاصر خود حسن ظن داشتند، احتمال دادند که دولت حقی که تا قیام مهدی موعد(عج) ادامه خواهد یافت همان سلسله دولتی باشد.
این احتمال هر چه ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بینش صحیح آنان نسبت به اوضاع سیاسی زمان خود بوده، اما حکایت گر این است که استنباط این شخصیتها از مجموع آیات و اخبار و احادیث مهدی(عج) این نبوده که جناح حق و عدل و ایمان باید یکسره در هم بشکند و نابود شود و اثری از صالحان و متقیان باقی نماند تا دولت مهدی(عج) ظاهر شود، بلکه آن را به صورت پیروزی جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بی بند باری تلقی میکردند.
از مجموعه آیات و روایات استنباط میشود که قیام مهدی موعود(عج) آخرین حلقه از مجموعه حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. مهدی موعود(عج) تحقق بخش ایده آل همه انبیا و اولیا و مردان مبارزه راه حق است.
منبع:
کتاب مهدویت(شهید استاد مرتضی مطهری)، کاری از دبیرخانه بینش مطهر، تهران – بینش مطهر، 1394
پی نوشت؛
1 – نور/55
2 – قصص/5
3 – انبیا/105
4 – اعراف/128