-
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۰۱ ق.ظ
-
۶۳۶
بخش زیادی از تحریفگری احادیث در ذم و مدح بلاد، حاصل فعالیتهای مخرب عالمان یهودی مسلماننماست که در راستای تامین اهداف خود تلاش داشتند شام و بنیامیه را به عنوان وارثان نظام سیاسی رسول الله در بین جامعه اسلامی جا بیندازند و تمرکز توجه مسلمانان از مکه و مدینه و اهل بیت پیامبر علیهم السلام خارج کنند.
پایگاه اطلاعرسانی استاد مهدی طائب؛ برخی تاریخ را شرح حال حاکمان میدانند و تاریخنویسان را منشیان دربار حاکمان. بدون اینکه بخواهیم درباره این گزینه قضاوت کنیم، حاکمان در برخی موارد در جهتدهی به برخی مطالب تاریخ نقش داشتهاند.
توجه به این نکته میتواند ما را به نکته دیگری رهنمون کند که تاریخ به عنوان یک علم با سایر علوم ارتباط دارد. با بررسی اینکه تاریخ چگونه به یک علم تبدیل میشود که در یک نظام علمی با سایر علوم تعامل دارد، میتوان از تعامل بین تاریخ و سیاست سخن گفت.
در این مجال میتوان این نکته را مطرح کرد که بسیاری از شرححالنویسیها و توصیفانگاری در مورد شهرها با انگیزههای سیاسی انجام شده است. در اینجا پای علم حدیث هم به بحث باز میشود. در کنار هم قرار دادن سه علم تاریخ، علوم سیاسی و حدیث پرده از این واقعیت برمیدارد که انگیزه سیاسی دلیل جعل روایات مدح و ذم بلاد است. برخی از روایات در مورد بلاد و اقوام با انگیزههای وطندوستی و قومگرایی جعل شدند ولی بسیاری از این جعل احادیث با منشأ سیاسی بود.
فهم این نکته با توجه به دو مسئله زیر بهتر انجام میشود:
مسلمانان و تازهمسلمانان محبت و ارادت قلبی به رسول الله(ص) داشتند به ویژه کسانی که پیامبر(ص) را درک نکرده بودند ولی وصف ایمان و بزرگواری او را شنیده بودند. آنها علاقه زیادی به شنیدن احادیث پیامبر داشتند. از این جهت حدیث به عنوان یک رسانه قوی مورد استقبال مردم قرار گرفت. طبیعی بود که هر گروهی که بر این رسانه مسلط میشد، قدرت مدیریت فرهنگی و اجتماعی جامعه را نیز در دست میگرفت.
پس از پیامبر سپاه قدرتمند اسلام به فتح سرزمینهای زیادی مبادرت کرد. بسیج کردن مردم برای شرکت در جنگ نیاز به تبلیغات و اقدامات رسانهای شورانگیز، مهیج و بسیجکننده داشت. جعل احادیثی در مورد شهرها میتوانست برای آنها فضیلت یا رذیلهای را ایجاد کند که حاکمان بر اساس آن بتوانند به سوی آن شهرها لشگرکشی کنند و یا اینکه شرکت در سپاه آن شهر را توجیه کنند.
بخش زیادی از تحریفگری احادیث در ذم و مدح بلاد، حاصل فعالیتهای مخرب عالمان یهودی مسلماننماست که در راستای تامین اهداف خود تلاش داشتند شام و بنیامیه را به عنوان وارثان نظام سیاسی رسول الله در بین جامعه اسلامی جا بیندازند و تمرکز توجه مسلمانان از مکه و مدینه و اهل بیت پیامبر علیهم السلام خارج کنند.
اساسا اسلام آوردن علمای یهودی بعد از رحلت پیامبر (ص) با هدف ایجاد رقیب برای اهل بیت علیهم السلام بود تا نظام سیاسی بتواند افزون بر ابعاد سیاسی، ابعاد فرهنگی-اجتماعی و علمی ایشان را نیز تحت تاثیر قرار دهد و مردم را از طرف آنها دور کند. مهمترین ابزار آنها در این اقدام، جعل روایات بود. بخشی از این جعل روایات در مورد سرزمینها و اقوام بود.
به طور کلی محور این جعل روایات را میتوان بر سه محور ترسیم کرد:
مدح بنی امیه به ویژه معاویه
علمای یهودی تازه مسلمان شده که بعد از عثمان به شام رفتند، از موقعیت و اعتباری که در این سالها در جوار حکومت و خلافت اسلامی کسب کرده بودند، نهایت استفاده را بردند و احادیثی را در خدمت به بنیامیه جعل کردند. افرادی همچون ابوهریره که از مقربان معاویه بود و ابنعمر و استادشان کعبالاحبار که کاهن یهودی نومسلمان بود، به نفع معاویه و حکومت امویان، این روایات را در بین مردم پخش میکردند.لنگر[۱]
کعبالاحبار در زمان خلافت عثمان به شام رفت و مورد توجه معاویه قرار گرفت. معاویه برای تثبیت قدرتش از او بهرهبرداری کرد و به او امر کرد که احادیثی در فضیلت شام جعل کرد. کعب، با این روایات جعلی، مسلمانان را به سکونت در شام تشویق میکرد و هدف از این کار، وجود نیروی بیشتر برای سپاه معاویه بود.لنگر[۲]
علمای یهودی تازه مسلمان با جعل روایاتی در مورد سرزمین شام و سپاه آن، برای این سرزمین تقدس و فضیلت جعل کردند. این اقدام عملکرد بنیامیه را در قتل و عامهای بعدی توجیه میکرد و در کمک به معاویه در جلب همکاری اجتماعی و توجیه اقدامات علیه امام علی و امام حسن علیهما السلام تاثیر زیادی داشت.
دامن زدن به جنگ مسلمانان با مسیحیان
برخی از روایاتی که علمای یهودی تازه مسلمان شده جعل کردند در مورد شهرهای مسیحینشین بود که مسلمانان را به جنگ با این شهرها و ویرانی آنها سوق میداد. این روایات جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را رقم میزد و به نوعی به حذف و تضعیف رقبای یهودیان منجر میشد. چنانکه ابوهریره در مورد شهرهای مهم امپراطوری روم روایتی را از پیامبر(ص) جعل کرد که «… چهار شهر از شهرهای جهنم در دنیاست: قسطنطینیه، طبریه، انطاکیه سوخته و صنعاء…»لنگر[۳]
در حدیثی منسوب به ابوهریره، از پیامبر(ص) نقل کرده که پیش از قیامت فردی (مهدی) از اهل بیت پیامبر(ص) به حکومت میرسد و او قسطنطینیه و جبل دیلم را فتح میکند.لنگر[۴] مژدة فتح قسطنطنیه پیش از قیامت در روایتی دیگر به نقل از ابوهریره نیز آمده است.لنگر[۵] در روایتی از ابوهریره که ابنعساکر سند و متن آن را غریب دانسته، به جهاد در اطراف انطاکیه اشاره شده است.لنگر[۶]
فضیلت شام و بیت المقدس
در دوران معاویه احادیث فراوانی در فضایل شام و دمشق جعل شد که حتی شام را بر مکه و مدینه برتری میداد.لنگر[۷] این احادیث به مقداری بود در اثر مستقلی قرار گرفتلنگر[۸] و کتابهای مفصلی مانند «فضائل الشام و دمشق» (تألیف ۴۳۵ق در دمشق) اثر ابوالحسن علی بن محمد ربعی مالکی (م ۴۴۴ق) نوشته شد. افزون بر این رسالههایی در مدح شام نوشته شد؛ مانند رسالة عبدالکریم بن محمد سمعانی (م ۵۶۲ق) و رسالة عبدالغنى بن امیر شاه (م ۹۹۱ق) لنگر[۹]
جلد اول «تاریخ مدینة دمشق»، به فضائل شام و نقاط گوناگون آن مانند دمشق، بیتالمقدس میپردازد.لنگر[۱۰] افزون بر این تعداد زیادی از اینگونه روایات را میتوان در«کنز العمال» یافت.لنگر[۱۱]
در روایات جعلی در مدح شام، علاوه بر بیان فضل دمشق و ذکر آن در کنار مکه و مدینه، بر مقدس بودن نقاط خاصی از شام چون بیتالمقدس و صخرة آن و کوه طور تأکید شده است چنانکه ابوهریره از پیامبر(ص) نقل کرد که «چهار شهر در دنیا از شهرهای بهشت است: مکه، مدینه، بیتالمقدس و دمشق… و همانا آبهای جاری و بادهای زاینده از زیر صخرة بیتالمقدس خارج میشود»لنگر[۱۲] یا اینکه «منشأ تمامی رودها و ابرها و دریاها و بادها از زیر صخرة بیتالمقدس است.لنگر[۱۳]»
در مورد فضائل قدس کتابهای مستقلی نوشته شده که نشاندهندة حجم روایات دراینباره است. کتابهایی با عنوان «فضائل القدس» از ابوالمواهب حسن بن عدل شافعی دمشقی معروف به ابنصصری (۵۳۷-۵۸۶ق) و از ابنجوزی (۵۰۸-۵۹۷ق) و از قاسم فرزند ابنعساکر صاحب «تاریخ مدینة دمشق» (۵۲۷ – ۹ صفر ۶۰۰ق) نوشته شد. «فضائل بیتالمقدس» نوشته محمد بن عبدالواحد بن احمد مقدسی (۵۶۹-۶۴۳ق)، «الانس فی فضائل القدس» نوشته قاضی امینالدین احمد بن محمد بن حسن شافعی (زنده در سدة هفتم)و «فضائل القدس والشام» نوشته ابوالمعالی مشرف بن ابراهیم مقدسی (م ۸۳۸ق) نمونههای دیگر در این مورد هستند.لنگر[۱۴]
در دوران خلافت معاویه، کعبالاحبار روایات جعلی را در مورد فضیلت قدس رواج میداد. لنگر[۱۵]
اهمیت و فضیلت قدس در شام تاحدی پیش رفت که در ماجرای قیام ابنزبیر بر ضد امویان که وی مکه را در اختیار گرفته بود، عبدالملک بن مروان از رفتن اهالی شام به حج منع کرد و از آنان خواست پیرامون صخرة بیتالمقدس طواف کنند و حتی بر روی صخره قبهای ساخت. رسم طواف بیتالمقدس بعد از وی تا سقوط بنیامیه برقرار بود.لنگر[۱۶]
این اقدامات علمای یهودی مسلماننما که با هماهنگی بنیامیه و در راستای منافع آنها انجام میشد، با هدف دوری مسلمانان از مدینه که محل استقرار اهل بیت علیهم السلام و پایگاه اسلام بود انجام میشد، ضمن اینکه مشروعیتبخش اقدامات معاویه و تقدسبخش سرزمینهایی بود که برای یهود مهم بود.
دکتر محسن محمدی
پی نوشت؛
لنگر[۱] . دراسات فی الحدیث والمحدثین، هاشم معروف حسنی، ص ۹۵-۹۱، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۸ق؛ یهود بثوب الإسلام، نجاح طائی، ص ۸۹-۹۰، بیروت / لندن: دار الهدى لإحیاء التراث، ۱۴۲۲ق.
لنگر[۲] . ر.ک: یهود بثوب الإسلام، نجاح طائی، ص ۸۹-۹۲، بیروت / لندن: دار الهدى لإحیاء التراث، ۱۴۲۲ق.
لنگر[۳] . الموضوعات، ابوالفرج عبدالرحمنبن علی ابنجوزی قرشی، ج۲، ص۵۱، تحقیق عبد الرحمن محمد عثمان، مدینه: المکتبة السلفیة، چاپ اول، ۱۳۸۶-۱۳۸۸ق.
لنگر[۴] . المنار المنیف فی الصحیح والضعیف، شمسالدین ابی عبدالله محمد بن ابی بکر حنبلی دمشقی ابنقیم جوزیة، ص ۱۴۷، چاپ عبدالفتاح ابوغدة، حلب، مکتب المطبوعات الاسلامیة، ۱۳۹۰ق.
لنگر[۵] . کمالالدین عمر بن احمد بن ابیجراده ابنعدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۴۰-۳۹بیروت، دار الفکر، بیتا.
لنگر[۶] . تاریخ مدینة دمشق، ابوالقاسم علی بن حسن بن هبة الله شافعی دمشقی ابنعساکر، ج۱، ص۲۵۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
لنگر[۷] . برای نمونههایی از مرویات ابوهریره و کعب الاحبار در فضل شام، ر.ک: اضواء علی السنة المحمدیة، محمود ابوریه، ص ۱۷۱-۱۷۲، [قاهره]: نشر البطحاء، چاپ پنجم، بیتا؛ کشف الخفاء ومزیل الإلباس عما اشتهر من الأحادیث على ألسنة الناس، اسماعیل عجلونی شافعی، ج۲، ص۲، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، ۱۴۰۸ق.
لنگر[۸] . ر.ک: اضواء علی السنة المحمدیة، محمود ابوریه، ص ۱۲۶-۱۲۷، [قاهره]: نشر البطحاء، چاپ پنجم، بیتا.
لنگر[۹] . ر.ک: کشف الظنون، مصطفىبن عبدالله کاتب چلبی حاجی خلیفة، ج۲، ص۱۲۷۵، تصحیح وتعلیق محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه الکلیسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
لنگر[۱۰] . تاریخ مدینة دمشق، ابوالقاسم علی بن حسن بن هبة الله شافعی دمشقی ابنعساکر، ج۱، ص۳۹۹-۲۰۱، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
لنگر[۱۱] . ر.ک: کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، علاء الدین علی بن حسام الدین متقی هندی، ج۱۲، صص۲۹۲-۲۷۳، تحقیق بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۹ق.
لنگر[۱۲] . الموضوعات، ابوالفرج عبدالرحمنبن علی ابنجوزی قرشی، ج۲، ص۵۱، تحقیق عبد الرحمن محمد عثمان، مدینه: المکتبة السلفیة، چاپ اول، ۱۳۸۶-۱۳۸۸ق.
لنگر[۱۳] . فضائل بیت المقدس، محمد بن عبدالواحد بن احمد مقدسی، ص ۵۷، تحقیق محمد مطیع حافظ، سوریه، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
لنگر[۱۴] . ر.ک: کشف الظنون، مصطفىبن عبدالله کاتب چلبی حاجی خلیفة، ج۱، صص۱۷۸، ۳۰۰؛ ج۲، ص۱۲۷۷، تصحیح وتعلیق محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه الکلیسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
لنگر[۱۵] . تاریخ مدینة دمشق، ابوالقاسم علی بن حسن بن هبة الله شافعی دمشقی ابنعساکر، ج۷۰، ص۱۲۰-۱۱۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ البدایة والنهایة، ابوالفداء اسماعیل ابنکثیر دمشقی، ج۲، ص۷۵، به کوشش علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
لنگر[۱۶] . تاریخ الیعقوبی، احمد بن اسحاق یعقوبی، ج۲، صص۲۶۱، ۲۶۹، ۲۸۱، بیروت، دار صادر، چاپ افست قم، بیتا.